یکشنبه, 19 آبان 1404 17:39

این متن برای تسلیت به آقای هژیرآزاد نیست/ نسلی که وقتی چراغ خانه خاموش می شود چراغ صحنه را روشن نگه می دارند

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
این متن برای تسلیت به آقای هژیرآزاد نیست/ نسلی که وقتی چراغ خانه خاموش می شود چراغ صحنه را روشن نگه می دارند این متن برای تسلیت به آقای هژیرآزاد نیست/ نسلی که وقتی چراغ خانه خاموش می شود چراغ صحنه را روشن نگه می دارند

 

این روزها و هم زمان با اجرای نمایش «کتابخانه ی نیمه شب» نمایش دیگری در تماشاخانه ی ملک به روی صحنه می رود.

 

یک ربع تا نیم ساعت مانده به پایان اجرای ما مردی آرام و بدون حتی صدای پایی از اتاق فرمان رد میشود به اتاق گریم شماره چهار می رود لباسهایش را می پوشد خودش را آماده ی اجرا میکند و در سکوتی که تا امروز ندیدم در پشت صحنه مینشیند تا عوامل نمایشش بیایند. جواب سلام را با کمترین صوتی برآمده از گلو میدهد که مبادا حریم پشت صحنه ی تئاتر شکسته شود.
امروز صبح فضای مجازی پر شده بود از تسلیت به این مرد برای درگذشت همسرش که بعد از داغ فرزند دچار افسردگی شدید و بعد هم پارکینسون شده
بوده. مرد که روی صحنه بوده زن از دنیا رفته.
از صبح همگی در این فکر که سرنوشت این روزهای اجرای
«خندیدن زیر مشت و لگد» چه خواهد شد؟
اما بازیگر آموخته چراغ صحنه باید روشن بماند حتی اگر چراغ خانه ات خاموش شد.
این متن را برای تسلیت به آقای کاظم هژیرآزاد ننوشتم.
این متن را برای تسلیت به هنر نمایش این سرزمین نوشتم
ما آخرین بازمانده ها از این نسل هستیم که تعهد به کار از نان شبمان واجب تر بود.

حالا و این روزها این حرفها بی معنی است.
حالا و این روزها نسلهای بعد در اوج مهمانی ها مست شدنها روی علف و شیشه و هزار کوفت و زهرمار دیگر غلت زدنها یا دیر به اجراها میرسند یا اصلن نمی رسند.قرادادها پاره میشود.قول و قرارها تهی از معنا و مفهوم شده.
کوتوله ها با خبرچینی و خاله زنک بازی «آدم» می چینند.
و به معنای واقعی کلمه هر که از خانه قهر کرده سری هم به سالنهای تئاتری زده.
این متن برای تسلیت به من به ما و به تئاتری ست که آن نسلش دیگر تکرار نشده و نمیشود.
ما آخرین بازمانده هایی هستیم که «چراغ» صحنه را از چراغ خانه ی مان روشن تر نگه میداشتیم.
من به نوبه ی خودم مقابل آقای هژیرآزاد و آن نسل متعهد و مسئول تعظیم میکنم و از اعماق وجودم غمگین ام.
غمگین که چه شد ما از هنرمندانی که با وجود مرگ عزیز به روی صحنه رفتند رسیدیم به «آدم»هایی که حاضرند برای یک شب میهمانی به روی هر صحنه ای بالا بیاورند.
عقیق بلوری / بازیگر و دراماتولوژ

پ.ن : خانم زویا امامی همسر آقای هژیرآزاد از پیشکسوتان با سواد و دانش آموخنه هنر نمایش بودند و نه صرفا یک همسر و یک مادر داغدیده و یا بازیگر مکمل سریال های تلویزیونی)

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید