علی کروالیان (سی و یک نما)- رخ دیوانه، فیلم منتخب تماشاگران و برندهی چهار سیمرغ در سی و سومین جشنواره ی فیلم فجر، به نوعی ادامه دهنده ی مسیر فیلمسازش ابوالحسن داوودی، در دنبال کردن ساختار زمانی نو و روایت مدرن در سینما است، که نمونه ی خام دستانه تری از این فرم روایی را در فیلم دیگرش تقاطع (1384) نیز شاهد بوده ایم؛ فیلمهایی دارای روایت هایی در هم تنیده و زوایای نگاه مختلف، که از نمونه های ابتدایی و موفق آنها در سینمای جهان می توان به قطارسحر آمیز (جیم جارموش-1989) و بازی های عامیانه (کوئنتین تارانتینو-1994) اشاره کرد.
هما گویا (سی و یک نما)-گر چه در همان سکانس آغازین فیلم، مفهوم "رخ دیوانه" برای ما معنا می شود و همچنین می فهمیم که در این بازی چه کسی نقش رخ دیوانه را دارد اما به نظر من در این قصه همه ی مهره ها پیاده اند، نه شاهی هست، نه وزیری و نه حتی رخی. روایتی سرکش از کیش و مات شدن جوانی مهار نشده در صفحه شطرنج زندگی. صفحه ای که خانه هایش یا سیاهند و یا سفید اما مهره ها خاکستریند.