سالهاست که ماه رمضان جایی ویژه در کنداکتور تلویزیون یافته است. جایگاهی که باعث میشود از ماههای قبلتر حواشی مربوط به ساخت سریالهای مخصوص این ماه آغاز شده و تا مدتی بعد از پایان ماه ادامه یابد. روزنامه صبا برای اولین بار در سالهای اخیر سعی کرده با کنار هم گذاشتن سبد محصولات رسانه ملی در همه سالهای اخیر، نکات جذاب و خواندنی مربوط به این ماه را بیرون بکشد. این شما و این 21 نکته خواندنی درباره سریالهای رمضان.
1. پرکارترین کارگردان: علیرضا افخمی
علیرضا افخمی اگر امسال هم میتوانست مجوز ساخت سریال جدیدش را بگیرد، تبدیل به یک رکورددار درست و حسابی در زمینه کارگردانی سریالهای مناسبتی ماه رمضان میشد ولی گویا تلویزیون اصلاحات زیادی برای طرح جدیدش در نظر گرفته و افخمی نپذیرفته که با این تعداد اصلاحات سریال تازهاش را برای ماه رمضان کلید بزند. اما افخمی بدون این سریال ساخته نشدهاش هم رکورددار کارگردانی در زمینه سریالهای مناسبتی ماه رمضان است. او تا به حال چهار مجموعه «زیر زمین»، «او یک فرشته بود»، «پنجمین خورشید» و «پنج کیلومتر تا بهشت» را طی نزدیک به یک دهه برای تلویزیون ساخته که «او یک فرشته بود» هنوز هم موفقترین سریال او به حساب میآید. پس از افخمی، رضا عطاران (خانه به دوش، متهم گریخت، بزنگاه)، سعید سلطانی (شکرانه، رسم عاشقی، مأمور بدرقه) و سیروس مقدم (عروج، اغما، روز حسرت) با سه سریال در مکان دوم ایستادهاند.
2. پرکارترین فیلمنامهنویس: علیرضا افخمی، علیرضا کاظمیپور، سید سعید رحمانی
در فیلمنامهنویسی سه نویسنده همگام با هم حرکت میکنند. علیرضا افخمی که عنوان پرکارترین کارگردان را هم یدک میکشد چهار فیلمنامه نوشته که دو تا را (پنجمین خورشید، پنج کیلومتر تا بهشت) خودش کارگردانی کرده و دو فیلمنامه دیگر (اغما و روز حسرت)را هم سیروس مقدم جلوی دوربین برده است. علیرضا کاظمیپور هم با نگارش چهار فیلمنامه در کنار افخمی قرار میگیرد. کاظمیپور را به دلیل نگارش فیلمنامههای «گمگشته»، «فقط به خاطر تو» به کارگردانی اکبر منصور فلاح، «او یک فرشته بود» و «میوه ممنوعه» میتوان به عنوان موفقترین نویسنده سریالهای ماه رمضان معرفی کرد. سریالهایی که کاظمیپور نوشته همگی پرمخاطبترین سریال زمان خودشان بودند. سید سعید رحمانی هم چهار فیلمنامه «همراز» به کارگردانی سامان مقدم، «رسم عاشقی»، «مرده متحرک» به کارگردانی رضا کریمی و «سیامین روز» به کارگردانی جواد افشار را نوشته که جز «همراز» دیگر سریالهایش مورد استقبال زیادی قرار نگرفتند.
3. پرکارترین تهیهکننده: رضا جودی
رضا جودی تهیهکننده خوش سابقه تلویزیون با تهیهکنندگی شش سریال ماه رمضانی با اختلاف در صدر جدول سریالهای ماه رمضان نشسته است. از شش سریالی که جودی آنها را تهیه کرده، دو سریال «اغما» و «صاحبدلان» جزو بهترین آثار ماه رمضانی شناخته میشوند ولی «نو عروس» به کارگردانی بیژن میرباقری، «مرده متحرک»، «عبور از پاییز» به کارگردانی مسعود شاه محمدی و «سیامین روز» نتوانستند سریالهای موفق و پربیندهای لقب بگیرند. اما اساعیل عفیفه با اینکه چهار سریال را برای ماه رمضان تهیه کرده اما او هم مثل جودی دو سریال بسیار موفق دارد و دو سریال نه چندان موفق. «در مسیر زاینده رود» و «میوه ممنوعه» موفقترین سریالهای عفیفه هستند و «مأمور بدرقه» و «رسم عاشقی» سریالهای نیمه موفق او در ماه رمضان بودهاند. پس از این دو زوج، ایرج محمدی و مهران مهام، رامین عباسیزاده و داوود هاشمی با تهیه سه سریال پرکارترینها هستند.
