ایندی وایر اخیراً با ایزابل هوپر که در چهار فیلم هانکه بازی کرده مصاحبهای انجام داده است، از او درباره میشائل هانکه، این فیلمساز منزوی پرسیدهاند و او پاسخ داده:
او خوب است. ما در تماس هستیم، بله، در تماس هستیم، اما نمیتوانید کاری کنید که میشائل هانکه دوست ندارد انجام دهد. بدیهی است که او در شش سال گذشته، همانطور که شما میگویید، مشغول نبوده است، و من نیز نمیدانم. من نمیدانم که آیا او دوباره کار خواهد کرد یا نه، آیا ما دوباره با هم کار خواهیم کرد یا نه. او دوران سختی را پس از کووید پشت سر گذاشته است. من به اندازه کافی نمیدانم. فقط میدانم او در شرایط خوبی است. فقط میتوانم آرزو کنم که او دوباره کار کند.
سبک فیلمسازی هانکه در همه جای فیلمسازی مدرن امروزی به چشم میخورد. فیلمهای تحریکآمیز او، مملو از نهایت بدبینی، در قالب یک رئالیسم تقریباً صحنهسازی شده به سراغ ما میآیند. به عنوان نمونه فیلم «منطقه مورد علاقه» جاناتان گلیزر را ببینید، فیلم میتوانست به راحتی توسط خود هانکه کارگردانی شود و این تأثیری است که او بر سینما گذاشته است.
علیرغم موضوعات بیمارگونهای که او به آنها پرداخته است، همیشه یک کنایه شوخ در پشت اثار تاریک او وجود دارد، نوعی چشمک و اشاره سر به تماشاگران که آنچه تماشا میکنید، فقط یک ساخت سینمایی است. فیلمهای «پنهان»، «معلم پیانو»، «بازیهای مسخره» و «عشق» قلههای سینمای اروپا در قرن بیستو یکم هستند.
در اوایل امسال، موزه فیلم اتریش تولد هانکه را با نگاهی به گذشتهاش جشن گرفت و آنجا بود که خبردار شدیم آخرین پروژهای که هانکه روی آن کار میکرد، یک سریال تلویزیونی به زبان انگلیسی، با عنوان «کتاب کلوین» بود که کنار گذاشته است.
«کتاب کلوین» قرار بود یک مینی سریال نه قسمتی به زبان انگلیسی باشد. طرح داستان «در دنیایی دیستوپیایی میگذرد و داستان پرماجرای گروهی از جوانان را در آیندهای نه چندان دور روایت میکند. در طول پروازی که آنها دارند، مجبور میشوند بیرون از خانه خود فرود اضطراری بکنند و برای اولین بار با چهره واقعی کشورشان مواجه شوند.
به نظر میرسد که این پروژه کاملاً توسعه یافته و با پول خود هانکه قرار بوده ساخته شود، ولی دلیل حذف آن جدای از شیوع کرونا، هنوز هم روشن نشده است.
وقتی از هانکه پرسیده شده بود که آیا فیلم دیگری خواهد ساخت، پاسخ داده بود: «بیایید غافلگیر شویم.»
«پایان خوش» ثابت کرد که هانکه میتواند غافلگیرانه و تفرقهانگیزانه نیز فیلم بسازد. «پایان خوش» به مضامین وسواسی و آشنای هانکه پرداخته بود، اما در فقدان ساختار روایی، قطبی شده و خلاقانه رها شده بود. «پایان خوش» حتی لحظات کمدی نیز داشت، امری نادر برای فیلمساز ارجمند اتریشی که شهرتش در درامهای سنگین و غمانگیز است.
«پایان خوش» هانکه یک کار حرفهای بینقص بود، یک فیلم خودارجاعی به تمام موضوعاتی که در کارنامه درخشانش به آنها پرداخته است.