درباره داستان این اثر نمایشی و دلیل انتخاب نام «ناصر سعید طهرانی» برای این نمایش، رشادت میگوید: این نمایش داستان یک خانواده جنوب شهری تهرانی را روایت می کند که فردای عروسی برادر بزرگ خانواده، مادر با تکه کاغذی مواجه می شود که تمام رویدادهای بعدی نمایش را تحت الشعاع خود قرار می دهد. محمود احدی نیا نویسنده این نمایش اهل شهر قم است و ناصر سعید طهرانی نام ناظم هنرستان وی در دوران تحصیل بوده است و وی به خاطر علاقه ای که به وی داشته و همچنین مرتبط بودن این اسم با مفهوم نمایش این نام را برای کار برگزیده است.
محمد روشنی، پونه پارسایی، امین اسفندیار، نعیم بذرکار، ماهور الوند، بازیگران این نمایش هستند که از 10 تیرماه اجرای خود را در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر شروع کرده است.
منوچهر اکبرلو، استاد دانشگاه و کارشناس تئاتر، به دیدن نمایش «ناصر سعید تهرانی» رفته، و نظرشان را درباره این نمایش نوشتهاند با هم بخوانیم :
«یک) رفتم به تماشای نمایش «ناصر سعید طهرانی» که میگفتند «کار دانشجویی»است. من که همیشه چشم داشته ام به کارهای دانشجویی و لذت ِ یافتن آیندگان تئاتر ایران.اما....
دو) همین جا اعتراف کنم که در چند سال اخیر حالم گرفته بود، از بس میدیدم که جوانترها افتاده اند در دام فرم گرایی و این اصطلاح ِ بلندآواز و میان تهی ِ «تئاتر تجربی» و چند اصطلاح دیگر که جز چند تایی نمایش تاثیر گذار ، بقیه هر چه هست، اداست و ادا. و بگذارید بگویم: راه فرار . فرار از اجتماع اطراف که منتظر است چیزی را از خود در این نمایشها ببیند. و نمی بیند.همیشه بازبین یا داور شدن دانشجوها، نگرانم میکرد.اما...
سه) دوستی توصیه کرده بود که نمایش «ناصر سعید طهرانی» این گونه نیست.چند ویژگی از نمایش را گفت که برایم «رئالیستی» بودن، از همه مهمتر بود. برای همین رفتم به تماشایش.اما...
چهار) اما چرا رئالیسم برایم این قدر ارزش دارد؟ چون به نظر من در نمایش رئالیستی نمیتوانی ادا در بیاوری. زود لو میروی. نمایش رئالیستی از همان دقایق اول ، نشان میدهد که چند مرده حلاجی. در نمایش رئالیستی نمیتوانی با داد و فریاد و کشیدن دیالوگها و کش و قوس دادن به بدن، تاریک کردن صحنه، فرمهای پیچیده روی در و دیوار و... پنهان کنی که در حقیقت چیزی برای عرضه نداری.اما...
پنج) آیا دارم سبکهای دیگر را رد میکنم؟ مگر میشود؟! هنر در یک سبک میپوسد. دارم درباره اهمیت رئالیستی بودن حرف میزنم. گمشده نمایشهای ما. فرصتی برای حرف زدن از زندگی ما. از آدمهای اطرافمان. اما...
شش) افسوس که هیچ کدام از عوامل نمایش «ناصر سعید طهرانی» را نمیشناسم. اما... تئاتر ما این گروه را باید بشناسد و قدر بداند. و امثال آنها را.»