4. پرکارترین بازیگر مرد: سیروس گرجستانی
اگر سریالهای ماه رمضان را دنبال کرده باشید بعید است که ندانید پرکارترین بازیگر تلویزیون آن روزها در سالهای گذشته کسی بهجز سیروس گرجستانی نیست. او با نقشآفرینی در 6 سریالِ «یادداشتهای کودکی»، «پشت کنکوریها»، «رانتخوار کوچک»، «متهم گریخت»، «صاحبدلان» و «مأمور بدرقه» رکورددار حضور است. گرجستانی در هر بار حضورش نقشهای متفاوتی ارائه کرد که مهمترین و به یادماندنیترینشان هاشم آقا، مرد میانسال عصبی اما مهربان «متهم گریخت» رضا عطاران است. گرجستانی با نقش هاشم آقا تیپ جدیدی از مردهای سادهدل و دوستداشتنی را در مجموعههای کمدی به وجود آورد و هنوز که هنوز است اکثر نقشهایش به هاشم آقا تنه میزند و شباهت بسیاری به آن دارد. گرجستانی که به خاطر این پرکاری در مجموعههای تلویزیونی سالهاست به عنوان یک کمدین شناخته میشود اما خودش اعتقاد دارد یک کمدین نیست بلکه بازیگر کمدیهای موقعیت است که البته وقتی به نقش او در سریال «کلاه پهلوی» نگاه میکنیم به درستی حرفش پی میبریم.
5. پرکارترین بازیگر زن: بهاره رهنما، آناهیتا همتی، مهرانه مهینترابی، شبنم قلیخانی، ثریا قاسمی
یکسری محدودیتهای بازیگری برای زنان در سینما و به خصوص تلویزیون در ایران باعث شده کارگردانان برای تکراری نشدن نقشهای زن مجموعههای تلویزیونی خود، دائماً بازیگران زن خود را عوض کنند، به همین دلیل حتی در مجموعههای مناسبتی مثل ماه رمضان هم بازیگر مطرحی وجود ندارد که بیش از سه کار انجام داده باشد. البته همین بازیگرها هم بیشتر در نقشهای فرعی ظاهر شدهاند. بهاره رهنما با «زیر زمین»، «مأمور بدرقه» و «خداحافظ بچه»؛ آناهیتا همتی با «نسیم رؤیا»، «خانه به دوش» و «یک وجب خاک»؛ مهرانه مهینترابی با «یادداشتهای کودکی»، «نو عروس» و «مأمور بدرقه»؛ ثریا قاسمی با «او یک فرشته بود»، «صاحبدلان» و «جراحت»؛ شبنم قلیخانی با «نردبام آسمان»، «پنجمین خورشید» و «نون و ریحون» بازیگرانی هستند که رکورددار حضور در سریالهای ماه رمضان هستند. البته شاید بازیگران دیگری از نظر تعداد سریالها از این چند نفر حضور بیشتری تجربه کرده باشند اما به اندازه این چند نفر چهره شناخته شده یا سابقه درخشانتری ندارند. مهرانه مهینترابی با بازی در مجموعه «یادداشتهای کودکی» که در سال 1380 پخش شد، قدیمیترین بازیگر زن چهره در مجموعههای ماه مبارک رمضان به حساب میآید و پس از او آناهیتا همتی با نقشآفرینی در «نسیم رؤیا» ساخته 1381 و به ترتیب ثریا قاسمی؛ بهاره رهنما و شبنم قلیخانی در مرتبههای دیگر قرار میگیرند. اگرچه هستند بازیگران زن شناخته شدهای که در نقشهای اصلی با بازی در یک مجموعه ماندگار شدند اما هیچگاه تجربه حضور در کار مناسبتی ماه رمضان را نداشتهاند.
6. ژانر اختراع شده در ماه رمضان: ماورایی
از ژانرهایی که در ماه رمضان اختراع شد و طرفداران بسیاری برای خود دست و پا کرد، ژانر ماورایی بود! در ژانر ماورایی ما با روحهایی که در زمان سفر میکنند یا افرادی که مثل اساطیر ویژگیهای عجیب و غریب دارند و به قول معروف خرق عادت میکنند یا شخصیتهای تمثیلی مثل شیطان و فرشته سر و کار داریم، اما شروع این ژانر به کدام مجموعه برمیگردد؟ سریال «کمکم کن» ساخته قاسم جعفری اولین سریالی است که در این محدوده میگنجد، داستان پسری که به کما میرود و از آن دنیا به این دنیا باز میگردد و تصمیم میگیرد اشتباهاتش را جبران کند تا خودش و دوستانش نجات پیدا کنند. بعد از موفقیت این سریال بود که موج سریالهای ماورایی در تلویزیون به راه افتاد که هنوز هم سرشناسترین آنها سریال «او یک فرشته بود» است. سریالی که توانست به خوبی شخصیت شیطان را در دو قالب زن و مرد به تصویر بکشد. «اغما» هم با بازیهای خوب و شخصیت منفی بسیار محبوبش الیاس (حامد کمیلی) توانست یکی از پرمخاطبترین سریالهای سال شود. اما ساخت سریالهای نه چندان موفقی چون «ملکوت»، «سقوط یک فرشته»، «سیامین روز» و «پنج کیلومتر تا بهشت» منجر به سقوط و پایان یافتن این ژانر در سریالسازی تلویزیون شد. هر چند گاهی خبرهایی در خصوص ساخت دوباره از این دست سریالها به گوش میرسد اما خیلی بعید است که دوباره ماوراییها بتوانند اوج بگیرند.
