چند سال پیش گروه «آریان» در حال تهیه و تولید پنجمین آلبوم خود بود و علی پهلوان با هیجان و انرژی زیادی درباره این آلبوم صحبت می کرد. حالا سه سال از آن ماجرا گذشته و دو روز بیشتر تا انتشار این آلبوم باقی نمانده است؛ آلبومی که آخرین اثر مشترک گروه «آریان» خواهد بود و برای خداحافظی این گروه قدیمی با هوادارانش منتشر می شود. آلبومی که شاید با مشکلاتی که سر راه انتشار آن قرار گرفت، تیر نهایی را به سمت این گروه پرهوادار نشانه رفت.
علی پهلوان هنگام حرف زدن درباره این آلبوم بغض می کند و الان دیگر حسرت جایگزین هیجان آن روزهایش شده است. به قول خودش، آریان برایش مصداق شعری از سعدی شده است: «میروم و از سر حسرت به قفا می نگرم»
علی پهلوان عضو اصلی این گروه که این روزها در استرالیا زندگی می کند، پس از تمام جنجال ها بالاخره لب به سخن گشود و حالا که قرار است آخرین آلبوم این گروه با نام «خداحافظ» منتشر شود، تمام جزئیات آن و البته موضوع مهم دیگری که به عنوان شعار اصلی این آلبوم هم انتخاب شده است به زبان آورد. موضوع مهم کپی رایت با شعار: «لطفا کپی نکنید»
*یکی از موضوعات جالب توجه آلبوم «خداحافظ» این است که چیزی حدود نود درصد آلبوم از کارهای شما است؛ يعنى ۸ قطعه از ۱۱ قطعه آلبوم که آمار قابل توجهی است و از قضا قرار است آخرین آلبوم گروه «آریان» هم باشد.
- ما همیشه در آریان، پنج آهنگساز بودیم اما این بار نینِف امیرخاص را در کنارمان نداشتیم، کار خیلی برایمان سختتر شده بود و یکی باید جور نینف را می کشید. شراره فرنژاد معمولا در آلبوم ها دو قطعه دارد که در این آلبوم هم آن دو قطعه را دارد و کار خودش را کرده است. سیامک خواهانی یک ترک دارد و پیام صالحی هم در این آلبوم آهنگی ندارد.
* پیام صالحی از ابتدا در آلبوم آهنگی نداشت یا در انتخاب قطعات حذف شد؟
- ما برای این آلبوم بیش از ۳۰ آهنگ ساختیم که بیش از بیست قطعه کارهای من بود. سیامک و شراره فرنژاد هر کدام سه قطعه ساختند و پیام صالحی یک قطعه. در غربال نهایی که نظر بچه ها را برای انتخاب قطعات می پرسیدیم، این بار آقای رجب پور هم خیلی اعمال نظر کرد و اتفاقات مختلفی هم افتاد. فقط یک سال و نیم تولید آلبوم از طرف ما طول کشید و خلاصه اینکه دو قطعه از شراره فرنژاد، هشت قطعه از من و یک قطعه هم از سیامک برای آن انتخاب شد. آن یک قطعه پیام هم برای تنظیم رفت، اما وقتی تمام بچه ها آن را گوش کردند، با حضورش موافقت نکردند.
*اینطور که مشخص است در غیاب نینف تنظیم های قطعات هم به سه نفر سپرده شده است که این موضوع می تواند باعث شود با سلیقه های مختلفی در آلبوم روبه رو شویم.
- تنظیم سه ترک را فرشاد فارسیان انجام داد، سه آهنگ را سعید مدرس و پنج قطعه را هم شهاب حسینی. طبیعتا سه آدم مختلف با سلایق مختلفی این آلبوم را تنظیم کرده اند که البته سلیقه ما هم در آن دخیل است.
*اصلا چه شد که تصمیم گرفتید با سعید مدرس، فرشاد فارسیان و شهاب حسینی به عنوان تنظیم کننده همکاری کنید؟
- اتفاقا نوع انتخاب آنها جالب بود. شهاب حسینی پیش از این هم با ما کار می کرد و کیبورد آریان را روی صحنه می زد. شهاب در این آلبوم چند کار بامزه تنظیم کرده که آن را خواهید شنید. یکی از آنها به سبک موسیقی ایرانی دهه پنجاه خورشیدی است. یک قطعه آرام هم با شهاب دارم که فرزاد فخرالدینی در آن گیتار الکتریک زده و پارت ویولن را هم خود سیامک خواهانی ساخته است. فرشاد فارسیان را هم محسن رجب پور به من معرفی کرد که همان اوایل یک قطعه ای را با «بنیامین» کار کرده بود.
