در آن میان کودکی مبتلا به نوع بد خیمی از تومور مغزی که چشمانش را هم نابینا کرده بود از اهواز مهمان خنددانه شد.
گفته بودند که یکی از آرزوهایش دیدن جناب خان ، دیدن که نه،لمس و حس جناب خان از نزدیک بوده است
و حالا آمده بود...
گاهی در آن وجود پر مهرش که بد جور آسیب دیده بود به نظر می رسید که دیگر حس و تشخیصی نمانده اما دیدیم که چطور با آن چهره ی مسخ شده پر از حس بود وقتی که دستش را به علامت تائید اینکه می داند کجاست و خوشحال است که لااقل به این آرزویش رسیده روی دست جناب خان گذاشت
حضور او یکی از تاثیرگزارترین برنامه های خندوانه را برایمان رقم زد و حالا از جناب خان شنیدیم که امیر رضا دیگر درد نمی کشد. او رفته است.
راستی اگر جناب خان هنوز هم در برنامه ی خندوانه حضور داشت آرزوی کدام بچه ها را می توانست برآورده کند؟
به هر حال
امیر رضا جان!
سلام ما را به خدا برسان
هرگز فراموشت نمی کنیم
حتی آن پلیور سبزت، که رنگ وجودت را داشت