7. محبوبترین ژانر: کمدی
در یک دوره استقبال بالای مخاطبان از دیدن کارهای کمدی در ماه رمضان باعث شد این ژانر محبوبترین ژانر در بین مجموعههای دیگر تلویزیونی ماه رمضانی باشد، سالی که «خانه به دوش» از شبکه سه پخش شد تلویزیون طبق آماری این سریال را مورد توجهترین سریالهای مناسبتی 20 سال گذشته تلویزیون اعلام میکند. هرچند شبکههای دیگر سیما با سریالهای «گمگشته» و «یادداشتهای کودکی» در نیمه اول دهه 80 به شکوفا شدن این ژانر کمک کردند اما سریالهای موفق رضا عطاران در شبکه 3 باعث شد ژانر کمدی مقبولترین و پربینندهترین ژانر سریالهای ماه رمضانی در 12 سال گذشته باشد. حدود 17 عنوان سریال کمدی در این سالها برای ماه رمضان ساخته شده که حداقل نیمی از آنها کارهای موفقی لقب گرفتهاند، از جمله «پشت کنکوریها»، «رانتخوار کوچک» و «دودکش» ولی هیچ یک تا کنون نتوانستهاند موفقیت سریالهای رضا عطاران را به دست آورند. با اینکه مجموعاً در تلویزیون چند سالی است، کار کمدی درست و حسابی کم ساخته میشود اما هنوز هم تلویزیون تأکید دارد یکی از سریالهای ماه رمضانیاش حتماً کمدی باشد.
8. بیشترین بازپخش: «پشت کنکوریها»
شاید پریسا بختآور کارگردان سریال «پشت کنکوریها» هیچ وقت تصورش را هم نمیکرد که روزی سریال خوشساختی که در ماه رمضان 81 روانه آنتن شبکه تهران کرد تبدیل به تکراریترین سریال تلویزیون شود. در مدت 12 سالی که از ساخت این سریال میگذرد شاید نزدیک به ده بار این سریال از شبکههای مختلف سیما روی آنتن رفته باشد. وجود دو شبکه آیفیلم و تماشا که قط سریال پخش میکنند هم مزید بر علت شده تا این سریال احتمالاً بیش از اینها روی آنتن برود. هر چند که فیلمنامه و بازیها به شدت جذاب و ماندگار است اما بهترین سریال دنیا هم اگر قرار باشد این تعداد بازپخش مداوم داشته باشد مخاطب نه تنها آن را دوست نخواهد داشت بلکه تأثیرات منفی آن ماندگاری سریال را هم از بین خواهد برد.
9. بیشترین ممیزی: «بزنگاه»
شرایط ساخت سریالسازی در تلویزیون به دلیل محدودیتهایی که گاهاً قانونی و گاهاً سلیقهای اعمال میشود کار را برای کارگردانان سخت میکند. خبر ممیزی یا تعدیل سکانسها یا پلانهای سریالهای معروفی را در این سالها شنیدهایم. در ماه رمضان هم سریالهایی بودهاند که دچار ممیزیهای ریز و درشت شدهاند اما بدون شک مهمترین و بیشترین ممیزی نصیب سریال «بزنگاه» شد، حجم ممیزیها در این سریال آنقدر زیاد بود که رضا عطاران پس از پایان پخش سریال عطای کار کردن در تلویزیون را به لقایش بخشید و تا امروز هیچ همکاری مشترکی با تلویزیون انجام نداده است. داستان هم از آنجا شروع شد که شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما در نامهای به ضرغامی ایرادات اساسی و مهم زیادی را به سریال عطاران گرفتند. ایرادای مثل تمسخر غیر مستقیم مراسم عزاداری و نیز سوگواری پیشوایان اسلامی، لوث کردن آیین و مراسم تشییع جنازه و عزاداری مسلمانان، توهین به اذکار و مفاهیم دینی، نمایش تصویری مذموم از بانوان چادری، نمایش چهرهای مذموم و زشت از طبقات متوسط و پایین اقتصادی، پس از آن نمایندگان مجلس هم وارد این اعتراضات شدند و نقطه عطف این داستان بیانیه و اعتراض رسمی نمازگزاران در نماز جمعه بود که طی آن خواستار توقف پخش سریال از تلویزیون شدند. اعتراضی که در نهایت به جایی نرسید و سریال تا آخرین قسمت روی آنتن رفت اما از همان زمان حذفیات سریال آغاز شد و دقایق هر قسمت از آخرین اثر عطاران در تلویزیون هر روز کمتر و کمتر شد.
10. متنوعسازترین کارگردان: سعید سلطانی
هر چند سیروس مقدم را از معدود کارگردانهایی میدانند که در هر زمینهای سریال ساخته اما در ماه رمضان سعید سلطانی از لحاظ تنوع موضوعی بالاتر از مقدم قرار دارد. سلطانی ابتدا در سال 83 به سراغ ساخت سریال «رسم عاشقی» رفت، سریالی که به تاریخ معاصر ایران میپرداخت و جریانات کمبود گندم در سال 1320 را در بستر یک ماجرای عاشقانه روایت میکرد. شخصیت اصلی این سریال يک شخصيت جاهل بود که سروش صحت با گریمی متفاوت آن را بازی میکرد. پس از آن سلطانی به سراغ ساخت «شکرانه» رفت. این سریال را سلطانی برای رمضان سال 86 ساخت و موضوعش کاملاً امروزی و در خصوص جوانی بود که برای یافتن حقیقتی مهم راهی کشور تاجیکستان میشود. «شکرانه» هدفش نزدیکی ارتباط بین فرهنگ دو کشور ایران و تاجیکستان بود و توانست مخاطب نسبتاً خوبی به دست آورد، اما سومین کار سلطانی برای ماه رمضان در سال 87 ساخته شد که یک کار کمدی بود و در آن از سه چهره محبوب کمدی یعنی سیروس گرجستانی، جواد رضویان و محسن تنابنده استفاده کرد. سریالی که به داستان معروف پلیس در پی دزد میپرداخت و با اینکه جزو موفقترین کارهای کمدی در ماه رمضان به حساب نمیآید اما در زمان خودش مخاطب خوبی به دست آورد.
11. پر حاشیهترینها
حاشیه همیشه گریبانگیر سریالهای تلویزیونی بوده و هست ولی گاهی اوقات حاشیهها بیشتر از حد معمول رسانهای و پر سر و صدا میشوند. این مسئله شامل سریالهای پخش شده در ماه رمضان هم میشود. از پرحاشیهترین سریالهای تلویزیون در ماه رمضان «پنج کیلومتر تا بهشت»، «اغما»، «سیامین روز»، «در مسیر زایندهرود» و « نون و ریحون» ساخته فرزاد موتمن است.
پنج کیلومتر تا بهشت
عجیبترین اتفاقی که در حاشیه این سریال افتاد، خودکشی پسر بچه دوازدهسالهای بود که به علت اینکه موضوع این سریال برایش جالب بود، تصمیم میگیرد راهی را که شخصیت اصلی سریال رفته، بپیماید تا همچون یک روح به مکانهایی که دوست دارد پرواز کند. این پسربچه با وجود بیماری بیشفعالی در زمانی که در خانه با برادرش تنها بوده به برادرش میگوید تصمیم دارد یک روح شود و به سرکار مادر و پدرش برود تا ببیند آنها و همکارانشان درباره او چه میگویند و جلوی چشم برادرش خودش را از میله بارفیکس حلق آویز میکند.
اغما
این سریال اعتراض شدید جامعه پزشکی را به همراه داشت حتی با وجود نام بردن پزشکانی که به عنوان مشاور در کنار این سریال بودند. دلیل اعتراض جامعه پزشکان به این سریال نشان دادن سکانسهای آماتورگونهای از صحنههای عمل جراحی بود، از طرفی به علت کمرنگ نشان دادن نقش پرستاران در جهت همکاری با دکتران و همیاری بیماران جامعه پرستاران نامهای اعتراضی به صدا و سیما نوشتند. از دیگر حاشیههای این سریال اصرار مدیران شبکه برای چادر سر کردن لعیا زنگنه بود که این امر ابتدا با مخالفت زنگنه و پس از آن با قبول او برای انجام این کار ختم به خیر شد.
سیامین روز
«سیامین روز» سریالی که بعد از دو سال از ساختهشدنش به نمایش درآمد در دوره تولید با اتفاقهای خاصی همراه بود. پس از انصراف عجیب پرویز شیخطادی از کارگردانی این مجموعه و خودداری ستاره اسکندری و گلچهره سجادیه از ادامه همکاری با این پروژه، هومن سیدی بازیگر این سریال اعلام میکند که او به ناچار و اجبار حاضر به ادامه همکاری با این سریال شدهاست. او در مصاحبهای پس از ساخت سریال گفته بود: «من و همسرم به اتفاق به دفتر آقای جودی رفتیم و گفتیم ما با این شرایط ادامه نخواهیم داد. آقای جلالی (مدیر تولید) نامهای جلوی ما گذاشتند و گفتند امضا کنید که نمیآیید و تبعات آن را هم میپذیرید. اگر نیایید سیصد میلیون خسارت این یک ماه را باید پرداخت کنید. من به آقای جودی گفتم قرار بوده ما با آقای شیخطادی کار کنیم نه با آقای افشار، ایشان گفت شما قراردادت را ببین که با من قرارداد بستی یا آقای شیخطادی؟ معلوم است که با تهیهکننده قرارداد بستهام اما وظیفه تهیهکننده محترم این است که به موقع دستمزد مرا بدهد قطعاً من برای انجام یک کار با کارگردان طرف هستم.» با وجود این حواشی انتظار ندارید که سریال موفقی شده باشد؟»
در مسیر زایندهرود
پخش این مجموعه که داستان آن در شهر اصفهان میگذرد با جنجالهای زیادی از سوی مسئولان شهر اصفهان همراه شد و تا جایی پیش رفت که عادل فردوسیپور نیز نسبت به این سریال در برنامه نود واکنش نشان داد. همین طور ابوالفضل قربانی سخنگوی شورای اسلامی شهر اصفهان نیز آن روزها نظرات بسیار متفاوتی درباره این سریال ارائه کرد. او یکبار از لهجههای بد بازیگران این سریال شکایت کرد، بار دیگر از ارزشمندی هدف سازندگان مجموعه حرف زد و بار دیگر گفته بود: «ایرادهای این سریال روز به روز بیشتر میشود» با این وجود این سریال در زمان پخش بسیار مورد استقبال مردم و منتقدان قرار گرفت و حسن فتحی بار دیگر به موفقیت دست یافت.
