فیلم «Mine 9» به کارگردانی ادی منسور، یک تریلر فشرده و پرتنش است که به خطرات معدنکاری در آپالاچیا میپردازد. داستان فیلم درباره گروهی از ۹ معدنچی است که پس از انفجار گاز متان، در دو مایل زیر زمین به دام میافتند. آنها تنها یک ساعت اکسیژن دارند و تلاش میکنند برای بقا، با فشارهای روزافزون ناشی از مصدومیت و مرگ روبرو شوند. تمرکز فیلم بر روی واقعیتهای صنعت زغالسنگ، خطرات شرایط کاری ناامن و هزینههای انسانی تأمین معیشت در مناطق اقتصادی آسیبدیده است.
یکی از نکات کلیدی که «Mine 9» به خوبی به تصویر میکشد، واقعیت سخت و ترسناک وضعیت معدنچیان است. منسور که خود در ویرجینیای غربی بزرگ شده، از تجربیات واقعی معدنچیان استفاده کرده تا فیلمی بسیار شخصی و پر از فضای دلهرهآور بسازد. فیلمبرداری و طراحی صدا به شدت در خدمت ایجاد تنش هستند و از تاریکی و فضاهای بسته برای انتقال حس ترس و درماندگی استفاده میکنند، حسی که بیشتر به ژانرهای بقا و وحشت نزدیک است. انفجار و زنجیرهای از حوادث بعد از آن، شرایطی نفسگیر و پراضطراب را ایجاد میکند، و بازیگری خام و تاثیرگذار بازیگران، به ویژه تری سرپیکو در نقش زیک، این تنش را بیشتر میکند.
در حالی که داستان فیلم بر اساس یک حادثه واقعی نیست، اما بسیار واقعی و ملموس به نظر میرسد، به ویژه در بستر فجایع تاریخی مربوط به معادن. فیلم به خوبی به تضادهای مداوم بین معدنچیان و مدیریت میپردازد، جایی که نگرانیهای ایمنی اغلب زیر سایه فشارهای اقتصادی قرار میگیرند. در نهایت، فیلم نمایانگر این است که چگونه معدنچیان بین ترس از خطرات معدن و نیاز به حفظ شغلشان، ناچار به انتخاب میشوند؛ انتخابی که برای بسیاری از جوامع معدنکار جهان بسیار آشناست.
پایانبندی فیلم، هرچند راهحلهای مشخصی برای مشکلات گستردهتر صنعت زغالسنگ ارائه نمیدهد، اما مخاطبان را به تفکر درباره داستانهای انسانی پشت این فجایع وادار میکند. منسور به معدنچیان واقعی که در شرایط مشابهی کار میکنند، ادای احترام میکند و پیام قدرتمندی درباره فداکاری و خطرات شغل معدنکاری به مخاطب انتقال میدهد.
منتقدان مختلف این اثر را به دلیل استفاده هوشمندانه از فضای تنگ و تاریک و ایجاد حس وحشت و اضطراب ستودهاند. از مهمترین نکات قوت فیلم، طراحی صدای عالی و استفاده از نورپردازی محدود برای ایجاد حس تنگنا و کلائستروفوبیا (ترس از فضاهای بسته) است که بیننده را مستقیماً در قلب معدن قرار میدهد. در این راستا، تصویربرداری متیو بوید نیز با استفاده از تاریکی و نورهای کلاه معدنچیان برای برجسته کردن لحظات پرتنش بسیار تاثیرگذار است.
ادی منسور، با ریشههایی در ویرجینیای غربی، این داستان را بهنوعی ادای دینی به معدنچیان زغالسنگ میداند و واقعگرایانه بودن فیلم را به خاطرات و تجربیات معدنچیان واقعی مرتبط میکند. وی در پایان فیلم، با نمایش تصاویری از معدنچیان واقعی که در معادن آپالاچیا کار کردهاند، پیامی انسانی و عمیق درباره سختیهای این حرفه منتقل میکند.
نقدها درباره فیلم "Mine 9" متفاوت بوده است. برخی آن را اثری موفق در ایجاد تنش و اضطراب میدانند که به خوبی شرایط خطرناک کار در معادن را به تصویر کشیده است، اما برخی دیگر، ضعف در شخصیتپردازی و پایانبندی ضعیف فیلم را مورد انتقاد قرار دادهاند. به گفته برخی منتقدان، فیلم نتوانسته پس از ایجاد این همه تنش و درام، یک پایان متناسب و قانعکننده ارائه دهد و شخصیتها نیز در کلیشههایی گرفتار شدهاند که ارتباط عمیقی با تماشاگر برقرار نمیکنند.
فیلم همچنین ارتباط نزدیکی با فجایع واقعی معدنی همچون حادثه طبس دارد که اخیراً در ایران رخ داد. این شباهتها در ارائه خطرات معدنکاری و نادیده گرفتن اصول ایمنی باعث میشود که فیلم از یک داستان تخیلی به یک یادآوری تلخ از شرایط واقعی کارگران معدن در سراسر جهان تبدیل شود.