دوشنبه, 09 تیر 1399 08:41

نگاهی به فیلم «هرگز به ندرت، گاهی همیشه» محصول 2020 / در مسیر «زن بودن» با تردید

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(4 رای‌ها)

سمیه طراوتی / سی و یک نما - فیلم «هرگز به ندرت، گاهی همیشه»

 Never Rarely Sometimes Always یک درام آمریکایی،انگلیسی است که توسط  «الیزا هیتمن» در  سال 2020 نوشته و کارگردانی شده است

هیتمن فیلم را با بازیگران نه چندان مطرحی ساخته که بیشترشان، اولین نقش جدی خود در سینما را تجربه می کنند.
فیلم روایتی ساده و سرراست از دختری به نام «آتان» از طبقه ی پایین جامعه است. «آتان» در همان سکانس های ابتدایی فیلم متوجه بارداری ناخواسته خود می شود وسوالی که ذهن بیننده را درگیر می کند این است که پدر بچه کیست؟ و چرا «آتان» سراغی از او نمی گیرد؟ سوالی که جواب آن در صحبتهای بین «آتان» و روانشناس، تا حدودی مشخص می شود.


اما به دلیل رابطه ی نه چندان خوب «آتان» با خانواده اش (به خصوص پدر)، تصمیم می گیرد تا ماجرا را از آنها پنهان کند و با کمک دخترعمویش «اسکایلر» برای سفر به نیویورک و سقط جنین اقدام کند. اما این سفر سخت مشکلاتی سر راه آنها قرار می دهد و در این سفر قرار است، مخاطب دو دختر نوجوان بیشتر بشناسد.
دخترهای این فیلم خیلی شبیه فیلم های هالیوودی نیستند. سکوت «آتان» در برابر مشکل بزرگی که گریبانش را گرفته، شاید ناشی از عصبانیت یا درماندگی باشد. صمیمیت بین‌ دخترعموها نیز با رفتارهایشان نشان داده می شود. در واقع بین آن ها یکجور رابطه ی غیرکلامی عمیق جریان دارد که باعث می شود«اسکایلر» بدون حرف خاصی از سمت «آتان»، درد او را بفهمد و برای برطرف کردن آن تا حد زیادی تلاش کند.
این دو نفر، بدون اینکه تلاشی برای اثبات خود داشته باشند، سعی می کنند با واقعیت موجود کنار بیایند. حتی ترکیب بندی و ظاهر فیلم هم به دور از زرق وبرق رایج فیلم های هالیوود است و این ارتباط برقرار کردن را برای مخاطب خارجی آسان تر می کند.
اما مردهای فیلم تقریبا همه بد جلوه داده می شوند. پدر «آتان» مردی نامهربان است و بی توجه به دختر و خانواده اش. مسئول فروشگاه، هیز و سواستفاده گر نمایش داده می شود و حتی پسری که به طور اتفاقی در این سفر آن ها را می بیند در نهایت از احتیاج آن ها به پول استفاده می کند تا با «اسکایلر» وارد رابطه شود. در نهایت تمام این اتفاق های ریز و درشت ما را به این نتیجه می رساند که فیلم می خواهد بدون شعارهای مرسوم فمینیستی و با نشان دادن جزییات به ظاهر بی اهمیت، گوشه ای از آسیب هایی که زنان در جامعه در معرض آن قراردارند را نشان دهد.
ازنظر ساختار، این فیلم ریتم کندی دارد و در روایت نیز فیلمنامه به گونه ای نوشته شده که بازیگران، دیالوگ های کمی دارند که به نوعی سبک فیلم محسوب می شود. در واقع «هیتمن» برای اثرگذاری فیلمش بیشتر به تصویر اتکا می کند تا دیالوگ.


رنگ وفضای فیلم نیز به گونه ای ست که در ابتدا حس می کنیم با یک فیلم دهه ی نود طرف هستیم و بعدتر با دیدن مظاهر تکنولوژی متوجه می شویم که فیلم در زمان حال می گذرد و همین مسئله باعث می شود نسبت به فیلم احساس نزدیکی بیشتری داشته باشیم چرا که به واقعیت زندگی روزمره ما نزدیک تر است.
«سیدنی فلانیگان» در نقش «آتان» به خوبی توانسته نقش دختری قربانی را دربیاورد. دختری که اعتماد به نفس بالایی ندارد اما برای آرزوهایش تلاش می کند حتی با وجود حمایت نشدن از سمت خانواده اش. تلاش می کند قوی بماند و حتی در سکانسی که روانشناس می خواهد که برایش مکان خواب تهیه کند، نمی پذیرد و تظاهر می کند که مشکلی ندارد. «تالیا رایدر» نیز در نقش «اسکایلر» به عنوان کسی که با دختر عمویش همدردی می کند خوب ظاهر شده است.

این فیلم در هفتادمین جشنواره بین المللی برلین موفق شد، جایزه ی خرس نقره ای را نیز به دست آورد.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید