در این فیلم تا جایی که توانستیم سعی کردیم به مسائلی که مربوط به قشردختران بیسرپرست و بدسرپرست هستند بپردازیم و تا جاییکه دستمان باز بود و درواقع اجازه داشتیم، سعی کردیم این اسیبهای اجتماعی را در فیلم بازگو کنیم.
این دختران گویی گرفتار نوعی جبر در زندگی میشوند و اگر اعتیاد هم باشد به آن میگویم جبر اعتیاد که سعی کردیم به آن بپردازیم و نزدیک شویم. شاید پیش از این و در حالت عادی بنا به ملاحظاتی هیچ گاه اجازه پرداخت به چنین مسائلی داده نشده بود اما تلاش ما این بود که چیزی را که میتوان نمایش داد نشان دهیم و در موردش حرف بزنیم.
ما در نسخه اولیه نزدیک به ۱۴۰ صفحه فیلمنامه داشتیم اما کمکم مجبور به حذف برخی موارد شدیم که دلایل مختلفی هم داشت. هم به دلیل زمان فیلم، هم به دلیل برخی ملاحظات و مسائلی که دوستان داشتند، مجبور بودیم برخی بخشها را کم کرده یا جابهجا کنیم. با این وجود سعی کردیم از زوایای دیگری معضلات مورد نظرمان را مطرح کنیم و برای نخستین بار توانستیم برخی از این مسائل را بازگو کنیم و عقب نشینی نکردیم.
نسبت «کت چرمی» با ماجرای اعدام «الکس»
در مورد پروندههایی مانند الکس که این روزها شاهد انعکاس رسانهای آنها هستیم باید گفت ماجرای الکس نشان میدهد که عمق این معضلات ریشهایتر و بیشتر از آن چیزی است که در قالب «خبر» میشنویم. واقعیت الکس گوشهای از اتفاقات و واقعیتهای عجیبی است که خود ما هم در مسیر تحقیقاتمان برای فیلم به آن رسیدیم. متاسفانه خیلی وقتها اجازه پرداختن به موضوعات این چنینی به سینماگران داده نمیشود.
اگر ما بخواهیم به همین موارد در سینما بپردازیم، اینطور برداشت میشود که داریم سیاهنمایی میکنیم یا میخواهیم چهرهای زشت از شهر و کشور را نشان دهیم. در واقع «ممنوعیت تصویرسازی الکسها در سینما» آنها را در جامعه از بین نمیبرد
ما توانستیم بخشی از این واقعیتها را در فیلم خود به نمایش بگذاریم و اگر رویکردها نسبت به نمایش این قبیل آسیبهای اجتماعی در سینما اصلاح شود، سینما میتواند آگاهیبخش و حتی پیشگیریکننده باشد. اساساً مشکل هم این است که ما درباره موضوعاتی در خبر و در جراید میشنویم و یا در روزنامهها و در فضای مجازی در ویدیوهای مختلف با آنها روبرو هستیم که نمیتوان در سینما به آنها پرداخت.
در خبرهای ما معمولاً باافتخار از یافتن این موارد یاد میشود و مثلاً میگویند فلان باندی در این زمینه فعال بوده و حالا جلویش را گرفتهایم و دستگیر شدهاند. اما اگر ما بخواهیم به همین موارد در سینما بپردازیم، اینطور برداشت میشود که داریم سیاهنمایی میکنیم یا میخواهیم چهرهای زشت از شهر و کشور را نشان دهیم. در واقع «ممنوعیت تصویرسازی الکسها در سینما» آنها را در جامعه از بین نمیبرد.
ضرورت به تصویر کشیدن آسیبهای اجتماعی
نمایش آسیب های اجتماعی به فرهنگ و تفکر مخاطبمان کمک میکنیم و ناخودآگاه یک فیلم میتواند در ضمیر ناخودآگاه مخاطب جا بگیرد و همیشه به آن ارجاع داده شود. میتواند به فرهنگسازی و حرکت رو به جلوی جامعه کمک کند. بخشی از فیلم در مورد همین مسائل بود اما همچنان سانسور و ممیزی و ملاحظات بیرونی، با هدف فشار برای حذف یا تغییر در متن برای عدم نمایش این مسائل، وجود دارد و فیلم ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده است.
