مستند حسن روحانی از موسیقی تاثیر گزار و آرامش بخش تا اصلاح رنگ ، از قاب تا تصویر، از روایت تا تدوین هیچ نقصی ندارد بخصوص که رئیس جمهور دولت امید تصویر را به خوبی می شناسد و قرار گرفتن در قاب را بلد است حتی اگر این قاب تا حدودی به نظر از "مستند" بیرون بزند.
این فیلم به طور تاثیرگزار با بخش هائی مستندگونه با انتقاد از او آغاز می شود و همین یعنی شروع درست.
بخش هائی مستند و بخش هائی بازسازی شده و با ریتمی مناسب که به فضای اصلی می رسد و بستر را برای تفکر باز می کند.
شاید بهترین تصمیم همین باشد که به جای دو مستند متوسط، یک مستند ساخته شود که ارزش دوبار پخش را داشته باشد.
در این مستند هم حسن روحانی و اتاق فکر ساخت مستندش مثل مستند چهار سال قبل از احساسات ، باورها ، علایق و کاستی هائی بهره گرفتند که دغدغه قشری است که به خودی خود طرفدار وی هستند، او را حمایت خواهند کرد وبه او رای می دهند.
آنهایی که می دانند اینکه وزیر امور خارجه ایران بتواند در یک تریبون بین المللی بگوید: "هرگز یک ایرانی را تهدید نکنید" یعنی چه.آنهائی که می دانند کشور با "شعر" و "شعار" اداره نمیشود.
از ویژگی های برجسته ی فیلم "روحانی، رئیس جمهور" باید اشاره کرد به اینکه فیلم ، هیچ سوژه ی تکراری را دست آویز قرار نداده واز نمادهای نخ نما برای جلب توجه استفاده نمی کند اما از کاستی های این مستند اینکه از این فرصت مناسب سعی نکرده برای برقراری ارتباط با قشر آسیب پذیر و اکثریت مردم هم استفاده کند و به جای پرداختن بخش اعظم 25دقیقه ای این فیلم به امور سیاست خارجی و دانشجویان ، از نظر رفاهی و معیشتی نیز با مردم درددل کند و به بخش بهداشت و درمان دقیق تر بپردازد چرا که مستند دیگر نامزدها چندان دغدغه ی خاصی ندارد و دیکته ای نانوشته است و این حسن روحانی است که به عنوان رئیس جمهور باید بتواند در این فرصت کوتاه، در قاب تصویر از خودش، در ساده ترین کلام و از دولتش در صادق ترین کلام نه دفاع بلکه روایت کند.مانند همان سکانسی که از حضور زنان در جامعه گفت. از کیمیا تا....زهرا.بین تمام قهرمانان او دو دختر جوان قهرمان را به اسم صدا کرد و چه خوب که نه اشاره ای به استاد شجریان داشت و نه به اسکارو فرهادی و فیلم "فروشنده"تا که بهانه ای دست بهانه جو ندهد.
او صبوری اش را با صبوری مرحوم "آیت الله هاشمی"قیاس کرد و همین هم خوب است تا موافقان و مخالفان هاشمی تکلیفشان را با او هم بدانند.او جا نمازی برخلاف آنچه هست آب نکشید.
و او در انتهای فیلمش این نوید را می دهد که با یارهای دبستانی قراری تازه می گذارد و میگوید :دوباره آمدم برای ایران".