"در واقع چهره من این چنین آشفته نیست، خیرگیِ رویاییِ چشمانم از تاثیر فلاش دوربین عکاسی است." (بخشی از نامه کافکا به فلیسه).
عکس های کافکا همواره موقعیت نمادین ویژه ای در رابطه با نوشته های او داشته اند. عکس های او، در میان اقلام مجموعه داران، جزء پرتره های مشهورترین نویسندگان بوده و در عین حال در ذهن خوانندگان آثارش از اهمیت قابل توجهی برخوردارند. در حالی که عکس های کافکا ممکن است در تصور خوانندگان آثارش متلاطم و بزرگ جلوه کند، موضع خود او در رابطه با عکاسی، به ویژه تعامل گسترده ادبی او با این رسانه، همچنان از نکات کور این تحقیق به شمار می آید.
نویسنده کتاب "کافکا و عکاسی" خانم دکتر کارولین داتلینگر، براساس ماهیت ذاتی تحقیق، ارجاعات خود را بیشتر به شیوه استدلال و داده های علمی آورده است. آثار کافکا از قابلیت تفسیرپذیری فوق العاده بالایی برخوردارند، ویژگی ای که رسانه عکاسی و عکس نیز از آن بی بهره نیست.
کتاب «کافکا و عکاسی» میخواهد نشان دهد که کافکا در طول زندگیاش، عکاسی را بهعنوان رسانهای جذاب و ذاتا مشکلساز به شمار میآورده، رویکردی که به نوشتههای شخصی و همچنین داستانیاش نیز تسری پیدا کرده است. او در سراسر عمر خود مجذوب عکاسی بود؛ اولین تعامل ادبیِ او با این رسانه به سالهای مدرسه برمیگردد و تا مدت کوتاهی قبل از مرگ، به نوشتن درباره عکاسی ادامه داد.
عکاسی و عکسها از شاخصههای مهم در سه رمان و چند اثر کوتاه ادبی مشهور او است و همچنین زمینهای ثابت در نامهها و یادداشتهای روزانهاش است. هرچند کافکا برای احراز نتایج سودمند یا خلاق، دوربین واقعی به کار نمیبندد، اما نوشتههای او، در سطوح مختلف، موقعیت عکاس را به خود میگیرد.
این کتاب پایان نامه دکترای خانم کارولین داتلینگر است که علاوه بر این کتاب وی کتابها و مقالات دیگری نیز در زمینه آثار و زندگی کافکا به چاپ رسانده است.
کافکا و عکاسی: تاریخچه پیکره بندی های نظری، از فیلم تا عکاسی: مخاطب سازی در یادداشت های اولیه، مفقودالاثر: دیدگاه های جهان نو، دگردیسی های عکاسانه: مسخ، تبادل یادگارپرستانه: نامه های کافکا به فلیسه بائر، محاکمه: خیرگی جرم شناسی، مناظر قدرت: بلوم فلد، هنرمند گرسنگی و قصر، کافکای عکاس از عنوان های کتاب "کافکا و عکاسی" هستند.
کتاب را کریم متقی ترجمه کرده و نشر شورآفرین چاپ اول آن را منتشر نموده است.
گدار: عکاسی، حقیقت است و سینما حقیقتی است 24 بار در ثانیه
"باستان شناسی سینما و خاطره یک قرن" کتابی است نوشته یوسف اسحاق پور و ژان لوک گذار، در قالب یک گفتگو؛ با بحث درباره تاریخ های سینمای گدار آغاز می شود اما به آن محدود نمی ماند و در قلمروهای دیگر مثل سینما، هنر، سیاست و البته قرن بیستم سرک می کشد. در این گفتگو می توان رد همه گدارها را دید. گدار رادیکال، گدار عاشق، گدار چریک، گدار منتقد. اما هسته اصلی کتاب، تاریخ های سینمای گدار است فیلمی که از آن به عنوان شاهکار گدار یاد می شود، نقطه ای که در آن او بالاخره موفق می شود "بوطیقای سینما را خلق کند".
فیلمی که در یک دوره زمانی 13 ساله ساخته شده است. ترکیبی حیرت انگیز از عکس ها، نقاشی ها، فیلم ها، نقل قول های ادبی، نطق رادیویی، فیلم های خبری، نوشته های روزنامه ای و البته صدای گدار که همه این تصاویر را همراهی می کند. تصویری تکان دهنده از قرن بیستم، قرن "هیروشیما – هنری فورد – استالین – هیتلر – آشوویتس" و البته سینما به عنوان نقطه تلاقی این وقایع. در همان نگاه اول تاریخ های سینما همچون اقتباسی سینمایی از پاساژهای والتر بنیامین به نظر می رسد.
زاویه و مونتاژ، اضطرار حال، چگونه ویدئو تاریخ سینما را ممکن کرد، تنها سینما می تواند تاریخ خودش را بیان کند، تاریخ و باستان شناسی، تاریخ عشق، هیچکاک و قدرت سینما، فقدان جادوی سینما و موج نو، پیش و پس از آشوویتس، سینما چه می تواند بکند؟، تنها سینما با روایت تاریخ خودش تاریخ در مقیاس بزرگ را روایت می کند، در سینما همچون مسیحیت تصویر و رستاخیز از جمله عنوان هایی هستند که در این کتاب به چشم می آیند.
کتاب را مازیار اسلامی ترجمه کرده و چاپ سوم آن توسط حرفه نویسنده انتشار یافته است.