سکانسهای عروسی و رقص و دستی که زن به بازوی شوهر انداخته بود اما موارد قابل ملاحظه ای نیست و باید این تابوها شکسته شود و در نهایت فقط شامل تذکر باشد،البته که لزومی به لمس دستها در ماشین نبود و میشد بهانه دست بهانهجو نداد.
در تمام مدتی که قسمت به عمد طولانی شده در حد یک فیلم سینمایی را میدیدم، فکر میکردم چند ساعت دیگر اعلام خواهد شد که بهنوش طباطبایی و میلاد کیمرام با هم ازدواج کردند اما قرار شده بود برای جذابیت بیشتر این سریال!! فعلا این خبر رسانهای نشود. باور کنید با صداقت این را میگویم.
به نظرم، این سناریو کاملا از پیش طراحی و ساخته شده بود تا سریال مدت کوتاهی توقیف، سانسور و دوباره پخش شود البته با مخاطبین بیشتر.
اما نه سازندگان آن و نه پلتفرم نماوا فکرش را هم نمیکردند که "نماوا" هم از دسترس خارج شود.
نماوایی که به نظرم قربانی اصلی این اتفاق است.
و بعد چه شد:
پولپاشی به حساب نشریات، رسانهها و سایتها برای اعتراض به توقیف سریال، رپورتاژ در قالبِ نقد و تیتر اول شدنهای روزنامه در حالی که حتی کارشناس بی بی سی هم اعلام کرد که این یک واکنش تبلیغاتی است.
تاسفبار اینکه منتقدینی شروع به تعریف و تمجید از قسمت اول سریال سووشون کردند که سلیقه و از آن مهمتر دانششان را سالهاست به عنوان همکار میشناسم و میدانم آنچه نوشتند و گفتند را باور ندارند.
وقتی قسمت اول سریال سووشون را دیدم، انگار دو گروه فیلمبرداری داشت یک گروه حرفهای و یک گروه آماتور. برای مثال سکانس طولانی، بهدرد نخور و تختِ همراهی یوسف و زری که کمک میکنند تا خبرنگار ایرلندیِ مست را به جایگاه مناسبی برای نشستن برسانند.
تصویربرداری بد، بازیهای بدتر و دیالوگهای نامفهوم...
هیچ چیز درست و بهجا نبود و در طول این یک قسمت، هیچ ارتباطی با فرهنگ غنی و لهجهی شیرینِ شیرازی برقرار نمیشد. لهجهها همگی ضعیف بود و گاه در بین دیالوگها از یاد بازیگر میرفت.
راستی ما چه بازیگرانِ خوبِ شیرازی داشتیم که از آنها در این سریال وام گرفته نشده. یا من اطلاع ندارم.
خانمها گوهر خیراندیش، مهوش صبر کن و آقایان مهدی فقیه، محمود پاکنیت، حبیب دهقان نسب و حتی محمد بحرانی.
و در این میان برخلاف اینکه انتخاب میلاد کیمرام را انتخاب درستی برای نقشِ یوسف که در ذهن داریم و خانم سیمین دانشور برایمان ساخته مناسب نمیدانستم اما بهترین بازی و لهجه متعلق به او بود و در کنارش هنوز هیچ ارتباطی با زری برقرار نکردم که احتمالا بعدها باید در مورد بازی وی قضاوت کرد.
اما چیزی که حس میکنم اینکه کارگردانِ سووشون نگرانِ بازخوردها به این اقتباس مهم است. نرگس آبیار یکی از بهترین نویسندهها و کارگردانهای زنِ سینمای ایران است که بسیار نگاهش را دوست دارم اما انگار یک اتفاقی در سووشون افتاده که نگرانش میکند.
و اینهمه هیاهو هم برای آشفتهکردن بازار است.
به هر حال امیدوارم هر چه زودتر مشکل حل شود، سریال کنجکاوی برانگیز سووشون را ببینیم و بی حاشیههای تقلبی در موردش نظر بدهیم.
هما گویا