اپل تیوی این سریال را برای دو فصل به طور همزمان سفارش داد که نشاندهنده اعتماد بیچونوچرای این پلتفرم به خلاقیت گیلیگان است. منتقدان و طرفداران هر دو توافق دارند که این سریال، یک برنده دیگر از سوی این استاد داستانسرایی تلویزیونی است.
پلوریبوس در شهر آلبوکرکی نیومکزیکو - همان مکانی که گیلیگان برای سریالهای قبلی خود انتخاب کرده بود - روی میدهد و داستان کارول استورکا (ریا سیهورن)، نویسندهای ناراضی از زندگیاش را روایت میکند که مینویسد رمانهای عاشقانه-فانتزی را دوست ندارد. او یکی از تنها سیزده نفری است که در برابر ویروسی فرازمینی مصونیت دارد - ویروسی که تمام نوع بشر را به یک ذهن جمعی صلحجو و رضایتمند تبدیل کرده است.
گیلیگان این ایده را زمانی به ذهنش رساند که پس از یک دهه کار روی شخصیتهای منفی در «برکینگ بد» و «بهتره با سال تماس بگیری»، از نوشتن درباره آدمهای بد خسته شده بود. او در ابتدا به یک مرد فکر میکرد که پس از یک رویداد فاجعهبار، همه در زمین او را دوست داشته باشند، اما بعداً این ایده را گسترش داد و شخصیت اصلی را به یک زن تبدیل کرد که با ذهن ریا سیهورن نوشته شده بود.
برای واقعیتر کردن داستان، گیلیگان به این نتیجه رسید که ذهن جمعی از یک سیگنال فضایی حاوی کد RNA ایجاد شود که بشریت را دگرگون میکند. این رویکرد علمی به موضوعی فانتزی، نشاندهنده مهارت گیلیگان در تعادل میان واقعگرایی و تخیل است.

ریا سیهورن در نقش کارول استورکا، نویسنده رمانهای فانتزی-عاشقانه که از کتابهایش راضی نیست، ظاهر میشود. گیلیگان این شخصیت را به عنوان یک «قهرمان نقصدار اما خوب» طراحی کرده که سعی میکند جهان را نجات دهد. سیهورن میگوید که گیلیگان به او یادآوری کرد که کارول یک قهرمان بسیار مقاومتگر است و هنجارهای رفتاری قبلی او دیگر مرتبط یا کارآمد نیستند.
کائورلینا ویدرا نقش زوسیا، عضوی از ذهن جمعی که به عنوان همراه و راهنمای کارول عمل میکند را بازی میکند. میریام شور نقش هلن ال. آمستد، مدیر عمومی کارول و در خفا شریک عاشقانهاش را دارد.
عملکرد سیهورن به طور گسترده مورد تحسین قرار گرفته و برخی منتقدان آن را شایسته اولین جایزه امی او دانستهاند. لیندا هولمز از NPR سریال را گاهی یک «تماشای وحشتناک» خواند و اشاره کرد که کارول در غم عمیق غرق میشود، در ساختمانهای خالی قدم میزند و محلههای متروکه را میگرداند. اما هولمز ادامه داد که همکاری بین گیلیگان و سیهورن بر اساس خندهدار بودن او نیز بنا شده و او کاملاً مناسب برای هم آمادگی گیلیگان برای کاوش در چاههای عمیق غم و هم بازیگوشی اوست.
پلوریبوس استقبال گسترده منتقدان را به دست آورده و بررسیکنندگان عملکرد سیهورن، نویسندگی و کارگردانی گیلیگان، و اصالت، لحن و تأثیرات سبکی سریال را ستودهاند. در سایت راتن تومیتوز، سریال با ۱۰۰ درصد رتبه تایید بر اساس ۹۵ نقد منتقد شروع کرد. متاکریتیک نیز به سریال نمره ۸۶ از ۱۰۰ داد که نشاندهنده «تحسین جهانی» است.
منتقدان سریال را به عنوان «یکی از بهترین سریالهای سال» و «یکی از سرگرمکنندهترین و باهوشترین سریالهای سال» توصیف کردهاند. کارین جیمز از BBC.com آن را «یکی از هوشمندانهترین و سرگرمکنندهترین سریالهای سال» خواند.
جیمز پونیوزیک از نیویورک تایمز سریال را با چندین سریال دیگر مقایسه کرد اما آن را «چیزی مخصوص به خود» دانست و گفت که «یک سریال وحشیانه فانتزی است که در هستهاش به طرز نگرانکنندهای واقعی به نظر میرسد». او گیلیگان را «استاد گیجکنندگی» خواند و عملکرد سیهورن را «عظیم، از نظر کیفیت و کمیت» توصیف کرد.
با تحسین منتقدان و نمره کامل راتن تومیتوز، پلوریبوس توانست از «برکینگ بد» عبور کند و به بالاترین سریال ارزیابیشده گیلیگان تبدیل شود. از لحاظ بصری و لحنی، سریال بسیار از دنیای صحرایی-نوآر که گیلیگان به خاطر آن شناخته شده بود فاصله میگیرد و به جای آن از فضایی بزرگتر و مرموزتر با لبه علمی-تخیلی قویتری استفاده میکند.
برخی منتقدان اشاره کردند که سریال فاقد موتور روایی پیشروندهای است که سریالهای قبلی گیلیگان از آن برخوردار بودند، اما بیشتر موافق بودند که استخوانبندی قوی داستان و کیفیت بالای اجرا این نقص را جبران میکند.
خود گیلیگان در مصاحبهای گفت: «من عاشق این هستم که این سریال یک سریال پر از بحث باشد... دوست دارم مردم آن را تماشا کنند و دربارهاش بحث کنند، نه با خشم بلکه با شور و اشتیاق».