تخصص فرشاد اصلا موزیک الکترونیک است برای همین با هم کلی صحبت کردیم تا ببینیم چطور می توانیم کارها را به سبک و سیاق آریان نزدیک کنیم. نتیجه این همکاری، سه قطعه شد که کارهای بسیار خاص و متفاوتی هم هستند که یکی از آنها به نام «تا ابد» به صورت سینگل منتشر شد. می توانم بگویم اگر آلبوم در زمان خود منتشر می شد، جنس این نوع موسیقی را در کارهای ایرانی نداشتیم چون این موسیقی یک نوع موسیقی هاوس است که آن زمان بسیار نو و تازه بود اما فکر می کنم با وجود گذشت سه سال، تنظیم های این قطعات هنوز هم شنیدنی است.
درباره آشنایی با سعید مدرس هم باید بگویم شراره فرنژاد آهنگی داشت که قبلا سعید آن را تنظیم کرده بود. یک روز آهنگ را تقریبا تنظیم شده پیش من آوردند که به نظرم کار زیبایی آمد. با آقای رجب پور که صحبت کردم گفت سعید در حال مجوز گرفتن است و این شد که تصمیم گرفتیم کار را سعید مدرس تنظیم کند. این قطعه «دلم برات تنگ شده» بود که به نظرم یکی از قطعات خیلی خوب آلبوم است و حتی تصمیم داشتیم آن را به عنوان اولین قطعه آلبوم انتخاب کنیم.
*چطور شد که با بابک صفرنژاد همکاری کردید؟
-در یکی از قطعاتی که فرشاد فارسیان تنظیم کرده، تصمیم گرفتیم از ساز زنده استفاده کنیم و برای هارمونیکا از بابک خواستیم که به استودیو بیاید. بابک آن مدلی که می خواست با هارمونیکا ملودی زد که فرشاد از او خواست سبک آن را تغییر دهد و به سمت پراگرسیو هاوس بیاید. بابک در ابتدا خیلی از این پیشنهاد خوشش نیامد، یکی، دو تا ملودی هم زد و کار بامزهای به ذهنش رسید که خیلی دوست داشتم آن لحظه را ثبت کنم. بابک با دو هارمونیکا پشت میکروفون آمد و پشت سر هم سازهای خود را تغییر می داد. در آلبوم هم که گوش کنید، خیلی اجراى جالبى دارد و این قطعه یکی از قطعات خیلی خوب آلبوم است.
*پس احتمالا باید با تنوع زیادی در قطعات روبه رو شویم و اینطور که پیداست خیلی متفاوت تر از کارهای ابتدایی آریان است.
- حتی اعضای آریان هم روی اینکه چه قطعاتی خوب است، اختلاف نظر بسیار زیادی دارند و مطمئنا این اختلاف نظر در بازخوردهای مردم بعد از شنیدن آلبوم هم وجود خواهد داشت. در این آلبوم جنس شعرها متفاوت است و بعضی از قطعات، فضای دلتنگ و غمگین تری نسبت به کارهای پیشین آریان دارند، تنظیم ها بسیار متفاوت شده و اینها مسائلی است که می تواند برای مردم جای بحث بسیاری داشته باشد و مطمئنا ما نظرهای متناقض بسیاری خواهیم شنید.
گذشت سه سال از تولید آلبوم و تغییر ذائقه مردم هم خودش یک مساله است و اینها تمام نگرانی های من راجع به این آلبوم است. دو سال مجوز نگرفتن برای یک آلبوم پاپ، اتفاق بسیار بدی است. خود من این آلبوم را خیلی دوست دارم اما اگر کسی با ذهنیت قطعه «گل آفتابگردان» بخواهد جلو بیاید که باید بگویم خیلی متفاوت تر از این حرف ها است. در درجه اول اینکه تنظیم این قطعات توسط افراد دیگری غیر از نینف امیرخاص انجام شده و موضوع دیگر اینکه آن افراد بیست و خرده ای ساله دیگر آن کارها را نساخته اند و یکسری آدم های نزدیک به چهل سال آنها را ساخته اند. این آلبوم کلا آلبوم دلتنگی است. اما به هر حال آلبوم خداحافظی است و ظاهر و باطن همین است. امیدوارم هر کس بتواند حداقل آهنگ های خودش را در آن پیدا کند.
