سی و یک نما* - فیلم روایتی از گذراندن تعطیلات تابستانی یک دختربچه شش ساله همراه با مادر لاقید و بی ثباتش در متلی ارزان قیمت مخصوص قشر حاشیه نشین در کنار دیزنی ورلد است. همین جمله طولانی کمک می کند که بدانیم از فیلم چه انتظاری باید داشته باشیم.
هما گویا (سی و یک نما ) – قرار نیست خیلی این سکانس طولانی باشد. قرار هم نیست خیلی این چهره را ببینیم و با او آشنا شویم حتی وقتی صورت خسته و تکیده اش را به شیشه مینی بوس چسبانده . زن به خانه برمی گردد. هوا تاریک است.یکی او را تعقیب می کند . زن می ترسد و در حین فرار تصادف می کند و می میرد. مخاطب فیلم انزوا، نه در ظاهر این زن رنجور،نمادی از زنی خود فروش می بینیم و نه مرگ او را خودکشی.به راحتی در همین سکانس با زنی زجر کشیده رو به روست و خیلی زود باور می کند که باید شاهد فیلم جذابی باشد اما اینطور نمی شود
هما گویا (سی و یک نما) – به نظرم کارآکترهای زن با نام "مشرقی" در فیلم های جیرانی هر کدام گوشه ای ازشخصیت ناآرام سینماگر اوست که برای فاصله گرفتن از آنها در غالب شخصیت یک زن و نه مرد در فیلم هایش امضا می کند تا از آنها دور شود. شخصیت هایی که هم قربانی هستند و هم می توانند قربانی بگیرند. درست مثل صحرا مشرقی در فیلم خفه گی.
سی و یک نما* -سوزان سانتاگ می گوید: "تمامی آثار اعتراف گونه از دل عشق به خویشتن برآمده اند و غایت آشکار آن ها دفاع از خود و توجیه نفس است".
سی و یک نما- برنامه این هفته کانون فیلم «سینماحقیقت» مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، به نمایش و نقد فیلم مستند «گلدونه، مشرحیم، صغرا و دیگران» ساخته «همایون امامی» اختصاص یافته است.
سی و یک نما- در ادامه جلسات هفتگی نمایش فیلم در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، عصر روز گذشته (یکشنبه بیست و هشتم خرداد) مستند «آبی کمرنگ» به کارگردانی آرش لاهوتی در سالن سینماحقیقت به نمایش درآمد و سپس نقد و بررسی این فیلم با حضور محمدرضا مقدسیان به عنوان منتقد مهمان برگزار شد.
عادل متکلمی آذر (سی و یک نما)- بعضی از کارگردان ها شروعی درخشان دارند ولی بعد با سرعت تمام در مسیر مخالف حرکت می کنند. دنی ویلنوو با پروژه های موفقی توانسته توجه خیلی ها را به سمت خودش جلب کند. اما فیلم جدیدش صرفا تمرینی از روی دست فیلمسازان صاحب نگاه بصری از آب درآمده و درصدد آن است تا از طرفی تمرین ریدلی اسکات بودن بکند و از طرفی دیگر خود را در تبار فیلمسازان بزرگی چون کوبریک، مالیک و اسپیلبرگ جا بزند.
هما گویا (سی و یک نما ) – اولین شب اکران فیلم سه سال توقیف شده "مادر قلب اتمی" بود که آخرین دقایق از پایان شب پیامی دریافت کردم از یکی از دوستان خوبم با گرایش و تعصب سیاسی که آیا این فیلم را دیده ام یا خیر که من ندیده بودم .یعنی هنوز ندیدن این فیلم بعد از یک شب اکران،اتفاق عجیبی نبود. دوست عزیز گفت که مات و مبهوت است و دنبال تلنگرها و کلید واژه هائی می گردد که این فیلم در اختیار مخاطب می گذارد و گفت که منتظر عکس العمل دیگران و نقد منتقدین است و مجالی که به این فیلم بیشتر فکر کند.
هما گویا (سی و یک نما) – اولین نکته از فیلم "منیره قیدی" که توجه مرا جلب کرد عنوان فیلم بود: "ویلائی ها". در ذهنم رفتم رامسر، نارنجستان و حتی لواسان اما گوشه ی ذهنم هم سری به جبهه ها نزد.