سی و یک نما - فیلم سینمایی «آنها مرا دوست داشتند» به کارگردانی محمدرضا رحمانی پس از انجام برخی اصلاحات فنی بزودی به نمایش عمومی درمیآید.
سی و یک نما - دو روز پس از خاکسپاری رضا داودنژاد - بازیگر سینما و تلویزیون - مراسم ترحیم این هنرمند با حضور خانواده و برخی سینماگران و مدیران سینمایی برگزار شد.
سی و یک نما - سریال «جنگل آسفالت» به کارگردانی پژمان تیمورتاش از امروز، سوم فروردین، از شبکه نمایش خانگی (نماوا) پخش خود را شروع کرده است. در خلاصه داستان این سریال آمده است: توی جنگل یا باید جنگیدن بلد باشی یا فرار کردن. یا شکارچی هستی یا شکار. جنگل جای ترسیدن نیست...
سی و یک نما - در حالی که پس از قاچاق فیلمهای "برادران لیلا"، "تفریق" و "شب داخلی دیوار" همچنین پذیرفته نشدن "زودپز " رامبد جوان برای حضور در جشنواره فیلم فجر، نوید محمدزاده پس از درخشش در فیلم " سرخپوست" مدتهاست رنگ اکران را ندیده است، به نظر میرسد وی اقبال بیشتری در شبکه نمایش خانگی میتواند داشته باشد. قورباغه، آکتور و حالا "جنگل آسفالت که نامش را از یکی از فیلمهای مهم کلاسیک نوآر دههی پنجاه میلادی وام گرفته است.
سی و یک نما - سریال "قهوه ترک" تازهترین سریال شبکهی نمایش خانگی "فیلم نت" است که این پلتفرم توانست پیش از این با سریال "پوست شیر" گوی سبقت را از دو پلتفرم با سابقهتر، در جذب مخاطب سریالها برباید و حالا باید دید که "قهوه ترک" علیرضا امینی میتواند استقبالی نظیر "پوست شیر" برادران محمودی را که جایگزین آن شده است به دست بیاورد یا خیر.
سی و یک نما - آقای کاووسی گفتنت، کم از آقای کاووسی بودنش نداشت. شهر قشنگی بود "بدون شرح" حتی اگر کمربندها را نمی بستیم.
سی و یک نما - سریال "جیران" کار تازه ی حسن فتحی در حالی به تصویربرداری ادامه می دهد که کارنامه ی فتحی به ما این نوید را می دهد که بار دیگر می توانیم شاهد یک سریال پرکشش و ماندگار باشیم.
سی و یک نما - هشتمین روز از سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر در حالی برگزار شد که خستگی، کم کم در چهره ی اهالی رسانه در این ماراتون مشهود است و این موجب می شود تا توجه به فیلم ها مثل روزهای نخست نباشد.
در این روز سه فیلم" ریست" ( تعارض) ، "پدران" و "من می ترسم" به نمایش درآمد که فیلم تعارض با فرم، دوربین، ساخت و محتوای متفاوتی که داشت با استقبال خبرنگاران و منتقدین رو به رو شد.
و البته جریان ساز این شب فیلم "شین" به تهیه کنندگی و بازیگری شهاب حسینی بود که آمد تا بیانیه ی دیگری را به صورت شفاهی قرائت کند و برد. شهاب حسینی که انگار برای اولین بار می دیدیم. بسیار عصبانی و بی انگیزه برای حضوربه بهانه ی فیلم.
فیلم شین هم مثل "آن شب" در ژانر وحشت بود وتاثیر گرفته از فیلم " حلقه" با روایتی دو خطی از داستانی واقعی و مثل فیلم " آن شب" دارای ضعف های بسیار.
فن پیج های شهاب حسینی که از طرف کارگردان جوان فیلم شین (میثم کزازی) دعوت شده بودند، با سبد گل و اشتیاق آمدند و موقع نشست خبری، همگی هجوم آوردند به سمت محل نشست، اما کسی را راه ندادند و قاعده اش هم همین بود. کلا انگار آنها بازی خورده بودند و مقصد را اشتباه آمده بودند برای دیدن سوپراستار
بیرون سالن خسته نشسته بودیم منتظر بقیه که به خانه برگردیم.
پدر پیری را دیدم با دختر فلجش که آمده بود و از مسئول گیت سالن نشست پرسش و پاسخ، خواهش می کرد که فقط یک لحظه دخترش وارد نشست بشود و شهاب حسینی را ببیند.اما اجازه ندادند.
در چهره ی پدر حس غریبی بود . انگار که می گفت: این یک آرزوی دخترم را هم نتوانستم برآورده کنم. (گر چه از نظر من و شما آرزوی مهمی نبود اما ما جای آنها نیستیم). وقتی محیط خلوت شد به حراست گفتم؛ این یکی را راه می دادید. نگذارید این پدر شرمنده دختر بیمارش شود. یقینا این روزها بابت خیلی چیزها شرمنده خانواده است. سهم من باشد که الان میتوانم آنجا در نشست باشم و نیستم. گفت: فکر کردید ما دل نداریم؟ الان که هیچکس را راه ندادیم، فردا در فضای مجازی پر میشود که هوادارهای شهاب حسینی در نشست خبری فیلمش.وای به حال اینکه کسی را راه بدهیم. و امروز به عینه از گزارش ها دیدم که حق داشتند.
و من ....هنوز دلم پیش آن پدر و دختر است که دنبال سوپراستار می گردند.کمی مهربان باشیم در این روزهای سخت.
شهاب حسینی صحبت هایش را با حمله ی مستقیم به مسعود کیمیایی شروع کرد، از شخصیت بهروز وثوقی گفت و در ادامه از تاسفش بابت اتفاق های تلخ دو ماه اخیر و دلخوریش از مردم فضای مجازی و اهالی رسانه که مفهوم نیت خیرش را نفهمیدند و از بددهنی ها گله کرد و......
فیلم "ریست" (تعارض) به کارگردانی محمدرضا لطفی و به تهیه کنندگی امیر سیدزاده است که رضا بهبودی، سودابه بیضایی، محمد صدیقی مهر، حامد رحیمی نصر، پریسا محمدی و رقیه افشین پور بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
خلاصه این فیلم را می توان به شرح زیر بیان کرد:
احساس میکنم دیوونه شدم…یه جورایی به تمام دوربینهای مداربسته که دارن آدم رو کنترل می کنن حساسیت پیدا کردم … اونقدر توی این ماجرا غرق شدم که احساس میکنم پشت همه این دوربینا یه نفره … یه نفر که چهار چشمی داره منو نگاه می کنه!
فیلم "پدران" به کارگردانی سالم صلواتی و به تهیه کنندگی شهرام مسلخی است که علیرضا ثانیفر، هدایت هاشمی، گلاره عباسی، مهشید ناصری، کیوان پرمر، مهدخت مولایی، نوید لایقی، سارینا ترقی، یوسف یزدانی، مرتضی خانجانی، شیدا مودب، سعید پورشعبانی و سعید باغبان
بازیگران این فیلم سینمایی هستند.
در ادامه خلاصه این فیلم را می توان به شرح زیر بیان کرد:
رویارویی دو نسل میتواند حادثه بیافریند؛ در "پدران" حادثهای دو نسل را رو در روی یکدیگر قرار میدهد.
فیلم "من می ترسم" به کارگردانی و تهیه کنندگی بهنام بهزادی است. که الناز شاکردوست، امیر جعفری، مهران احمدی، ستاره پسیانی و پوریا رحیمیسام بازیگران «من میترسم» هستند.
در خلاصهی داستان، این فیلم آمده است:
بدیش اینه من وسط کلی شکام که میخوام برم یا نه... ولی بدترش اینه که صد برابرش مطمئنم نمیتونم بمونم.
