شریل استرید (ویترسپون) همانند وودروف (مک کاناهی)، یک شخصیت واقعی است که زندگینامه اش دستمایه فیلم ژان- مارک وله شده است. هر دو وارد نبردی دیوانه وار با دیگران و با خود شدند. اولی مبتلا به ایدز، با بوروکراسی نظام درمانی آمریکا در افتاد و حالا دومی زنی افتاده به ورطه خودویرانگری، با یک پیاده روی هزار کیلومتری در بلندی پاسفیک، ماهیت و چیستی خودش را به چالش کشیده است. وحشی هشتمین فیلم بلند ژان-مارک وله است که به ما نشان می دهد که این کارگردان هر چند کارگردانی بزرگ نیست اما نادیده گرفتنی نیز نیست.
در سال 1999 شریل استرید (نویسنده آمریکایی متولد 1968) تصمیم می گیرد تنها و پیاده مسیر حاشیه اقیانوس آرام در کرانه شرقی آمریکا را بپیماید. این کار برای او در واقع در حکم راهی است برای ترمیم روحی خودش پس از وقوع ماجراهایی تلخ، از جمله طلاق، مرگ مادرش و سالها زندگی بی پرووا و همراه با رفتارهای خودویرانگرانه ای مانند اعتیاد به هرویین....
وحشی پیاده روی روی سطح است، در سطح ماندن و به کلیشه ها متوسل شدن جزیی از سینمایی وله را شکل می دهد. شاید شریل می خواهد با زورآزمایی با طبیعت وحشی، دختری بشود که مادرش آرزویش را داشته است. مادر، از پس سرطان برنیامده و از دست رفته است. در طول مسیر راهپیمایی، شریل تنهاست اما همراهانی داشت، دیوهای درونش که با او قدم به قدم می آمدند، خاطراتی از مادرش که همه جا با او می آمدند و خاطراتی از ساعتها و روزهایی که به واسطه مصرف هرویین هدر داده بود. او که چه در زندگی خانوادگی اش و چه در بیرون از آن با مجموعه ای از شمایل های پدرانه اغلب هولناک بار آمده بود در بیست و چند سالگی به اینکه زندگی اش را همچنان که آن را می زیست نابود کند خو کرده بود. فیلم وله نیز مثل کتاب زندگی نامه استرید روایتی از قرار گرفتن در کات زمان حال با سیلابی از خاطرات زایل نشدنی است که تماشاگر را با خود همراه می کند.
سکانس های فیلم لحظات آرام و هوشیار شریل را روایت می کند که پشیمان از گذشته خود است و مسیری را می پیماید که در واقع بیشتر از اینکه روایتگر حال این شخصیت باشد کندوکاوی در گذشته وی است و در آخر سعی می کند از آن گذشته پیشی بگیرد. تصاویر فیلم پر شده از قدم زدن های تنهای شریل در طبیعت و غرق شدن در افکارش. که شخصیت اصلی فیلم نیز با ذکاوت و بازی دقیق اش توانسته این تنهایی و غرقه در افکار گذشته را به خوبی نشان دهد.
در فیلم برخلاف عنوان فیلم خبری از هول های طبیعت نیست و اتفاقا بیشتر از آنکه وحشی کلمه مناسبی برای توصیف و عنوان بندی آن باشد کلمه آرام و تودار بودن است که کارکرد خود را نشان می دهد. وله عامدانه از نشان دادن نماهای درشت از حیوانات و عناصر طبیعی، با همراهی موسیقی متن بی وقفه طفره می رود و شاید به حق دانسته که نشان دادن اینگونه تصویرها از فرط تکرار دیگر آن جادویش را از دست داده است. او آگاه است که برای فیلمی با محوریت رمانتیسم (کندن از جامعه و پناه بردن به دامن طبیعت بکر)، سینمایی کردن هول طبیعت (زیبایی همراه با رعب افکنی در مفهوم رمانتیک آن) امری حیاتی است، اما چاره تازه ای برای تکراری نشدن آن ندارد.
آنچه وحشی را جالب توجه می کند، ژست ژان-مارک وله نسبت به ماده خام فیلمش است: دوری جستن از وسوسه آن رژیم های صوتی و تصویری اغراق آمیز.
وحشی ژان-مارک وله با وجود همه کاستی ها و کلیشه هایش (اسب: مادر، خالی شدن بار کوله پشتی : کاتارسیس) لحظه های لذت بخش زیادی دارد: آواز خواندن یک کودک در جنگلی باران خورده.
مشخصات فیلم سینمایی "وحشی" (Wild)
کارگردان: ژان- مارک وله
فیلمنامه: نیک هورنبی براساس کتاب خاطراتی به همین نام از شریل استرید
مدیر فیلمبرداری: ایو بلانژه
بازیگران: ریس ویترسپون، لورا درن (باربارا گری: مادر شریل)، کوین رنگین (پل، شوهر سابق شریل)، گیبی هافمن (ایمی)، دابلیو ارل براون، میچیل هویزمن، تامس سدوسکی
محصول 2014 آمریکا، 115 دقیقه
امتیاز در سایت آی ام دی بی: 7.2 از 10
امتیاز منتقدان در راتن تومیتوز: 92 از صد
امتیاز منتقدان در متاکریتیک: 75 از صد