مارلون براندو دو بار اسکار بهترین بازیگری را به دست آورد. یک بار برای فیلم «در بارانداز» و دیگری برای فیلم «پدرخوانده». شاید هیچ کس فکرش را هم نمیکرد که روزی تری مالوی به عنوان جوان شورشی و کله شق به دون کورلئونه در جایگاه یک رئیس مافیای آرام و خونسرد تبدیل شود. همفری بوگارت به درستی گفته بود که "من با کت و شلوار وارد سینما شدم و به عنوان یک گنگستر لات جا افتادم و براندو با تیشرت و جین به سینما آمد و بجای یک جنتلمن در آن شناخته شد"
در مورد براندو مىتوان گفت که: بازیگرى مثل هر خصلت و رویدادى، بر اثر گذشت زمان تغییر مىیابد اما “براندو” به قماش بسیار کم شمارى تعلق دارد که از خود این هنر نیز فراتر مىوند و بدل به چیزى بزرگتر از بازیگرى مىشوند و حتى “متداکتینگ” فقط به وسیلهاى در دست آنها تبدیل مىگردد.
مارلون براندو از این مرز هم عبور کرده و مثل “گرتا گاربو”، “میکى ماوس” و “چارلى چاپلین” از نمادهاى سینما شده است. مىتوانیم تمام عیبهاى براندو را بشمریم و از کنارهگیرىهاى بیمارگونه او از اجتماعى که وى دیگر قادر به هضم و جذب و تحمل آن نبود، با تأسف یاد کنیم. اما ترجیح مىدهیم کارهایى کلاسیک مثل “دربارانداز”، “اتوبوسى به نام هوس” و “مردان” را تماشا و اعتراف کنیم “براندو” در آنها کسى بود که امکان نداشت از او چشم برگیریم و پیشنهادى را ارائه مىکرد که رد کردن آن غیر ممکن بود.