فیلم سینمایی «شین» به تهیهکنندگی و بازیگری شهاب حسینی و به کارگردانی میثم کزازی است.جمشید هاشمپور، مهدی پاکنیت، هوشنگ توکلی، سیامک اطلسی، علی شادمان و غزال نظر، افسانه ناصری، حسین عابدینی، محمود بصیری، فخرالدین صدیق شریف، ناهید مسلمی، فرزین محدث، مهدی بجستانی از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
خلاصه این فیلم را می توان به شرح زیر بیان کرد:
اولین ساخته سینمایی میثم کزازی در ژانر وحشت قرار دارد و فیلمنامه آن نیز توسط خود وی به نگارش درآمده است.این فیلم داستان یک خانه ی قدیمی است که سال ها پیش در آن جنایتی اتفاق افتاده که هنوز فضای خانه متاثر از این جنایت است وهمسایه ها می گویند که در این عمارت ارواح حضور دارند و کسی حاضرنیست وارد آنجا شود تا اینکه یک دختر و پسر تصمیم می گیرند، ویدئوی عروسی شان را در آنجا بسازندو....
هما گویا / سی و یک نما – بیشترین ضربه ای که این روزها ژانر کمدی در سینمای ایران( با وجود گیشه پر برکت اما محتوای بی کیفیت ) از آن متضرر می شود، جدی نگرفتن کمدی است، در حالی که یکی از سخت ترین ژانرهای سینمایی همین است که بتوان قصه ای ساده رابا ضرب آهنگی درست در« کلام و موقعیت»، طوری به چالش کشید که بدون دلزدگی مخاطب را جذب خود کند و به ورطه ی لودگی سوق داده نشود.
«قانون مورفی» به کارگردانی رامبد جوان بعد ازساخت فیلم « خوب، بد، جلف» پیمان قاسم خانی و«نهنگ عنبر2» سامان مقدماولین فیلمی است که در چند سال اخیربه این نکته توجه داشته، با این تفاوت که ساخته های پیمان قاسمخانی و سامان مقدم از یک فیلمنامه بسیار خوب برخوردار بودند اما قانون مورفی به سختی گلیمش را از این فیلمنامه متزلزل بیرون کشیده است، اما با کارگردانی رامبد جوان از این نقطه ضعف جان سالم به در برده.
اصل قانون مورفی بی آنکه مطرح و با نام «ادوارد مورفی» ثبت شود، در حقیقت قانون نانوشته ای برای هر اثر کمدی است که از آن وام می گیرد، قانونی که اوج آن را در کمدی های کلاسیک شاهد بوده ایم .
فیلم با تیتراژی انیمیشن و جذاب (بر خلاف پوستر و تیزرهایش که انتظارها را از این فیلم کم کرده بود و به نظر می رسید قرار است به دیدن یک بازی کامپیوتری بنشینیم)شروع می شود و در همان سکانس های ابتدای ما را با خود همراه می کند. سکانس هایی بسیار خوب و در حد استانداردهای روز دنیا ، که توقع مان را از فیلم بالا می برد اما تا انتها، دیگر به وجد نیم ساعت اول فیلم بر نمی گردیم. در قانون مورفی ما شاهد بازی های خوب و گاه بسیار خوب از بازیگرانی هستیم که شش دانگ در اختیار فیلم و کارگردان هستند یعنی دقیقا برخلاف اتفاقی که در فیلم قبلی رامبد جوان « نگار»، نقطه ضعف به نظر می رسید و بعضی از بازیگران ساز خودشان را میزدند.
"هادی کاظمی " یکی از بهترین های قانون مورفی است، آنقدر که افسوس می خوریم، چرا قصه ی بیشتری برای او نوشته نشده است و" سروش صحت" در یک تک سکانس به خوبی می درخشد و معلوم است که « امیر جدیدی» به عنوان نقش اول فیلم، برای ایفای شخصیت کمدی خود، بسیارجدی است.آنقدر جدی که هر بار یادآوری می کند که گرسنه است، دل مخاطب به درد می آید و تصمیم می گیرد بی توهم، از بوفه ی سینما یک ساندویج زبان با مغز همراه یک پرس سیب زمینی سرخ کرده مهمانش کند.(اشاره ای به دیالوگی از فیلم).
