به گزارش سی و یک نما به نقل از ایسنا، نمایش "شادی حقیقی آرام و بیصداست" با بازی باران کوثری، کامبیز بنان، آرزو افشار و بهرام ریحانی در حالی اجرا شد که چند روز پیش از این ریحانی در نامهای خطاب به هنرمندان و علاقهمندان تئاتر، با تاکید بر معجزه تئاتر، از آنها دعوت کرده بود تا با حضور در این اجرا اتفاقی تازه را رقم بزنند. اتفاقی به عقیده بسیاری روز گدشته رقم خورد و از آن میتوان به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ تئاتر ایران یاد کرد.
اجرای نمایش ایمایی "شادی حقیقی آرام و بیصداست" که در واقع روایتی از تجربه بهرام ریحانی در مواجه با سرطان است، با تشویقهای طولانی حاضران در سالن روبرو شد. پس از تقدیم یک شاخه گل به کودکان سرطانی و بدرقه آنها که روی صحنه حاضر بودند، امیر جعفری با حضور روی سن متنی از علیرضا نادری را خواند.
نادری در متن خود چنین نوشته بود: شنبهها، جمعه تئاتر است و امروز اینجا صحنه نمایش بی کلام. پس روز بازی من در تئاتر نیست. تلویزیون هم در این ساعت چیزی پخش نمیکند؛ یا اخبار یا تکراری از گذشته. و سینما هم پراز کساد نباشد. شنبه شب نه من بازیگر تئاترم و نه نویسنده این صحنهها. مجریام و مجری "مو" را به جریان میاندازد. "مو" تاک است. تاک رز. مو بین است. مو راز است؛ راز آب. مو درخت انگور است که چون ریشه خشک و استخوانی و حقیقت ناب را چون شراب می سازد. شراب می سازد و آخ خراب میکند. پوست استخوان امروز شراب را از چشم گوش مینوشاند. بهرام خودش نشانه نمایش بیکلام است.
بهرام ریحانی کیست؟ سه نمایش بزرگ اجرا کرده که در ایران کمتر کسی میشناسد. مخصوصا مسئولین. با طنابی فرضی در سال2006 که اصفهان پایتخت جهان اسلام شد، میدان آزادی را به پل اصفهان گره زد. در این میان هزاران نفر از قهوهچیان، مسافران و چوپانان به این طناب رسیدند. بهرام با پاهای تاول زده به اصفهان رسید و آب زاینده رود برای دیدنش سی و سه چشم گشود. بر بالای دماوند بلندترین نقطه ایران و خاورمیانه نمایشی بی صدا و فقط برای خدا خدا خدا و به نفع کودکان خیابانی اجرا کرد و در خلیج فارس هم نمایشی بزرگ اجرا کرد. آخرین آرزویش اجرای پانتومیم "عبور از آتش بود" که به تب دچار شد. حالا با خرچنگ در افتاده. روحیهای که هیچ چیز آن را خراب نمیکند.
در ادامه جعفری بهرام ریحانی، از او دعوت کرد تا به روی سن رفته و هر آنچه دلش میخواهد را با تماشاگران درمیان بگذارد.
ریحانی در سخنانی ضمن قدردانی از تمام کسانیکه در این مدت به یاد او بودند و برای او زحمت زیادی کشیدند، با تاکید بر اینکه به معجره صحنه اعتقاد دارد، گفت: این چیزهایی که میگویم سرگذشت زندگی خودم است. اینها باید برای کسان که با سرطان مبارزه میکنند گفته شود. مجید بهرامی به من گفت داشتم در پارک میدویدم، متوجه شدم به سرطان مبتلا شدهام. من هم از سر ضبظ برنامه شبکه پنج میآمدم که تب و لرز کردم و گفتند به این بیماری دچار شدی. به دکترم گفتم آقای دکتر من اهل هیچ چیزی نبودم، گفت این ها مهم نیست، چون این بیماری ژنتیکی است. با این حال به نظرم مهمترین اتفاق زندگی امید و آرزو است.
این کارگردان تئاتر افزود: من هیچ وقت اهل انتقاد نبودم، اما این حرفهایم را بگذارید به حساب سختیهایی که کشیدم. من 7 دی ماه سال گذشته فهمیدم کنسر شدم و از 12 اسفندماه شیمی درمانی را شروع کردم و این مسئله را تا آخر تعطیلات عیر فروردین به کسی نگفتم، چون نمیخواستم تعطیلات عید دوستانم خراب شود. مجید امرایی به من زنگ زد، گفتم کنسر شدم و به من خندید. کسی باورش نمیشد. از شبکه یک و دو سه و شبکه پنج و شبکه خبر و حتی شبکههایی که کارتون پخش میکنند با من تماس گرفتند و جویای حالم شدند، اما از شبکه چهار و برنامهای که بودجه میگیرد برای تئاتریها برنامه بسازد، یک بار هم به من زنگ پنج ثانیهای نزدند که بگویند مردهای یا زنده، اما مهم نیست من دوستتان دارم و هیچ چیزی نمی تواند روحیه من را خراب کند، هیچ چیز.