نون و ریحون
این سریال که به علت همزمانی با وقایع سال 88 مسئولان را دچار سوء تفاهمهای بسیاری درباره بعضی از سکانسهای این مجموعه کرد به ناچار با ممیزیهای فراوانی در بازپخشهایش مواجه شد. سکانسهایی که در زمان پخش اولیه یک چیز بودند و در زمان تکرار آن قسمت به شکل دیگری و با حذفیات بسیار به نمایش در آمدند. از طرفی به دلایلی که هیچگاه معلوم نشد فرزاد موتمن در نیمههای راه تولید این مجموعه ادامه کارگردانی را به دستیار خود بهرنگ توفیقی سپرد که موجب نارضایتی بعضی از مخاطبان شد.
12. اولین تجربه سریالسازی با ساخت سریال ماه رمضانی: رامبد جوان و فرزاد موتمن، سامان مقدم
تا اواخر دهه هفتاد، مردم رامبد جوان را به «فرید جینگل برد» خانه سبز میشناختند. پسر لاغری که در آن سریال خاطرهانگیز نقش فرزند خسرو شکیبایی و مهرانه مهینترابی را بازی میکرد و هر از چندگاهی هم در نقش جد بزرگ خانواده ظاهر میشد. جوان پس از «خانه سبز»، سریال پر مخاطب دیگری به نام «کت جادویی» را بازی کرد تا محبوبیتش در بازیگری دو چندان شود. اما رمضان 80 بود که نام رامبد جوان به عنوان کارگردان سریال «گمگشته» باعث تعجب همه شد. تعجبی که با دیدن خوش ساخت بودن سریال بیشتر هم شد و پس از آن بود که نام کارگردان هم در کنار نام رامبد جوانِ بازیگر خودنمایی کرد. جوان بعد از «گمگشته » سریالهای «نشانی»، «مسافران»، «توطئه فامیلی» را کارگردانی کرد ولی به جز «مسافران» بقیه آنها نتوانستند با مردم ارتباط برقرار کنند و موفقیتهای «گمگشته» را به دست بیاورند. فرزاد موتمن دیگر کارگردانی است که اولین و فعلاً آخرین تجربه سریالسازیاش را در ماه رمضان به دست آورد. موتمن که بیشتر با ساخت تلهفیلم در تلویزیون حضور داشت، در رمضان 89، سریال «نون و ریحون» را به عنوان اولین سریالش برای شبکه پنج ساخت. اما با توجه به حاشیههایی که برای این سریال به وجود آمد و ممیزیها و حاشیههای متعددی که در طول کار پیش آمد نتوانست رضایت مخاطبان را جلب کند. موتمن چند بار دیگر تلاش کرد تا سریال دیگری هم برای تلویزیون بسازد اما تا امروز این اتفاق رخ نداده است. اولین کار تلویزیونی سامان مقدم هم به مینیسریال پانزده قسمتی «همراز» برمیگردد که رمضان 81 از شبکه سه پخش شد و با استقبال خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد. مقدم بعد از «همراز» هم سریال کمدی «شمس العماره» را ساخت که در سال 88 روی آنتن رفت.
13. کارگردانان تک کار: محمدمهدی عسگرپور
در سریالهای ماه رمضان کارگردانان سرشناسی هستند که جز پرکاران به شمار میروند، کارگردانهای معمولی و درجه دومی هم هستند که فقط یک کار ساختهاند اما کارگردانان شناخته شده و معروفی هم در این ماه دست به ساخت سریال زدهاند با این تفاوت که آنها هم فقط یک بار دست به ساخت سریال زدهاند. یکی از این چهرهها محمدمهدی عسگرپور است. تنها سریال مناسبتی این کارگردان «جراحت» است که در رمضان 89 از شبکه سه پخش شد و اتفاقاً تجربه بسیار خوبی برای عسگرپور بود. کارگردانی که قبل و بعد این سریال دو مجموعه موفق «گلهای گرمسیری» و «شیدایی» را ساخت، «اگه بابام زنده بود» هم تنها سریالی بود که همایون اسعدیان برای ماه رمضان در سال 83 ساخت. این سریال کمدی در سی قسمت 30 دقیقهای از شبکه یک پخش شد. اسعدیان سه سال بعد از این کار، مجموعه بسیار موفق «راه بیپایان» را ساخت که مقایسه میزان استقبال مخاطبان از این دو کار نشان میدهد سریال ملودرام و اجتماعی اسعدیان خیلی بهتر از کارهای کمدی از آب درمیآید.
