صفارهرندی که آن روزها وزیر ارشاد بود صراحتا گفت که در کدام کشور با کشیدن کاریکاتور رئیسجمهور او را مسخره میکنند؟ بگذریم از اینکه او نمیدانست که کشیدن کاریکاتور مقامات سیاسی از جمله رئیسجمهور چقدر در رسانههای دنیا مرسوم و عادی است؛ موضوع مهم این بود که تعریف او از طنز و کاریکاتور، توهین و تحقیر بود! معلوم بود که با این نگاه انتشار نشریهی طنز سیاسی ناممکن بود.
اما واقعیت این است که طنز به طور عام، که کاریکاتور هم زیرمجموعهی آن است الزاما معنای تمسخر ندارد. کاریکاتور، هنری است که با بزرگنمایی و تاکید بر موضوع یا مفهومی خاص، تحلیلی تصویری از آن میدهد. اما در کشور ما چنین تعریفی به رسمیت شناخته نمیشود. در واقع قدرت در نگاه بسیاری، همراه خود هالهای از تقدس هم میآورد که با کاریکاتور و طنز و شوخی شکسته میشود!
بر همین مبناست که امروز هم میشنویم که انتشار کاریکاتوری از فرماندهی نیروی انتظامی به صدور کیفرخواست برای مدیرمسئول همشهری منجر شده است. حالا اگر پرسیده شود که واقعا چه توهینی به سردار رادان شده، هیچ پاسخی جز این وجود ندارد که کشیدن کاریکاتور، تحقیر و تمسخر است!
گذر از این وضع و رسیدن به این باور که اولا قدرت، تقدس نمیآورد؛ و ثانیا نقد و طنز و کاریکاتور، توهین و تمسخر نیست و کسی را ضعیف نمیکند، بلکه او را در معرض قضاوت عام قرار میدهد و در جایگاه واقعی و عرفی مینشاند، آرزویی است که امیدوارم روزی به آن برسیم.
محمدحسین روانبخش/ روزنامه نگار