کورمن که با القابی مانند «پاپِ سینمای پاپ»، «پادشاه کالت» و «پدرخواندهی معنوی هالیوود نو» و بیشتر برای ساخت فیلمهای کالت کمبودجهاش (به ویژه اقتباسهایش از داستانهای ادگار آلن پو) شناخته میشود، همچنین نقش بسیار مهمی در پخش فیلمهای فدریکو فلینی، اینگمار برگمان، آکیرا کوروساوا و فرانسوا تروفو در آمریکا داشت، و در مقام راهنما و پشتیبان در ابتدای فعالیت فیلمسازانی مثل فرانسیس فورد کاپولا، مارتین اسکورسیزی، جاناتان دمی، پیتر باگدانوویچ، جیمز کامرون یا بازیگرانی همچون جک نیکلسون، پیتر فوندا، دنیس هاپر و… نقش کلیدی ایفا کرد.
تاثیر کورمن بر سینما غیرقابل انکار است. او پیشگام و پیشرو قطعی فیلم مستقل بود، تأثیری بینظیر داشت و میراثی ماندگار برای همیشه برجای گذاشت.
اگرچه او کار خود را به عنوان فیلمنامهنویس و کارگردان آغاز کرد (فیلم درخشان او «مزاحم» در سال ۱۹۶۲ را ببینید)، اما کورمن به عنوان تهیهکننده بیشترین تأثیر را گذاشت. او استعدادهایی مانند جک نیکلسون، مارتین اسکورسیزی، رابرت دنیرو، فرانسیس فورد کاپولا، جیمز کامرون، جاناتان دمی، ران هاوارد، پیتر فوندا و ساندرا بولاک را کشف کرد، که این فقط چند نمونه از آنها است.
همه چیز برای کورمن در سال ۱۹۴۹ شروع شد. او پس از خدمت در نیروی دریایی، شغلی در استودیوی قرن بیستم فاکس پیدا کرد و تا سال ۱۹۴۹ تحلیلگر داستان در این استودیو بود. چهار سال بعد، در سال ۱۹۵۳، اولین فیلمنامه خود با عنوان «جادهی کشنده» را فروخت و به عنوان تهیهکننده همکار در این فیلم فعالیت کرد. او پولی را که از آن فیلم به دست آورد (۱۸۰۰۰ دلار) صرف ساخت «هیولای کف اقیانوس» کرد. این توانایی ساخت فیلم با بودجه بسیار کم، به الگوی کاری کورمن تبدیل شد.
نتیجه نهایی، بازآفرینی زبان سینمایی بود. کورمن سینمای ژانری را وارد جریان اصلی کرد و علمی-تخیلی و ترسناک را به ذهنیت عامه مردم وارد کرد. او همچنین مدرسهی کوچک خودش را برای فیلمسازان آیندهدار داشت که بسیاری از آنها به کارگردانان مؤلف عالیقدر تبدیل شدند.
کورمن در نیم قرن گذشته ۴۹۸ فیلم را تهیه کرد و ۵۶ فیلم را کارگردانی کرد. بدیهی است که همه فیلمهایش موفق نبودند، اما ایدئولوژی او بر این اصل بود که هنرمندان میتوانند تکامل پیدا کنند، یاد بگیرند و سپس به پروژه بعدی بروند. همانطور که او زمانی گفت: «مهم نیست چه اتفاقی میافتد، به فیلمسازی ادامه دهید.»