نکته ای هم که باید به آن اشاره شود تدوین، ریتم و قاب است که در دو ژانر کاملا متضاد کمدی و وحشت، تاثیری مضاعف دارد و می تواند یک اثر را در جایگاهش، بالا و پایین کند که در این مورد قانون مورفی موفق بوده است و اصولا از نظر فنی به هیچ عنوان کم نمی آورد.
"امیر جعفری" همان امیر جعفری است که در شخصیت های کمدی از او سراغ داریم و از بازیش لذت می بریم، نه بیشتر و نه کمتر. با این تفاوت که نویسنده به او مجال نداده تا بهتر ازاین توانایی هایش را ابراز کند. کما اینکه در طول کار حسی از مردی که فرزندش را به گروگان گرفته اند از او نمی بینیم. انگار که یک شی قیمتی را گم کرده و این می تواند دکوپاژ کارگردان هم باشد و یا سلیقه ی او که دلش نمی خواسته کوچکترین فاصله ای از لحظات نشاط بگیرد.
نگاه به آثار سینمایی مطرح دنیا و رویدادهای اجتماعی و سیاسی در کمدی مدرن دنیا، یکی از رایج ترین بستر سازی در این ژانراست که رامبد جوان هم در قانون مورفی از آن غافل نیست. از دلقکی که به شدت ما را یاد شخصیت معروف فیلم ترسناک " IT " محصول 2016 آمریکا می اندازد تا تعقیب و گریز های دنباله دار "سریع و خشن"و یا گریم رامبد جوان با نگاهی به یکی ازنقش های "جیم کری"
حضور چهره هایی که در خندوانه دیده ایم از نکاتی است که من با سلیقه ی شخصی، به هیچ عنوان دوست نداشتم و ترجیح می دادم که کاملا از فضای "خندوانه" در قانون مورفی دور باشم و به نظرم همان امضای واژگونی بار هندوانه ها در اتوبان کافی و جذاب بود و بعد از آن ضرورتی نداشت و از طرفی، هیچیک، بازیگران قابل قبولی در فیلم نبودند به خصوص "دانیال غفارزاده" که به تجربه ی بیشتری برای بازیگری نیاز دارد.
به هر حال قانون مورفی کمدی بود که صرف نظر از بعضی شوخی ها( که بادیدن "هزار پا،ی کارگردان بزرگی چون "ابوالحسن داوودی" متوجه شدم لازمه کار کمدی این روزهاست و من درک نمی کنم)فیلمی است که از آن لذت بردم و از شاد بودن کودکان و نوجوانانی که با اشتیاق و علاقه نگاه می کردند، لذتم دو چندان شد.
فرخ (امیر جدیدی) پلیس جوانی است که به دلیل بی دست و پایی، مرتب دردسر درست می کند و در زندگی شخصی نیز چندان اقبالی ندارد و همه را به گردن قانون مورفی می اندازد که می گوید" "فردا روز بدتری است."
همسرش (آناهیتا درگاهی) از او جدا شده و به دنبال قسط های عقب افتاده مهریه است، خواهرش می خواهد ازدواج کند اما جهیزیه ندارد و حالا دردسر تازه ای موجب شده تا او را منتظر خدمت کنند. در همین موقع یکی از همکار های قدیمی (امیر جعفری) و پولداری که او هم کارش را مدتی پیش از دست داده، با او تماس میگیرد تا هر چه زودتر به شمال برود. فرخ به امید آنکه بتواند از دوستش کمک مالی بگیرد می پذیرد در حالی که دختر دوستش را یک خلافکارفراری به نام منوچهر(رامبد جوان) و دار و دسته اش گروگان گرفته و....