14. کوتاهترین بازگشت یک چهره: مهدی باقر بیگی
مهدی باقربیگی، همان پسر شیرین «قصههای مجید» را همه به یاد دارند. وقتی که خبر ساخت سریالی از حسن فتحی با بازی مهدی باقربیگی پخش شد، همه با خوشحالی منتظر بودند تا قهرمان سریال «قصههای مجید» را بعد از بیست سال در تلویزیون ببینند. با توجه به قصه و موضوع «در مسیر زاینده رود» که در اصفهان میگذشت، همه منتظر بودند تا مهدی باقربیگی همان حال و هوای بیست سال پیش را تداعی کند ولی ناگهان در قسمت دوم این سریال تمام رشتهها پنبه شد و مهدی باقربیگی به دست اشکان خطیبی کشته شد و سهم ما از نوستالژی دوران کودکیمان به دو قسمت هم نرسید. بازگشت مهدی باقربیگی به تلویزیون خیلی زود با مرگش تمام شد.
15. مهمترین سریالی که خارج از تهران ساخته شد: در مسیر زاینده رود
معمولاً تمام سریالهای ایرانی به جز کارهای دفاع مقدسی یا تاریخی در تهران فیلمبرداری میشوند و سریالهای ماه رمضانی هم از این قاعده مستثنی نیستند. اما تنها سریال مطرحی که موضوع و اتفاقات آن در خارج از تهران گذشت «در مسیر زاینده رود» بود. این سریال بیشتر از پلانهای خارجی شهر اصفهان استفاده کرد اما با این حال، حدود 70 در صد این کار در تهران و با ساخت دکور و تشابهسازی فیلمبرداری شده بود. البته حسن فتحی از کاری که کرده بود پشیمان شد چرا که در سال 89 بعد از پخش «در مسیر زاینده رود» در جلسه نقد و بررسی این سریال گفت: «اواخر سال 87 من، آقای نادری و آقای عفیفه فکر کردیم چقدر خوب است که هر سال سریالی بسازیم و به یکی از استانهای کشور بپردازیم، اما با توجه به واکنش برخی از اصفهانیها به لهجه شخصیتهای این سریال و تجربه تلخی که به دست آوردم، انصراف خودم را برای ساخت سریال در شهرستانها اعلام میکنم.»
16. تنها سریالی که خارج از ایران ساخته شد: شکرانه
شکرانه به کارگردانی سعید سلطانی تنها سریال ماه رمضانی است که خارج از ایران ساخته شده است. قسمتهای اولیه این کار در تهران میگذشت اما موضوع قصه، شخصیتهای این سریال را به تاجیکستان کشاند. بخش اعظم کار در این کشور فیلمبرداری شد که بیشتر با هدف نشان دادن فرهنگ مردم تاجیکستان و نزدیکی فرهنگشان به ما ایرانیان ساخته شد، اما منصور سهرابپور تهیهکننده این کار معتقد است که برخلاف تصور، تهیهکننده چندان سودی نمیکند و هزینههای فیلمبرداری در خارج از ایران ـ به دلیل قوانین و مقررات خاص هر کشورـ آنقدر بالاست که به نظر میآید زمانی این اتفاق باید بیفتد که داستان و بازیگران و کارگردانی اثر ارزش این همه هزینه کردن را داشته باشد. شاید همین دلایل سهرابپور باعث شده که ما «شکرانه»های زیادی را در تلویزیون نبینیم
17. ستارهها در ماه رمضان
در کنار بازیگران پرکار تلویزیونی که در مجموعههای تلویزیونی ماه رمضان بازی کردهاند حضور چندین چهره مطرح سینمایی هم در بین سریالهای ماه رمضان دیده میشود. آنا نعمتی در مجموعهی«همراز»؛ باران کوثری در «صاحبدلان»، علی نصیریان، طناز طباطبایی و هانیه توسلی در«میوه ممنوعه»، فرامرز قریبیان در «روز حسرت» و ویشکا آسایش در«نردبام آسمان» مهمترین چهرههای مطرحی هستند که پایشان به سریالهای ماه رمضانی باز شده است و جالب است که همگی بازیهای درخشانی را در این تجربهها به یادگار گذاشتهاند. فرامرز قریبیان که به قول خودش برای دستمزد در سریالها بازی میکند از پس نقش پدر مهربان سختگیر پوریا پورسرخ برآمد. باران کوثری بازیگر نقش دینا در سریال صاحبدلان هم در تنها تجربه تلویزیونیاش (اگر مجموعه کلاه قرمزی را تجربه بازیگری ندانیم) حسابی درخشید و ماندگار شد. هر چند خودش گفته بود اگر فیلمنامه خوب نبود در این نقش بازی نمیکرد اما فیلمنامه خیلی خوب بوده و او را وسوسه کرده تا در این کار نقشی داشته باشد. نتیجه حضور او در «صاحبدلان» و بازیاش در کنار حسین محجوب یکی از بهترین رابطههای یک پدربزرگ و نوهاش را شکل داد. هنرمندی هانیه توسلی در بازسازی شخصیت دختری که در پی انتقام گرفتن پیرمردی را میفریبد آنقدر خوب از آب در میآید که با توجه به خط قرمز بودن این شخصیت در عرف و عادت تلویزیون هیچگونه ممیزی شامل حالش نشد، نصیریان هم که بازی درخشانش در نقش حاج یونس فتوحی سریال «میوه ممنوعه» بدون هیچ حرف و حدیثی نقطه عطف بازیگری این بازیگر توانا در دهه هشتاد بود.اح در این سریال جای هیچ حرف باشکوه او به عرصه بازیگری بود این سریال هم نشان داد آسایش استع و بالاخره «آی بانو» شخصیتی بود که ویشکا آسایش در سریال «نردبام آسمان» به خوبی توانست از پس آن برآید و بعد از سریال «امام علی (ع)» که ورود باشکوه او به عرصه بازیگری بود این سریال هم نشان داد آسایش استعداد خوبی در زمینه کارهای تاریخی-مذهبی دارد.
