رشید پور-می گویند سبک فعالیت شما در اینستاگرام برگرفته از "لیدی گاگا" است این مطلب تا چه میزان صحت دارد؟
تا جایی که من ایشان را می شناسم لیدی گاگا یک فرد بسیار هنرمند و تحصیل کرده است اما ایشان الگوی من نیستند .من عکاسی را دوست دارم و از یک سری دوستانم خواستم تا برایم سربندهایی طراحی کنند که ضمن داشتن حجاب کامل با روسری متفاوت باشد و هارمونی خاصی با لباس هایم داشته باشد که اگر شرایط فراهم باشد برای پوشش در کارهای طنز پوشش مناسبی است شغل من ایجاب میکند عکس بگیرم و اینکه من حجاب کامل داشته باشم و خاص باشم مشکلی برای نه از جانب ارشاد نه از جای دیگر به وجود نیاورده است.
سبک پست های شما طوریست که انگار خودتان دوست دارید حاشیه درست کنید؟
من بانوی حاشیه ایرانم هستم، خیلی خوب فحش می خورم ، وقتی من در اینستاگرامم عکس می گذارم خون آشام ها حمل می کنند
همکارانم به من میگویند چقد صبور هستی من هیچ کامنتی را پاک نمی کنم مگر اینکه موضوع خیلی حاد و بد باشد چون در فالویینگ ها افراد کم سن و سال نیز تعدادشان کم نیست.
دلیل این فحاشی ها در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را در چه می بینید؟
بیکاری ممکن است یکی از دلایل اصلی این موضوع باشد وقتی شما درگیر دانشگاه مدرسه ، کار، کلاس زبان و باشگاه باشی وقت نداری به چیز به غیر از خودت فکر کنی.
برای اینکه حالتان خوب شود چه می کنید؟
من با آرایشگاه رفتن ، تمیزی و تغییر، حالم خوب می شود و زمانیکه بخواهم حالم عوض شود به آرایشگاه می روم .مادر من سالها ی سال آرایشگاه داشت و من در آنجا بزرگ شدم و خودم هم مدرک آرایشگری دارم و در چهارده سالگی مدرک بین المللی گریم و میکاپ گرفتم.
شما تحصیلات بازیگری ندارید؟
نه متاسفانه ندارم اما در حال حاضر تایم پیک کاری من هست ولی تصمیم گرفتم بعد از این دوران کارگردانی بخوانم زیرا از لحاظ تجربی به درجه ای رسیدم که بخواهم فیلم بسازم و باید علم این کار را هم یاد بگیرم.
در حوزه بازیگری مطالعه دارید؟
دروغ چرا، نه ! بیشتر سعی می کنم فیلم ببینم و دوره های عملی بازیگری یا کارگردانی را شرکت کنم.
عده ای می گویند که شما دیپلم هم ندارید؟
دیپلم تجربی از مدرسه بنت الهدی دارم، این شایع هایی بود که همسر سابقم برایم به وجود آورد.
چطور وارد بازیگری شدید؟
زمانی که من متراکه کردم عروس آقای زبر دست از تهیه کنندگان فیلم و سریال که از دوستان من بود، مرا به ایشان معرفی کرد که دنبال یک نابازیگر برای کارشان بودند .آن زمان من درخواست طلاق داده بودم، سال ۸۴عقد کردم و اولین درخواست طلاقم سال ۸۵بود. پدر و مادرم در ایران زندگی نمی کردند و همسرم با معرفی خود به عنوان مدیر برنامه های من در زمانی که ابتدای معروف شدنم بود با سایت ها و روزنامه های مختلف صحبت می کرد، ولی شما بدانید هیچ زنی از خوشبختی فرار نمی کند من یکبار زندگی می کنم و می خواهم این یکبار را خوش بخت زندگی کنم.
همسر سابقتان می گوید فراموش کردید که چه کسی بودید و اصطلاحا جو گرفته بود شما رو؟
نه من راحت می گویم جو گیر نشدم من آنجا خوش بخت نبودم .من در سن هفده سالگی ازدواج کردم و الان یکی از افرادی هستم که به شدت با ازدواج در سن کم مخالفم . پدرم در آمریکا زندگی می کند به من می گفت که تو جهان سومی فکر می کنی ولی من در آن دوره دوست داشتم وارد زندگی شوم و بچه دار شوم و ساده زندگی کنم.
الان تنها زندگی می کنید؟
پدر من آمریکا و مادرم در انگلیس است که بعد از جدایی من و همسر سابقم با برادرم پیش من آمدند تا من تنها نباشم.
بازیگرانی که از کشور خارج شدند اظهاراتی در مورد وضعیت سینمای ایران کردند که شرایط بد و نامناسبی دارد .نظر شما در مورد این حرف ها چیست؟
تا به این لحظه به من هیچ پیشنهاد بی شرمانه ای نشده و اتفاق ناشایستی برای من نیفتاده است، ببینید آدمها خودشان هستند که به خود عزت و احترام می دهند .من با یک لباس به سر صحنه می روم و با یک لباس به مهمانی .اگر جای این دو عوض شود اتفاق های قشنگی نمی افتد . من این موضوع را تا این لحظه در سینمای ایران درک نکردم و هر چه دیدم فضای صمیمی و در حین حال پر احترام بوده است.
نظرتان در مورد این اسامی که می گویم چیست؟
* احمدی نژاد:
من آقای احمدی نژاد را از نزدیک و بر سر سفره افطاری دیدم. خیلی جالب است! من هیچ احساسی به سیاست ندارم. بسیار خنثی هستم. چون سواد آن را ندارم و نمی فهمم، کوچکترین صحبتی درباره سیاست نمی کنم. جالب این است که من فکر می کردم اگر ایشان را ببینم، ایشان برای من با بقیه افراد که سر صحنه ی فیلم برداری می آیند فرقی نخواهد کرد.
وقتی آقای احمدی نژاد از یک متر و نیمی من رد شده و به همه ما خوش آمد گفتند، ناخودآگاه و یکدفعه تحت تاثیر کاریزمای ایشان، در همین حال خنده ای بر لبان من آمد و با ایشان احوال پرسی کردم. گویی که ایشان را ده سال است که میشناسم. در حالی که هیچ حسی نسبت به سیاست ندارم، در وجود ایشان یک کاریزمای عجیبی دیدم و از لبخند ایشان لبخند زدم و از وجود ایشان انرژی خوبی گرفتم.
* ظریف:
نظر خاصی ندارم.
* روحانی:
من یک کلیدی دست ایشان دارم که اگر آن را بدهند درب خیلی از گاو صندوق ها را باز می کنم و دیگر با کسی کار ندارم. اینستاگرامم را هم می بندم که کسی را اذیت نکنم. البته خیلی خوشحالم از اینکه رییس جمهورمان وقتی جایی می روند مترجم ندارند و به زبان مسلط هستند.