سالهاست اول اردیبهشت گردهماییها و نشستهای متعددی برای روز سعدی برگزار میشود که هیچ خروجی مفیدی ندارد. ولی چالش شما اتفاق جدیدی است. تلنگری برای کسانی که روزگاری دغدغهی شعر و ادبیات داشتند و حالا به هر دلیلی از این وادی دور افتادهاند. حتی برای کسانی که آشناییشان با سعدی در دوره ی مدرسه شان جا مانده است. از چگونگی شروع این چالش برای مان بگویید؟
در واقع شروع این چالش خیلی اتفاقی و در لحظه بود. روز اول اردیبهشت، بین روزمرگی هایم در محل کار؛ چنین چالشی به ذهن ام رسید. به نظرم خیلی جذاب است، زمانی که اینستاگرام را باز می کنیم، وسط آن همه محتوای رنگارنگ و گاهی ناخوشایند سعدی خوانی مردم را ببینیم. برای همین چالش را با انتشار ویدئوهایی از سعدی خوانی چهره های تاثیرگذار در دنیای هنر و ادبیات شروع کردم تا کم کم همگانی شود. درحال حاضر هم شاهد ویدئوهای زیادی از سعدی خوانی اقشار مختلف جامعه در اینستاگرام هستیم که واقعا حال آدم را خوب می کند.
یعنی این چالش صرفا به دلیل علاقه ی شخصی بود؟
قطعا نه. دغدغه ی فرهنگی هم پشت این ایده نهفته بود. در کنار علاقه ام, شاید مهمترین دلیل آن، ایجاد یک لذت جمعی با خواندن غزلیات زیبای سعدی بود, آن هم در سنین و اقشار مختلف جامعه. تماشای ویدئوهایی از بچهها که اشعار و یا نثرهای سعدی را از کتب درسی شان میخواندند واقعا لذت بخش است و قطعا می تواند راهی برای آشنایی بیشتر همین نسل با شعر و ادبیات باشد.
و خب چرا سعدی؟
پیشتر با حضور دربرنامهی رادیو هفت، رادیو شب و برنامه هایی که با منصور ضابطیان داشتم از علاقه ام به شعر و شعرای ایرانی به خصوص سعدی گفته بودم و این چالش هم برگرفته از همین علاقه بود. به خصوص اینکه بارها درباره ی ترکیب سعدی و صدای استاد محمدرضا شجریان صحبت کرده بودم. همچنین بخشی از علاقهی من به ادبیات از خاطرات دوران کودکی و علاقه ی پدرم به ادبیات و شعر ناشی میشود. خاطرم است همیشه صدای استاد شجریان در خانه ی ما طنین انداز بود و این علاقه در بین همهی خانوادهی ما وجود داشت.
اینکه چالش سعدی خوانی در بین مردم همه گیر شود و با استقبال روبرو شود برای تان قابل پیش بینی بود؟
شاید یکی از دلایل شروع این چالش با چهره های شناخته شده، این بود که احتمال دیده شدناش بیشتر شود. الان هم مطمئن هستم همراهی محسن کیایی، منصور ضابطیان و بهنام تشکر به دیده شدن این چالش کمک زیادی کرد و قطعا این دوستان در شکل گیری این این ایده فرهنگی تاثیر بسزایی داشتند.
جدای از رفاقت، در بین کسانی که به این چالش دعوت شدند, چه چیزی در این افراد دیدید که برای سعدی خوانی جذاب بود؟
برای انتخاب دعوت کننده گان به سعدی خوانی، جدای از رفاقت به دنبال کسانی بودم که همفکر باشیم. به طور مثال محسن کیایی و مصطفی یکی از طرفداران پر و پا قرص استاد شجریان هستند. خوشبختانه این چالش با همکاری این عزیزان به راه افتاد و خوب هم پیش رفت.
سعدی شاعری فرا مرزی است که غزلیات و حتی کتاب نثر ایشان به زبانهای مختلف در اروپا ترجمه شده است. "گلستان" سعدی به زبان فرانسه رایج است. چطور شاعری که چنین شهرت جهانی دارد در کشور خودمان آنقدر مهجور است؟ تا جای که خیلی ها شاید به واسطهی همین چالشی که راه انداختید، یادشان آمد که چنین شاعر بزرگی هم داریم...
واقعا سعدی شاعری مهجوری در ایران است. چه نثرش و چه غزلیات ش نادیده گرفته شده است و دلیل ش را من هم نمی دانم. اینکه چرا سعدی به اندازه ی شعرا و ادبیان دیگر که هواداران سینه چاک دارند، به شهرت عموم نرسیده برای من هم عجیب است. چون معتقدم دایره ی واژگان و قدرت کلام سعدی شبیه ندارد. هر کاری دل ش می خواهد با واژگان می کند و مخاطب را به وجد می آورد. شاید من هم به همین دلایل و اینکه همشهری هم بودیم چنین چالشی را شروع کردم.
