میرکریمی قصههایی ساده و باورپذیر را روایت میکند و قاب و تصویر را به خوبی میشناسد و ویژگی بارز او در هدایتِ بازیگران است که به جرات میتوان گفت که فیلمهای میرکریمی بستر مناسبی است تا یک بازیگر بتواند تواناییهایش را به رخ بکشد.
فیلم "نگهبان شب" یکی از فیلمهای متوسط میرکریمی است که با روی بازِ مخاطبان سینما روبهرو نشد و در گیشه موفق نبود. البته که خیلی از فیلمهای خارجی برگزیدهی اسکار هم در گیشه اقبال چندانی نداشتند.
فیلم نگهبان شب یک ویژگی خاص هم دارد. اینکه منتقدین و دنبالکنندگان حرفه ای سینما یا آن را بسیار پسندیده و یا اینکه اصلا با آن ارتباط نگرفتهاند و کمتر نظر ممتنعی نسبت به آن داشتهاند تا جایی که بیشتر نقدها دقیقا در تضاد با یکدیگرند. یکی فیلم را کشدار و خسته کننده میداند و دیگری از ریتم مناسب آن میگوید. یکی ضعف فیلم را در پایانبندی عنوان میکند و دیگری پایان فیلم را اوج آن میداند.
اتفاقی که احتمالا برای اعضای هیات انتخاب فیلمهایی که شایستگی حضور در رقابت اسکار۲۰۲۴ را دارند نیز خواهد افتاد. یا فیلم را خیلی میپسندند و یا اینکه بسیار ضعیف میدانند، اما یقینا هیچیک از کنار بازیهای درخشان آن نخواهند گذشت.
در خوشبینانهترین شکل ممکن هم ممکن است همانطور که فیلم ساده، کم خرج و بدون بازیگر سرشناسِ "کودا" نظر اسکار ۲۰۲۰ را به خود جلب کرد و بهترین فیلم سال شد، "نگهبان"شب" هم بتواند نگاه مثبتی را به لحاظ محتوای انسانی آن به خود جلب کند.
البته که هر سال فیلمهایی که از طرف کشورهای مختلف برای رقابت در بخش فیلمهای خارجی زبان به اسکار معرفی میشوند، دیدنیتر از گذشته و رقابت تنگتر و سخت تر میشود.
"نگهبان شب" گرچه بهترین فیلم برای نمایندگی سینمای ایران نیست، اما واقعا فیلم دیگری هم به نظر نمیرسد که بتواند موفقتر از فیلم میرکریمی ظاهر شود و ما در چند سال گذشته انتخابهای عجیبی داشتیم که مسلما نگهبان شب (به جز فیلمهای فرهادی) انتخاب قابل قبولتری است و واقعا باید از اینکه فیلم را چه کسی ساخته و یا بنیاد سینمای فارابی چه نقشی در این انتخاب داشته بگذریم چرا که حاشیههای پر اهمیتی نیستند. گرچه مسلما اعضای هیات انتخاب بسیار یکدست و همنظر و همطیفاند و نبودن حتی یک خانم در میان این افراد حتما جای نقد دارد.
نگهبان شب فیلم تلخی است اما تلخی آن آزار دهنده نیست و همه چیز را همانطور که هست به تصویر می کشد.
رسول (تورج الوند) از روستایی در کرمان به تهران میآید تا کار کند و زندگی تازهای بسازد. در حقیقت او از گذشتهای که آزارش میدهد به دنبال آینده است. او کنار خیابان منتظر میماند تا کارگر روزانه شود اما در این هم موفق نیست و درست زمانی که از پیدا کردن کار ناامید شده با مهندس (محسن کیایی) آشنا میشود که از او میخواهد تا نگهبان شب پروژهی ساختمانی نیمهکاره شود. اما واقعیت چیز دیگری است. او در تله افتاده است.
رسول با پدر و دختری آشنا میشود. دختر (لاله مرزبان) کم شنواست و پدر (علی اکبر اصانلو) دغدغهی آیندهی او را دارد. آیندهای که رسول میتواند در آن موثر باشد. او امتحان سختی در پیش رودارد، سختتر از فوبیای او از ارتفاع و پریدن.
کودک و سرباز، قصر شیرین، زیر نور ماه، یه حبه قند، خیلی دور خیلی نزدیک، به همین سادگی، امروز و دختر... فیلمهایی از رضا میرکریمی هستند.
هما گویا