*آهنگ مورد علاقه شما در آخرین آلبوم آریان کدام است؟
- قطعه ای که هنوز هم بعد از این همه سال گاهی به آن گوش می کنم، قطعه «تو موندی و من» است.
*پیش از این هم که قرار بود نام آلبوم، «دلتنگی ها» باشد.
- بله. آلبوم کار شاد هم دارد اما شاید اینبار برخلاف آلبوم های قبل، نقطه قوت آن روی قطعات آرام آن است و نسبت به کارهای پیشین آریان، آلبوم دلتنگ تری است.
* فکر می کنم دلتنگی ها هم می توانست همان معنا را برساند، اصلا چرا نام آلبوم را تغییر دادید؟
- این اسم پیشنهاد من بود. خبر خداحافظی آریان برای چندین ماهِ پیش است اما واقعا خیلی ها هنوز در جریان خداحافظی گروه آریان نیستند. با انتشار آلبوم، پوستر «خداحافظ» در جاهای مختلف پخش می شود و خبر آن بیشتر منتشر خواهد شد. بعضی ها که می گفتند اصلا مگر شما بودید؟ خب راست می گویند دیگر، وقتی سه سال هیچ خبری از تو نباشد و قبل از آن هم تعداد کنسرتهایت به شش اجرا در سال برسد معلوم است که کسی از کارهایت باخبر نمی شود.
* کنسرتهای شهرستان ها هم مدتی بود کمرنگ شده بود.
- خیلی از شهرستان ها اجازه اجرا نداشتیم و فقط رسیده بودیم به تهران و کیش! مگر آدم چند بار می تواند در تهران و کیش برنامه اجرا کند؟ وقتی آلبوم هم مجوز نگرفت، به این نتیجه رسیدیم که دیگر باید کم کم با آریان خداحافظی کنیم، چون ما عملا کاری نمی کنیم. من بعد از مجوز گرفتن آلبوم اولین جمله ای که به آقای رجب پور گفتم این بود که خب حالا چه اتفاق مهمی می تواند بیفتد غیر از اینکه ما این آلبوم را بیرون بدهیم؟ اگر بخواهیم کنسرت بدهیم، باز می گویند فقط تهران و کیش! هنوز که هنوز است با یک گروه مختلط مشکل دارند، شما ببینید که این روزها چقدر با گروه های سنتی مختلط هم برخورد می شود! خب آن روزها ما انرژی بیشتری برای جنگیدن و حل مشکلات داشتیم اما بعد از یک مدت آدم می گوید من پانزده سال است فعالیت می کنم و هنوز با همان مشکلات دست به گریبانم! این موضوع بعد از یک مدت دیگر خسته کننده می شود.
* قطعات آلبوم جدید را، نینف هم شنیده است؟
- بله. روزی که نینف برای یکی از کنسرت هایمان به ایران آمد، همان جا این قطعات را برایش گذاشتیم که اتفاقا سر قطعه «بعد تو» از شراره فرنژاد که شهاب حسینی آن را تنظیم کرده، با شهاب صحبت کرد و پیشنهادی هم به او داد که در کار اعمال شد. آن زمان نظرش این بود که تنظیم های جالبی شده و کارهای خوبی از آب درآمده است.
* یک قطعه به نام «خاطره های سوت و کور» هم دو تایی با نینف منتشر کرده بودید، دوباره با هم همکاری خواهید کرد؟
- بله چرا کار نکنیم اما بزرگترین مشکل این است که هزینه کار، از درآمد آن خیلی بیشتر است. متاسفانه بحث دانلود مجانی، واقعا آزاردهنده است. برای قطعه «خاطره های سوت و کور» با اینکه نینف از من پولی نگرفت و تنظیم آن کار را به من هدیه داد، ۱۲۰۰ دلار خرجم شد اما برگشت آن برای من تنها شصت و سه دلار بود. افرادی که خارج از ایران زندگی می کنند، می توانند از طریق آی تونز و اینجور جاها خریداری کنند، داخل ایران که نمی توانند خرید کنند.
* از بیب تیونز که در داخل ایران می توان خرید کرد.
- با بیپ تونز صحبت کردم که به من گفتند ما هنوز هیچ قاعده ای برای فروش قطعه سینگل نداریم و آن را رایگان قرار می دهیم. یعنی من هیچ فروشی برای این قطعه در داخل ایران نداشتم. موضوع اینجاست که آدم ها حاضرند مثلا روزی سه و نیم دلار پول قهوه بدهند اما حاضر نیستند، ۹۹ سِنت پول یک آهنگ را بپردازند.