**ایده اصلی «کت چرمی» از مستندی است که پیش از این به سراغش رفته بودم
سال ۹۸ درگیر ساخت مستندی بودم که درباره یکی از کمپهای «ان ای» بود. در خلال ساخت این مستند من با داستانها و اتفاقهایی روبهرو شدم که ایده «کت چرمی» به ذهن من رسید حالا این کمپ مخصوص آقایان بود و دوربین ما به کمپ خانمها نرفت اما کم و بیش با آنها هم ارتباط داشتیم و حرفها و قصههایشان را میشنیدم. مستند من در نقطهای از شهر حاشیهای در اطراف مشهد ساخته شد اما در تهران هم چنین جاهایی را میشناختم.
پرداختن به این آسیبهای اجتماعی در مستند با محدودیت کمتری مواجه است
فکر میکنم آنچه که روی مخاطب تاثیر کمتری دارد برای مدیران پذیرفته تر است و آنچه که در ساختار سینما که تاثیر بیشتری در ناخودآگاه مخاطب دارد و قشر بیشتری آن را دنبال میکنند با سختگیری بیشتری مواجه است.
متاسفانه هر موضوعی که مدیوم مخاطبش کمتر باشد پذیرفتهتر است اما سینما چون مخاطب بیشتری دارد گرفتاریها، سختگیریها و حساسیتهایش هم بیشتر است.
حساسیت روی «مهمانی کت چرمی»
ما زیر فشار زیادی برای اصلاحیهها روی فیلمنامه بودیم. حدود ۶ ماه فرآیند دریافت مجوز ساخت «کت چرمی» طول کشید. این ممیزیها یک بار در مرحله فیلمنامه بود که روی ماجرای «مهمانی کت چرمی» که مشابه ماجرای الکس بود ملاحظات زیادی وجود داشت. البته از این طرف هم نوعی تعامل شکل گرفت و ما به گفتگو نشستیم که اساساً چرا میخواهیم چنین فیلمی را بسازیم. با این حال روی یکی از اساسیترین داستانهای «کت چرمی» ملاحظاتی وجود داشت که حتی پایانبندی را هم در برمیگرفت. تا جایی هم که سعی کردیم خواستیم دوستان را قانع کنیم و بگوییم که دیدن و شنیدن اینها خیلی هم مهم است. ما پنج پایانبندی داشتیم و یکی از آن پایان بندیها مورد تایید قرار گرفت. واقعیت این است که دو طرف در فرایند فیلمسازی باید انعطاف نشان دهند.
سازمان سینمایی باید پشت فیلمسازها بایستد
ما فیلمسازها انعطافی نشان میدهیم که خیلی به مراتب بیشتر از دوستان است. آنها ملاحظات خود را دارند. نگاه خاص خود را دارند فکر میکنم سازمان سینمایی به عنوان نهادی که در راس هرم سینماست باید پشت مجموعه فیلمساز و مجوزها بایستد و از کاری که میکند دفاع کند. این انعطاف باید دو طرفه باشد و سعی کنیم گفتگو کنیم.
به دختران نوجوان باید نگاه موشکافانه تری داشته باشیم
مسأله اصلی ما در فیلم «مهمانی کت چرمی» بود که بیشتر روی آن تمرکز داشتیم. به هر حال چه بپذیریم چه نپذیریم ما درگیر آسیبهای اجتماعی بسیاری هستیم. مخصوصاً برای دختران نوجوان که باید نگاه موشکافانهتری نسبت به آنها وجود داشته باشد و نمیتوان انکارش کرد. ما که در ایران کار میکنیم با همه ضوابط و قوانین آشنا هستیم و نمیخواهیم آنها را انکار کنیم اما باید بتوان این آسیبها را هم مطرح کرد و آگاهی بخشی داشت.