18. پشت هم سازها!
سیروس مقدم از آن کارگردانهایی است که در مناسبتهای مختلف به صورت متوالی به کارگردانی مجموعههای مختلفی میپردازد اما این فرصت در مناسبتی مثل ماه رمضان کمتر برای کارگردانان دیگر پیش میآید تا چند سال پشت سرهم به کارگردانی سریالهای ماه رمضانی مشغول باشند. ولی از آنجا که استثنا همیشه وجود دارد پیش آمده که کارگردانی آنقدر در مجموعه اول خود به دلیل انتخاب سوژه، یا استقبال مخاطبان موفق بوده است که این شانس را پیدا کرده تا برای یکسال دیگر تواناییهای خود را به معرض نمایش بگذارد. اولین کارگردانی که در سریالهای مناسبت ماه رمضان این بخت را پیدا میکند پریسا بختآور با سریالهای «یادداشتهای کودکی» در سال 1380 و« پشت کنکوریها» در سال 1381 است. او با وجود موفقیت بسیاری که در ساخت سریال کمدی «پشت کنکوریها» بهدست آورد دیگر برای این مناسبت به ساخت مجموعهای روی نیاورد. همینطور رضا عطاران که با ساخت سریال بسیار موفق « خانه به دوش» جا پایش را در فهرست کارگردانهای ماه رمضان محکم کرد در سال بعد سریال موفق «متهم گریخت» را با همان حال و هوا کارگردانی کرد، عطاران بعد از آن به مناسبت نوروز مهاجرت کرد تا رشته تداوم ساخت سریالش در این ماه پاره شود. اما علیرضا افخمی بعد از سریال بسیار موفق«او یک فرشتهبود» در سال 1384 سال بعد سریال کمدی اجتماعی «زیرزمین» را جلوی دوربین برد که اصلاً به پای موفقیت مجموعه قبلش نرسید و بالاخره موتورهزار تلویزیون هم با ساخت مجموعههای«اغما» 1386 و «روز حسرت» 1387 در کنار سعید سلطانی با مجموعههای «شکرانه» 1386 و «مأمور بدرقه» در سال 1387 دو کارگردان دیگری هستند که دو سال متوالی برای ماه رمضان سریال ساختند.
19. کمبود سریالهای تاریخی-اسلامی
برعکس آنچه که به نظر میآید ماه رمضان از آن مناسبتهایی است که ژانرهای تاریخی با توجه به مفاهیم و مضامینی که به آن وابسته است باید مورد توجه بیشتری قرار بگیرد، اما با یک نگاه ساده به دست کمگرفتن این ژانر در این مناسبت پی میبریم. تنها سریال در ژانر تاریخی اسلامی سریال دیده نشده «نردبام آسمان» بود که در سال 1388 و به کارگردانی محمدحسین لطیفی ساخته شد اما به علت زمان پخش نامناسب خیلی مورد توجه منتقدان و مخاطبان قرار نگرفت. البته که در سالهای بعد با بازپخش مناسب این مسئله جبران شد. همینطور سریال «رسم عاشقی» ساخته سعید سلطانی نیز با نگاهی به تاریخ معاصر ایران ساخته شد که این سریال نیز چندان مورد استقبال قرار نگرفت. غیر از این دو سریال، سریال موفقی در زمینه آثار تاریخی در ماه رمضان روی آنتن نرفته است.
20. تنها سریال دنبالهدار
شبکه 5 چند سالی است که برای ماه رمضان سری جدیدی از «مجموعه شاید برای شما اتفاق بیفتد» را به نمایش در میآورد. این مجموعه در سه سال متوالی 90، 91 و 92 در ماه مبارک در حالی پخش شد که قسمتهای دیگری از آن در طول سال از این شبکه پخش میشود. با این قرار این مجموعه از طولانیترین مجموعههای ماه مبارک رمضان در طول سالهای گذشته در مقابل دو مجموعه کوتاه همراز و عروج سامان مقدم و سیروس مقدم قرار میگیرد. شاید برای شما اتفاق بیفتد به احتمال زیاد امسال نیز از انتخابهای شبکه 5 سیما برای ماه رمضان باشد.
21. ماه رمضان سرنوشتشان را عوض کرد
امیر جعفری
امیر جعفری با بازی در سال 80 با بازی در سریال طنز «بدون شرح» به شهرت رسید . او تا مدتها در نقشهای کمدی غرق شده بود که «کمربندها را ببندیم» و «من یک مستاجرم» جز کارهای موفق او بودند. اما در سال 86 و در حالی که این بازیگر توانا مشمول قاعده «بازیگران کمدی فقط کمدی بازی میکنند» شده بود حسن فتحی او را نجات داد و از او در نقشی استفاده کرد که با تمام کارهای قبلیاش زمین تا آسمان متفاوت بود. جعفری در «میوه ممنوعه» شخصیتی جدی و تا حدودی منفی به نام جلال را بازی کرد که این نقش توانست روند بازیگری حرفهای او را چه در سینما و تلویزون تغییر دهد و در سالهای بعد این کار هم، توانست علاوه بر کارهای کمدی از پس نقشهای جدی و منفی هم به خوبی برآید.