گروه آریان
* اتفاقا موضوع کپی رایت، یکی از شعارهای اصلی این آلبوم هم هست و لیبلی با عنوان «لطفا کپی نکنید» روی آن چسبانده شده است.
- بله. الان هم در داخل ایران آلبوم را به صورت پیش فروش روی سایت بيپ تونز به قیمت یک هزار و ۷۰۰ تومان گذاشته اند که فکر می کنم بعد از انتشار، قیمت آن ۲ هزار و ۵۰۰ تومان می شود. واقعا این ها رقمی نیستند و از طرفی هم مردم فکر می کنند که همه موزیسین ها مایکل جکسون هستند و به این پول ها احتیاجی ندارند.
*مثل اینکه قرار است این آلبوم روی سایت های معروف بین المللی هم برای فروش قرار بگیرد.
- روزی که آلبوم در ایران منتشر می شود، فردای آن روز در تمام سایت های معروف فروش بین المللی قرار خواهد گرفت که من در اینجا کارهای کپی رایت آن را انجام داده ام. آلبوم آریان به طور هم زمان روی سایت هایی مثل آی تونز، گوگل پلی، آمازون و رادیوهای اینترنتی معروف مثل اسپاتی فای، آردیو، آیهارت رادیو و... قرار خواهد گرفت و یک کمپانی معروف به نام رامبل فيش قرار است کارهای کپی رایت و جمع آورى رويالتى در خارج از كشور را انجام دهد. خلاصه اینکه تمام این کارها انجام شده و به صورت قانونی روی تمام این سایت ها قرار خواهد گرفت، از اینجا به بعد به عهده خود مردم است که چقدر بخواهند از یک اثر حمایت کنند.
* مخصوصا این آلبوم که قرار است به عنوان آخرین آلبوم گروه «آریان» منتشر شود، می تواند برای مردم به یادگار بماند.
- بله همینطور است. البته این موضوع فقط برای آریان نیست و بهتر است آن را برای همه انجام دهند. همه اینها باعث می شود موزیسین های ما با خیال راحت تری بتوانند کار کنند و حداقل این را بدانند که ضرر نخواهند کرد. اگر غیر از این باشد کار دست افرادی می افتد که فقط پول دارند ولی ممکن است هنرشان به خوبی پولشان نباشد.
*خیلی از طرفداران آریان، از طرفی هم از انتشار این آلبوم خوشحال بودند و هم از اینکه قرار است آخرین اثر مشترک گروه آریان باشد، غمگین شدند. فکر می کنم خود شما هم باید چنین حس متناقضی را داشته باشید.
- می خواهم درباره خودم به شخصه صحبت کنم، من خیلی برای آریان از ابتدای کار زحمت کشیدم. در واقع من و نینف به صورت دیگری با آریان کار کردیم و بخشی از زندگیمان را روی آریان گذاشتیم. نینف زودتر از من رفت و بعد از آن باری که روی دوش من آمد، چند برابر شد. مطمئنا به پایان رسیدن آریان اصلا اتفاق خوشایندی برای من نیست. آبان نود و یک که داشتم از روی استیج پایین می آمدم یک عکاس عکسی از من گرفته که در آن نگاهم خیلی حسرت بار و ناراحت است، چون احساس کردم نمی دانم دیگر چه زمان روی صحنه می آیم، الان هم نمی دانم.
حس روی صحنه رفتن احساس عجیبی است که تا آدم خودش آن را تجربه نکند نمی تواند احساس ما را درک کند. با این سیستم و حواشی که پیش آمده، فکر می کنم فعلا جانی برای آریان نمانده که دوباره بخواهد روی صحنه بیاید برای همین وقتی خداحافظی کردیم، تصمیم گرفتیم با این آلبوم با مردم خداحافظی کنیم. مطمئنا برای همه ما اتفاق خیلی بدی است و من از کسانی که باعث و بانی این داستان شدند به شدت گله دارم. ما مجبور به این کار شدیم چون احساس کردم آریانی که ما ساخته ایم و این همه توانستیم کارهای بزرگ با آن انجام دهیم، زیر دست و پا افتاده، به همین دلیل بحث خداحافظی پیش آمد که اگر قرار است آریانی باشد، به عنوان یک خاطره خوش از آن یاد شود.
گفتگو از فرزان صوفی