اینک این سی وهشتمین دوره از جشنواره تئاتر فجر است که در آستانه آن ایستادهایم، رویدادی که هم میتوان آن را به سادگی یکی از جشنوارههای تئاتر دانست و هم میتوان صعوبت شکلگیریاش را در میانه پر پیچ و تاب زمانهای اینچنین دید! خانمها، آقایان، اهالی محترم تئاتر، نویسنده این سطور اعتراف میکند که در سالیان نه چندان دور، روزگاری که خود یکی از شرکتکنندگان این رویداد بیبدیل تئاتر ایران بود، چه بسیار ناملایمات که گریبانش را نگرفت و چه مایه دلتنگی که نداشت از برگزار کنندگان این جشنواره. اعتراف میکند که هرگز در خیالش نمیگشت آن سالها، که روزی روزگاری قرعه میزبانی خانواده بزرگ تئاتر ایران به نام او افتد. اعتراف میکند که وقتی پا به میدان گذاشت، تازه دید این ضیافت عجب کارستانی است و کار از لونی است دیگر...! من در برابر شما نه به عنوان دبیر که به عنوان یکی از اعضای این خانواده شهادت میدهم، همه برگزار کنندگان رویداد امسال عشق به تئاتر و تئاتریها را با صداقت و راستی رعایت کردهاند. دوستان من، باور کنید در زمانهای چونان زمانه ما که گاهی اندوه با همه توان معنای خود را در برابر چشم نمایش میدهد ضیافتی هم از این دست عزمی راسخ میطلبد.
بر آن بودهایم تا درنگی باشیم بر همنوایی صداهای متنوعی که در شکلها و شیوههای مختلف، جلوههای هزار رنگ و هزار نقش خود را بر پهنه صحنه میگسترند. بر آن بودهایم که این چند صدایی را ارج نهیم و در ساحتهای مختلف -ولو به بهای برخی بیمهریها- اختلاف و تلاقی سلیقهها را به فال نیک بگیریم. باور داشتهایم که مرز رونق بخشی به این رویداد نه از رهگذر برگزیده شدن و صرف بودن در جشنواره، بلکه از اعلام آمادگی برای حضور درآن میگذرد. در برابر شما، هر آن کدامتان که برای این حضور اعلام آمادگی کردید، چه منتخب بوده باشید و چه نه، از جا برمیخیزیم و به احترامتان کلاه از سر برمیداریم که رونق بخش و سلسله جنبان تئاتر ایران شمایید.
اینک در آستانه سی و هشتمین جشنواره تئاتر فجر، صاحب این قلم اذعان میدارد که حساب همه چیز را کرده بود جز آنکه ناگهان در پیچ و خم رویدادی هول و دلخراش، اهل خانه از خانه خود رو برگردانند! باور کنید دلم بود که در تکتک آن لحظههای غریب چشم در چشم دوستانم شوم و بگویم: رفیق، همرکاب، همپیاله میفهمم از چه رنجهای، میفهمم چه میگویی اما ببین! این من و ماییم، رفیق و اهل خانه، این خانه بی هرکداممان غربت کدهای بیش نیست، تو برما...
همچنان بر این اعتقادم که هر فردی از خانواده تئاتر از حق طبیعی خود برای ماندن یا رفتن استفاده کرده است. من و همکارانم همه ناملایمات را به جان خریدیم تا آن که در صحنه مانده است لحظهای درخشش حضور انسان معاصر را جلوهگر شود و این همه امید من و ماست، همین.
عشق دردانه است و من غواص و دریا میکده
سر فرو کردم در اینجا، تا کجا سر برکنم...
سی و هشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر 10 تا 21 بهمن ماه در تهران برگزار میشود.