بهاره افشاری
مردم هنوز بهاره افشاری را به نام «شیطان» سریال «او یک فرشته بود» میشناسند. بازیگری که برای اولینبار علیرضا افخمی او را معرفی کرد و توانست به خوبی از تواناییهای او استفاده کند. «او یک فرشته بود» سکوی بسیار خوبی برای این بازیگر به شمار میرفت. اما انتخابهای بعدی افشاری چه در سینما و چه در تلویزیون به گونهای بود که او نتوانست از این شهرت به خوبی استفاده کند و موفقیتی که در «او یک فرشته بود» به دست آورد را تکرار کند. البته یکی دو سریال دیگر هم از افشاری با استقبال مخاطبان مواجه شد اما افشاری در آن سریالها همان شخصیت «او یک فرشته بود» را بازی کرد با این تفاوت که دیگر فرشته نبود.
رامتین خداپناهی
رامتین خداپناهی به دلیل شباهت ظاهری بسیاری که به رضا کیانیان داشت مورد توجه قرار گرفت. او که در «مریم مقدس» و «معصومیت از دست رفته» نقشهای کوتاهی را بازی کرد، توانست در سریال «فقط به خاطر تو» بدرخشد. تا جاییکه تکه کلام «شیرین میزنی آ» که او در این سریال استفاده میکرد همچنان مورد استفاده مردم است. خداپناهی هم مانند بهاره افشاری میتوانست از این شهرت به خوبی استفاده کند اما بقیه کارهای تلویزیونی او نتوانست مثل «فقط به خاطر تو» نظرات را به خود جلب کند و خداپناهی هیچگاه از ظرفیت بالقوهاش استفاده نکرد.
مهدی سلطانی
مهدی سلطانی از معدود بازیگران تحصیلکرده و قدر ندیدهای است که حوزه اصلیاش تئاتر است. سلطانی دارای دکترای تئاتر از دانشگاه «آوینیون» فرانسه است. او که بیشتر در میان تئاتر بازها شناخته شده بود، در سال 89 با بازی در سریال «در مسیر زاینده رود» بیشتر شناخته شد. شخصیت پهلوان بهزاد مصیب در این سریال از او یک چهره محبوب ساخت. شخصیتهای جمیل در «دیوار» و اردلان در «مادرانه» به محبوبیت این بازیگر اضافه کرد و در نهایت باعث شد که ابراهیم حاتمیکیا او را به عنوان بدمن اصلی فیلم «چ» انتخاب کند.
مریم امیرجلالی
مریم امیرجلالی را میتوان یکی از بازیگرانی نامید که رضا عطاران در گل کردن او تأثیر مستقیمی داشت. او که در سالهای ابتدایی دهه هشتاد بیشتر در نقشهای کوتاه و تبلیغات تلویزیونی بازی میکرد، با «خانه به دوش» رضا عطاران گل کرد و توانست در نقش یک مادر مهربان که زود عصبی میشود و شروع به جیغ زدن میکند جا بیافتد. امیرجلالی تقریباً عضو جدا نشدنی سریالهای مناسبتی است. به طوری که حداقل یک سریال را چه در ایام نوروز یا ماه رمضان روی آنتن دارد. امیرجلالی فیلمهای سینمایی هم بازی میکند اما تا حالا نتوانسته درخشش کارهای تلویزیونی خود را در سینما نیز به دست آورد.
احمد پور مخبر
پیرمردی که عاشق بیبی سریال «متهم گریخت» بود، شاید فکرش را هم نمیکرد که روزی جز ستارگان سینمای کمدی ایران شود و برای سینمای گیشه یک مزیت به حساب بیاید. پور مخبر را هم رضا عطاران معرفی کرد و در جایی خود او گفته بود که روزی پسرم را برای تست بازیگری برده بودم که عطاران به جای پسرم من را انتخاب کرد، عطاران هم او را عجوبه میخواند. او در «ترش و شیرین» و «بزنگاه» که آخرین سریال عطاران در تلویزیون بود نیز بازی کرد. با اینکه این روزها از این پیرمرد دوستداشتنی خبری نیست اما او تمام شهرت و اعتبارش را مدیون تیزهوشی کارگردانی است که دست به کشف استعدادش بینظیر است.
حامد کمیلی
همانگونه که بهاره افشاری با «شیطان» شدن به یک چهره شناخته شده تبدیل شد، حامد کمیلی هم با ایفای نقش یک شیطان توانست راههای جدیدی را در بازیگری برای خودش باز کند که مهمترینش حضور در عرصه سینما بود. حتی با اینکه تاکنون سریالها و فیلمهای سینمایی مختلفی از کمیلی پخش شده، اما هنوز مردم او را به اسم «الیاس» میشناسند. کمیلی قبل از «اغما» در «پیامک از دیار باقی» و « پرواز در حباب» بازی کرده بود، اما «الیاس» سرنوشت او را عوض کرد.