برخی منتقدان سریال را به موضوع هوش مصنوعی مرتبط دانستند. پونیوزیک شباهتهایی بین مفهوم سریال و «فریبندگی مدرن هوش مصنوعی که وعده پیشرفت و فراوانی میدهد به قیمت پایین لهکردن تمام هوش بشری در یک ذهن جمعی فرمانبردار» یافت.
گیلیگان اگرچه گفته که هنگام نوشتن پلوریبوس به هوش مصنوعی فکر نمیکرد، اما تنفر عمیقی نسبت به AI دارد. شباهتهای بین پلوریبوس و تأثیر هوش مصنوعی بر خلاقیت/شخصیت انسانی کاملاً آشکار است.
برخی منتقدان معتقدند که پلوریبوس میتواند بهترین اثر هنری مرتبط با همهگیری باشد که تاکنون داشتهایم، چرا که از زاویهای کاملاً غیرمنتظره به این مضامین نزدیک میشود.
در حین توسعه سریال، گیلیگان بسیاری از کلیشههای علمی-تخیلی را بررسی کرد، با سریال آنتولوژی The Twilight Zone و فیلم ۱۹۵۶ Invasion of the Body Snatchers به عنوان الهام برای به تصویر کشیدن انسانهای کنترلشده.
شان تی. کالینز از Decider تأثیرات چندین اثر علمی-تخیلی از جمله Invasion of the Body Snatchers، Night of the Living Dead و 28 Days Later را در قسمت اول سریال یافت. او همچنین سریال را «بازسازی بودجهبزرگ» از سریال تلویزیونی دهه ۱۹۶۰ The Prisoner توصیف کرد.
پونیوزیک سریال را با The Leftovers، The Twilight Zone و The Last Man on Earth مقایسه کرد. او اشاره کرد که گیلیگان، که نویسنده X-Files و یکی از شوراننرهای اسپینآف آن The Lone Gunmen بود، به بسیاری از تمهای آن جهان بازگشته است.
گیلیگان سریال را در سال ۲۰۲۲ به اپل فروخت و تا زمان پخش دو قسمت اول هفته گذشته، تقریباً همه چیز درباره آن محرمانه نگه داشته شد. سیهورن میگوید که گفتگوی اولیه گیلیگان این بود که میگوید: «من چیزی برای شما نوشتهام اگر علاقهمند هستید» که خندهدار است، چون او فقط گفت بله - ابتدا گریه کرد و سپس بله گفت.
فیلمبرداری سریال در فوریه ۲۰۲۴ آغاز شد و در سپتامبر ۲۰۲۴ پس از ۷ ماه تولید در آلبوکرکی تحت عنوان کاری Wycaro 339 به پایان رسید. هر قسمت بودجه گزارششده ۱۵ میلیون دلاری داشت.
برای نماهای بیرونی، کوچه بنبست کارول به طور موقت در West Mesa خارج از آلبوکرکی ساخته شد، شامل نماهای بیرونی و داخلی خانه کارول، شش خانه اطراف، یک پارک و جادهها. گیلیگان و عوامل فیلمبرداری خانههای جعلی ساختند تا از جلب گردشگران به یک خانه واقعی دیگر در آلبوکرکی جلوگیری کنند، همانطور که برای خانه استفادهشده به عنوان محل سکونت والتر وایت در برکینگ بد اتفاق افتاده بود.
عنوان سریال از فهرستی بیش از ۱۰۰ نام ممکن انتخاب شد، به عنوان «ادای احترامی به شعار غیررسمی آمریکا، 'E pluribus unum'، عبارت لاتین که به معنای 'از بسیاری، یکی' است». این انتخاب به طور هوشمندانهای با مضمون اصلی سریال - تبدیل شدن میلیاردها انسان به یک ذهن جمعی واحد - هماهنگ است.
فصل اول پلوریبوس شامل نه قسمت است که هر جمعه یک قسمت جدید آن منتشر میشود. گیلیگان اشاره کرده که اتاق نویسندگان برای فصل دوم در حال حاضر باز است، که نشان میدهد این سریال پشتیبانی کامل اپل و تیم سازنده را دارد.
در واکنش به استقبال اولیه، گیلیگان گفت: «این فوقالعاده است. من فقط خیلی خوشحالم. نمیتوانم حتی به شما بگویم... شنیدن حسن نیت مردم نسبت به سریال و واکنشهای مثبتی که به آن دارند، مثل این است که تا حد مرگ قلقلک داده شوید. واقعاً فوقالعاده است».
برخی منتقدان عملکرد کارول را به تام هنکس در «Cast Away» یا ویل فورت در «The Last Man on Earth» تشبیه کردهاند. در تفاوتی کلیدی با شخصیتهای قبلی گیلیگان، کارول یک قهرمان است. او نماینده همهگیری ما، جانشین پس از انتخابات ما، بازمانده آخرالزمان هوش مصنوعی ماست - و هیچیک از این افراد نیست، دقیقاً نه.
پلوریبوس نشان میدهد که وینس گیلیگان نه تنها قادر است از قالب سریالهای جنایی خود فراتر رود، بلکه میتواند در ژانر علمی-تخیلی نیز به همان اندازه موفق باشد. این سریال کاملاً اورجینال و بیهمتا است، برخلاف هر سریال دیگری که الان روی آنتن یا استریم است.
با توجه به استقبال بیسابقه از منتقدان و مخاطبان، پلوریبوس میتواند یکی دیگر از شاهکارهای گیلیگان باشد که سالها در حافظه تاریخ تلویزیون باقی بماند. حالا باید منتظر ماند و دید که آیا این سریال میتواند در قسمتهای بعدی همین سطح از کیفیت را حفظ کند یا خیر.





