حالا یک پرونده جدید دنیای او را بههمریخته است. مرد شصت ساله در کوهستان مرده است. از روی صخره، پرت شده. مردی که کوهنورد حرفهای بوده و حالا بیشتر گمانهزنیها به این سو میرود که به قتل رسیده است.
مظنون اصلی همسر بسیار جوان، مرموز و زیبای او از پناهندگان چینی است که به کره جنوبی آمده.
این زن فرق دارد. بهخصوص با همسر بازرس. وقتی او را میبیند، حالش فرق میکند. حتی میتواند ساعتی بخوابد.
زن جوان دوشنبهها از یک سالمند مراقبت میکند، شوهرش دوشنبه به قتل رسیده و او برای زمان قتل شاهد دارد اما انگار هیچ چیز آنطوری نیست که بهنظر می رسد... .
"تصمیم به رفتن" فیلم پیچیدهای از نظر درام نیست. حتی قصهی آن که بیشتر از ژانر جنایی در ژانر فیلمهای روانشناختی میگنجد آنقدر کالبدشکافانه نیست که کارگردانی و تصاویرش پیچیدهاند و شگفتزدهمان میکند تا جایی که حس میکنیم اگر آلفرد هیچکاک زنده بود حتما فیلمساز را تحسین میکرد و میگفت:" هی! تو ادامهی خود منی با وسواس بیشتر نسبت به میزانسن و تصویر". نماهایی با اکسترا کلوزآپ تا اکسترا لانگ شات، حرکت در زمان و مکان کوتاه. وقتی شخصیت محوری داستان در حقیقت حضور ندارد اما با حس خود وارد دکوپاژ و میزانسن میشود و بیرحمانه ما را هم به آنجا میکشاند.
فیلمنامه «تصمیم به رفتن» برای یک اثر جنایی معمایی جذاب و غافلگیرکننده نیست و برخی از اتفاقات مهم پیشبینیپذیرند. به همین دلیل فیلم بیشتر از اینکه داستان جنایی قوی داشته باشد، یک روایت عاشقانهی مسحورکننده است که به همراه تصاویر و قابهای زیبا در هم تنیده شده است. چان ووک پارک کارگردان با کمک لانگشاتهایی چشمنواز از شخصیتها در دل طبیعتِ گاه سرکش و گاه آرامِ دریا و کوهستان، بر وجه اثیری و روحانی دختر تاکید میکند. زنی اثیری که مانند همان طبیعت زیبا، بکر و پر رمز و راز است.
گفته شد که پارک چان ووک استاد نمایش شخصیتهای غریب، با رفتاری عجیب بر پردهی سینما است. در این فیلم تازه، او توانایی دیگری هم از خود بروز میدهد؛ این که چگونه در نمایش زنان اغواگر بهتر از نمایش مردان داستانهایش عمل میکند. دوربین او به خوبی میتواند زنی را به گونهای به تصویر بکشد که هم مانند الههای قابل پرستش باشد و هم مانند شیطانی افسونگر و پر از کینه و درد.
فیلمنامه پر از گره است. در نگاه اول، درونمایه «تصمیم به رفتن» یادآور سرگیجه آلفرد هیچکاک یا به طور خاصتر، یادآور غریزه اصلی (۱۹۹۲) است، زمانی که یک افسر پلیس با همسر قربانی رابطه نامشروع دارد. اما هدف پارک چان ووک به این سادگی قابل ردگیری نیست. در دقایق اول، همه سوءظنها متوجه سئو رائه یک مهاجر چینی است. اما با گذشت زمان، با دیدن پرستاری سئو رائه از سالمندان، احساس همدردی با او شدید میشود. زوایای پنهان غمانگیز زندگی سئو رائه بهتدریج آشکار میشود. پارک چان ووک با هوشمندی جزئیات را برای ایجاد احساسات بین مظنون زن و پلیس به طبیعیترین و ملایمترین روش میکارد. جزئیات به ظاهر نامرتبط مانند پرونده قتلی که همکاران دیگر پلیس دنبال میکنند با بیخوابی پلیس به هم ربط پیدا میکنند.
این فکر که تصمیم به رفتن به عشق تبدیل میشود، در کسری از ثانیه، داستان را به سمت و سویی غیرمنتظره سوق میدهد. از اینجا به بعد تمام رویدادهایی که قرار است بیفتد فراتر از قضاوت تمشاگر میرود. فکر سئو رائه و کاری که درصدد انجامش بود همگی سیاه هستند. حتی گاهی اوقات، تماشاگر جرات نمیکند حرفهای هیچ کدام از شخصیتها را باور کند، بهقدری فریبنده اند. مجموعهای از روابط همپوشانی شده، رویدادهای غیرمنتظره به طور مداوم تا آخرین لحظه فیلم رخ میدهد.
پارک چان ووک در این فیلم تحول شگفتانگیزی را در شخصیت پلیس نشان میدهد. بر خلاف سئو رائه که به سان به عمق دریا است، هه جون به سان کوه استوار است. او مؤدب، صریح و متعهد به تحقیق است. اما با برخورد امواج، هر سنگ روی کوه بهتدریج تغییر میکند. ههجون به تدریج نحوه صحبت کردن و اشارههایش را تغییر داد و به یک فرد کاملاً متفاوت تبدیل میشود. به نظر میرسد فقط با بودن در کنار سئو رائه است که می تواند خودش باشد.
تصمیم به رفتن یکی از بهترین آثار سینمای کره در چند سال گذشته است. این فیلم ترکیبی عالی از طرح، کارگردانی، فضای متفکرانه و بازیهای درخشان است. این فیلم در همه جنبهها چه از نظر احساسی، هیجانانگیزی و چه از نظر عناصر دراماتیک و سرگرم کننده خوب عمل میکند.
شورای فیلم کره جنوبی ۱۱ آگوست فیلم «تصمیم به رفتن» به کارگردانی پارک چان ووک را به عنوان نماینده کره جنوبی به بخش بهترین فیلم بلند بین المللی اسکار ۲۰۲۳ معرفی کرد. بازیگران این فیلم شامل لی جونگ هیون ، پارک یونگ وو، گو هیونگ پیو و کیم شین-یانگ است.
پارک چان ووک برای «تصمیم به رفتن» جایزه بهترین کارگردانی هفتاد و پنجمین جشنواره فیلم کن را دریافت کرد. پارک چان ووک جایزه خود را از نیکلاس ویندینگ رفن دریافت کرد.
پارک پیش از این با «اولدبوی» در سال ۲۰۰۳، «تشنگی» در سال ۲۰۰۹ و «کنیز» در سال ۲۰۱۶ در کن حضور داشت. در فاصله بین «کنیز» و «تصمیم به رفتن»، او با مینی سریال «دخترک درامر» وارد تلویزیون شد.