به نظرم اتفاق های شبیه این می تواند کمک کند تا از ادبیات غنی مان که طی این سالها با ظهور گستردهی فضای مجازی دستخوش تغییر شد، دفاع کنیم و از شبکه های مجازی استفاده های بهتری داشته باشیم.
درسته. ولی واقعیت این است که من خیلی هدف آموزشی با این چالش نداشتم. هیچ ادعایی هم دراین زمینه ندارم. چرا که کارهایی از این دست، به افرادی با سواد تر و عمیق تر نیاز دارد. ولی شخصا معتقدم اگر کمی حوصله کنیم، اتفاق های بهتری در زمینه ی ادبیات مان می افتاد. اینستاگرام و در کل فضای مجازی ما را آدمهای سریعی کرده است. این ریتمِ تند زندگی، ما را از خواندن بازداشته است و همین کم خواندن، ما را از ادبیات غنی مان دور کرده است. به نظرم کلید واژه ی رفع این کاستی ها، حوصله است.
نکته ی جالب این چالش، پارادوکس ایجاد شده از حضور صدا پیشه جناب خان, در حال سعدی خوانی است. این تضاد چقدر مورد توجه مخاطب تان قرار گرفت؟
به نظرم جناب خان خودش آدم خیلی مهمی است. مالک باشگاه بزرگی است و به ادبیات فرانسه مسلط است( می خندد) و خیلی از این فضای فرهنگی دور نیست. ولی جدای از شوخی بسیاری از مخاطبان من این سال ها به واسطه ی برنامه هایی مانند "رادیو هفت" به علاقمندی های من آشنا شدند. این کار برای من صرفا علاقه و دغدغه ی شخصی به حساب می آید. چرا که در هیچ کدام از این حوزه ها ادعا و تخصصی ندارم.
سعدی خوانی به موقع ترین چالش این روزها بود. روزگاری که خوانندهی چهرهای که بیشتر تصنیفهایش از شاعران بزرگ است، نمیتواند بیتی از مولانا یا سعدی و... بخواند و متاسفانه این مساله کاملا همگانی شده است...
خب از آن جایی که انگشت اتهام دربیشتر موارد به سمت هنرمندان است بهتر است دراین یک مورد هنرمندان را مقصر ندانیم. ما بارها شاهد شکل گیری چالشهای فرهنگی از طرف هنرمندان در شبکه های مجازی بوده ایم. هر کس به فراخور علاقه ی خودش. قرار نیست همه ی هنرمندان به سعدی و حافظ و ... علاقمند باشند. احتمالا هر کسی یک علاقه مندی دارد و علاقمندی آنها واجد جذابیت و ارزشمند است.
ولی هنرمندان می توانند از موقعیت خود برای فرهنگ سازی به خصوص در زمینهی زبان و ادبیات استفاده کنند.
درسته. موافقم که یک هنرمندِ چهره می تواند از طریق تربیون ش مردم را به چالش های فرهنگی دعوت کند.
ولی من بیشتر از هر کسی می خواستم انگشت اتهام را به سمت مدیران فرهنگی نشانه بگیرم. نمونه ی بارز آن هم مدیریتی است که دستورعدم پخش برنامه "کتاب باز" را داده است. برنامه ی که قرار بود مردم را با کتاب، ادبیات و ... آشنا و همراه کند.
واقعا برای من هم درک این اتفاق سخت بود. اینکه چطور ممکن است برنامه یی مانند "کتاب باز" را تعطیل کنند. من با محمدرضا رضاییان تهیه کننده برنامه دوست هستم. با مجتبی شکوری و احسان عبدی پوررفاقت دارم و همه ی تیم کتاب باز رفقای جدی و صمیمی من هستند. چطور ممکن است کسی اجرای آدمی مثل سروش صحت را از دست بدهد. کتاب های جدید؛ آدم ها و قصه های جدید؟!
خودتان هم مخاطب این برنامه بودید؟
بله و واقعا هم لذت می بردم. ما از تریبون "کتاب باز", مجتبی شکوری را شناختیم که چقدر شخصیت درست و دوست داشتنی است. همه ی ما به عنوان مخاطب دوستش داریم و همچنان میخواهیم به صحبت های ش گوش دهیم. امیدوارم این برنامه با اجرای سروش صحت و روال همیشگی ش دوباره روی آنتن برود و مردم از تماشای آن لذت ببرند. چون وجود چنین برنامه هایی می تواند انگیزه ای ایجاد کند برای کتاب خواندن و بالا رفتن آمار کتاب خوانی در بین مردم. مسئله ی که دغدغه ی این روزهای همه ما به حساب می آید. خواندن.