فیلم «معجزه در سلول شماره 7» به کارگردانی «محمد ایدا اوزتکین» در ترکیه ساخته شده و اولین اکران خود را در سال 2019 تجربه کرده است. ابتدای فیلم به نمایش ارتباط «محمد» و «اِوا» میپردازد، ارتباط پدر و دختری. ارتباطی که با چینش بسیار خوبی، همزادپنداری مخاطب را نسبت به این دو، عمیق می کند.
ایده اولیه فیلم، برداشتی از فیلمی به همین نام است که در سال 2013 در کشور کره جنوبی ساخته شده است. البته نویسنده های ترک، این ایده را برخلاف ورژن کره ای آن که حال و هوای شادی داشته، به صورت کاملا درام درآورده اند.
در واقع این فیلم سعی کرده تا بارهای درامی خود را به اوج برساند و مخاطب را در میان ظالم و مظلوم گیر بیندازد.
البته فیلم پر و بال زیادی نیز به ایده اولیه داده و حتی آن را به مسئله قانون اعدام مرتبط کرده است. قانونی که در دنیای جدید و روشنفکرانه، ظالمانه است و در دنیای سنتی معادل عدالت.
اما آیا با اعدام «محمد» عدالت برقرار میشود؟
«محمد» متهم به تجاوز و قتل به یک دختر بچه شده است. اتهامی که خارج از اثبات یا عدم اثبات آن، خشم آدمها را برمیانگیزد. خشم سرباز و سرهنگ و رئیس زندان تا زندانی را. آدم های فیلم نیز به اقتضای قدرت شان، با آزار دادن «محمد» تصور ایجاد عدالت را دارند.
شاید همه ی ما آدم ها در تلاش برای رسیدن به دنیای فارغ از خشونت و ظلم هستیم، حتی اگر خود نیز عادل نباشیم. مثل زندانی هایی که خود عادل نبوده و حالا در زندان به سر می برند، اما وقتی جرمی که ظالمانه تر از جرم خودشان است ببینند، عامل آن را تنبیه می کنند. اما «محمد» قاتل و متجاوز نیست، حتی نمی تواند نسبت به کسی که در حقش ظالم بوده، واکنش متقابل و ظالمانه داشته باشد. نمی تواند دروغ بگوید یا دوست نداشته باشد. این دوست داشتن و خوبی، قضاوت را نسبت به او اصلاح کرده و علاقه ی متقابل ایجاد میکند.
از طرفی در سکانس حضور «اِوا» در سلول، فیلم با تشبیه جرم به بیماری، سعی در ایجاد این تفکر دارد و شاید اصلاح زندانی ها به منزله ی علاج بیماری بوده و کشتن (اعدام) یک بیمار نمی تواند معقول باشد و بهتر است اصلاح یا معالجه شود.
از بابت ساخت، فیلم اصرار زیادی دارد تا سکانسهای دراماتیک و زیبا بیافریند و این به مثابه شمشیر دو لبه برای فیلم بوده، یک لبه ی آن ایجاد سکانس های زیباست که احساسات مخاطب را بر می انگیزد و کارگردانی بسیار خوب و بازی کم نظیر «آراس بولوت اینملی» در نقش «محمد» در برانگیخته شدن این احساسات بسیار تاثیرگذار بوده اند. به علاوه فیلم برای موفقیت در تاثیرگذاری از تلفیق موسیقی بسیار زیبا و تصاویر دلنشین و البته صداگذاری دقیق کمک میگیرد. کارگردان جوان فیلم نیز نشان می دهد که هنر استفاده از عوامل را به خوبی می داند. هنر خلق سکانسهای فوق العاده.
اما لبه دیگر این اصرار، از بین بردن منطق روایی فیلم است که گاهی می تواند مخاطب را پس بزند. برای مثال سکانس هم صدایی «محمد» و «اِوا» از دو طرف دیوار زندان و یا سکانس مربوط به هنگام انتقال محمد به زندان اصلی که گرچه تاثیرگزارند اما بسیار غیر قابل باورند و مطمئنا این کمکاری فیلمنامه است که پرداخت های کافی برای خلق چنین صحنه هایی را نداشته است.
البته فیلم « معجزه در بند شماره هفت» kogustaki Mucize 7 یک ایراد دیگر نیز دارد که به چشم می آید و آن هم عدم شخصیت پردازی آدمهای بد قصه است. جایی که میزان خشونت و کینه شان عمق ندارد.ایرادهایی که می توان از آنها چشم پوشی کرد و از مابقی فیلم لذت برد.
kogustaki_mucize_7
#معجزه_در_سلول_شماره_هفت
#معجزه_در_بند_شماره_۷
#محمد_ایدا_اوزتکین
Mehmet_Ada_Öztekin
#آراس_بولوت_اینملی
#Aras_Bulut_İynemli
#نسا_صوفیه
#دنیز_بایسال #Deniz_Baysal
#سینما_ترکیه
دیدگاهها