بهرام ریحانی همچنین با قدردانی از کسی که تئاتر را با کلاسهای او از 15 سالگی شروع کرده، اضافه کرد: تشکر میکنم از کسی که 15 سالگی پای کلاس درس او نشستم و سر کلاس او من 15 ساله میشدم 20 ساله. او فقط سر کلاس درس برای ما استاد نبود در خیابان رفتار و حرکاتش برای ما درس بود. همهتان میدانید درباره چه کسی حرف می زنم. وجود او او وزن و اعتبار به نمایش من داد. شما تک تک قادر به انجام معجزه هستید و خودتان را دست کم نگیرید. آقای نادری خیلی دوسستتان دارم.
علیرضا نادری با حضور روی سن در سخنانی گفت: خدا را سپاس که در این جمع تعداد زیادی از اولاد بنی آدم هستند و از بنی آدم کسانی قهرمان میشوند. قهرمان کسی است که به خانه بر میگردد. بهرام مثل جان رفته من، سیناست. وقتی این همه روحیه را در اینجا دیدم، واقعا خوشحال شدم. من او را از نوجوانی و مدرسههای مانند دوره عهد قاجار میشناسم. عاشق پانتومیم بود و عاشق سکوت. سکوت حرف نزدن نیست. شنیدن است. صدا دارد. ندا، ودا و هدا. وقتی این کلمات را در کنار هم قرار میدهید با نوح اولین پیامبر خداوند رو به رو میشوید. در وندیداد نوشته زرتشت خداوند وندی به آدمی میدهد. به نوح نبی خود گفت به ابراهیم خلیل خود و به موسی کلیم خود گفت. من این طور فکر کی کنم و در این "طور" هستم. هر کس باید طور داشته باشد و یک نبی که خبر را به او بدهد و کتابی که بر اساس سند بتواند حرف بزند. قبول کردن و رد کردن مفاهیم عالی کار سادهای است. با یک نچ از زبان میشود این کار را کرد. تکذیب میکنی. تکذیب کردن با یک نچ ساده است و فهمیدن دشوار است.
او ادامه افزود: سفر از نطفه تا عقل که آدمی میکند، وند پیدا میکند. من وقتی با کسی وارد گفتوگو میشوم از این مقدمه و زیرسازی استفاده میکنم. اولین گفته من با طرف مقابلم این است که ماده و روح با هم فرق میکنند. مجید و بهرام و سینا جان رفته من، روح هستند. روح مرتبهای است که اولاد بنی آدم در آن قهرمان خواهد شد و به خانه باز خواهد گشت. ما معمولا به خانه بر میگردیم. شما به نمایش و ما وقت دادید. امیدوارم این بیماری لعنتی که اسمش این است، سر چیزی میگوید و تن فرمان دیگر میبرد، زودتر ما را رها کند. بالاخره ما این تن را ترک میکنیم، چون کالبد روحی و روانی داریم. خوب نیست آدمی در این هستی نافرمانی بدن از روح را داشته باشد. ما دچار شدیم و دو و را چهار میبینیم. خوب نیست آدمی در این هستی به دچار ابتلا باشد. کبد بد شده و کبد هستی دچار اشکال شده است. زمین جهنم شده و دچار اشکال شده است. فرزندان آدم فکر کنیم چرا این اتفاق افتاده است. ما مدتهاست ناشنوا شدهایم و هستی دچار ناشنوایی است. ما صدایی به خصوص صدای حقیقت را نمیشنویم. بخشی از این حقیقت روح است و بهرام ریحانی است. ریحانی امروز درباره روح حرف میزند و برای دوستانش کمک میخواهد. خداوندا را روح را به این سرزمین و به ما نزدیک کن.
بعد از سخنان نادری، امیر جعفری با اعلام کمک صد میلیون تومانی حسین هدایتی که در سالن حاضر بود، گفت که بیرون از سالن صندوقی برای کمک به بیماران سرطانی تعبیه شده است و در ادامه از حاضران خواست که با حضور روی سن یک عکس دسته جمعی با بهرام ریحانی و مجید بهرامی بگیرند.
حسین طاهری، بهاره رهنما، محسن تنابنده، پروانه معصومی، امیرکاه آهنین جان، روحالله جعفری، اصغر دشتی، اردشیر صادقپور، حسین پاکدل، عباس غفاری، پریسا مقتدی و... از جمله چهره های شناخته شده حاضر در این برنامه خیریه بودند.