شنبه, 15 آبان 1395 15:07

نگاهی به سریال تلویزیونی ‌هشت و نیم دقیقه / کمتر از ده دقیقه مرز بین بودن یا نبودنت!

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)
نگاهی به سریال تلویزیونی ‌هشت و نیم دقیقه / کمتر از ده دقیقه مرز بین بودن یا نبودنت! نگاهی به سریال تلویزیونی ‌هشت و نیم دقیقه / کمتر از ده دقیقه مرز بین بودن یا نبودنت!

هما گویا (سی و یک نما) – شهرام شاه حسینی با فیلم "خانه دختر" آنقدر نمک گیرمان کرده بود که کنجکاو دیدن  سریال تازه اش باشیم، گر چه طرح اولیه داستان چندان دندانگیر به نظر نمی رسید و موضوعی بود که بارها و بارها دستمایه ی سریال های متعددی شده است.با گذشت دو قسمت از پخش سریال، پرداختن به نکته ای تازه و چالشی توجه مخاطب را جلب کرد که زمانی دغدغه ی ذهنی من شده بود و قانونی را می دیدم که شاید نیاز به تبصره و ماده می داشت.

 

در سالهای اخیر داستان های خطی، قصه های آپارتمانی، اختلافات زن و شوهری، خیانت  و عشق های مثلثی و گاه تصادفی در کوچه و خیابان  و... همه ی این ها نتوانست مخاطب عاصی و مشتاق را پای سریال های صدا و سیما میخکوب کند . تماشاگر تلویزیون دنبال قصه ای بود که حرف تازه ای داشته باشد و از آن مهم تر قصه ای که خوب تعریف شود.اینطور بود که توجهش هر روز بیش از پیش به فیلم های ماهواره ای جلب شد که اگر قصه ی محکمی هم نداشت ، پر تعلیق بود و لااقل با رنگ و لعاب توجه را جلب می کرد.زنگ خطر به صدا درآمد، آسیبی که رهایی از آن منوط به ساخت مجموعه هایی با کیفیت مطلوب و همخوان با ضائقه مخاطب و پیچیدگی های خاص یک داستان جذاب باشد.

هشت و نیم دقیقه را می توانیم در این گروه قرار دهیم. سریالی که مدتیست هر شب ساعت نه و سی دقیقه از شبکه دو سیما پخش می شود .

photo_2016-11-05_15-02-48.jpg

برای شروع  باید از عنوان هوشمندانه سریال آغاز کنیم.

"هشت و نیم دقیقه"؛ عبارتی با مفهوم، که بستر مناسبی برای داستانگوئی می شود و بهانه ای می شود تا وادار به تفکرمان کند.

نقدی چند بعدی نسبت به قانون عدم تعلق گرفتن ارث به بازماندگان فرزندی که پیش از والدین فوت کند. و در این مجموعه، یک سال و ده سال نه! فقط هشت و نیم دقیقه قبل از فوت پدر و این شاید سرآغاز داستانی جذاب و پر کششی برای مخاطب تلویزیون باشد.

پیرنگ ها و خرده پیرنگ ها جایشان را در "هشت و نیم دقیقه " باز می کنند اما همین جاست که متوجه می شویم کارگردانی از فیلمنامه جلو میزند و گاه قصه کم می آورد گر چه دیالوگ ها ساده و روانند و مخاطب با آن ارتباط می گیرد و گویش های" من درآوردی" ، گل درشت و تصنعی دل زده مان نمی کند.

photo_2016-11-05_15-02-51.jpg

بازی ها در این سریال حساب شده و قابل باورند به غیر از معدود چهره هایی که یا در نقش درستی قرار نگرفته اند و یا درست از پس اجرای نقششان بر نیامده اند. برای مثال بازیگر خوبی چون آشا محرابی که  حضور فوق العاده اش را در "فریدون مهربان است" حمید نعمت اله همیشه تحسین می کنیم اما در کارآکتری قرار گرفته که با جنس بازی او در تضاد است و از آن مهمتر اینکه به نظر می رسد لنز دوربین حواسش را پرت می کند و نمی گذارد در نقشش گم شود(درست مثل کسی که در آیینه اتو مبیل به جای اینکه فاصله اش را با ماشین های دیگر و موقعیتش بسنجد، ظاهرش را چک می کند) و این اتفاقی است که چند وقتی است گریبان بازی او را که مشتاق نقش های سانتیمانتال هست گرفته.

الهه حصاری نیز به عنوان پارتنری که نمی تواند رو در روی بهرنگ علوی حریف نقشش باشد و حسش را به مخاطب منتقل کند هم کاملا مشهود است. ما در شخصیت یلدا با آن عاشق شیدا اما ناشی رو به رو نیستیم و با عشقش هیجان زده نمی شویم که شاید هم نقش به درستی نوشته نشده باشد و دست او را برای خودنمائی باز نمی گذارد.

photo_2016-11-05_15-02-54.jpg

بازی شبنم قلی خانی به اندازه است اما مثل همیشه . نه بیشتر و نه کمتر از مریم مقدس تا کنون با شخصیتی معصوم وشاید  وام گرفته  از خودش . ای کاش او را در گزینه ی اول انتخاب نقش،یعنی شخصیت "فروغ" می دیدیم تا با نوع دیگری از بازی او آشنا می شدیم.اما چیزی که هست حضورش در نقش یکتا گیراتر از بازی او در اولین شب آرامش است.

سام درخشانی از حیث کیفیت بازی وزن زیادی به دوش دارد که به خوبی از پس حمل آن برآمده است.اصولا او از بازیگرانی است که روز به روز کیفیت بازی اش بهتر می شود و باور پذیرتر.بازی هائی چند لایه از کمدی تا درام

فرناز رهنما شاید آخرین گزینه ای بود که برای انتخاب نقش یک وکیل مصمم با فرزندی معلول به ذهن من می رسید و فکر می کردم که نقش او در بک گراند ساختمان پزشکان باور پذیر نخواهد شد. اما به واقع محاسبه ام اشتباه بود و او در هشت و نیم دقیقه یکی از بهترین بازی هایش را ارائه می دهد

بازی پژمان بازغی که حضور کوتاهی در این سریال داشت یک ویژگی مهم و تاثیر گزار دارد و با وجودی که فرصت نمی شود تا با شخصیت او خو بگیریم اما دوستش داریم و در یک کلام می توان گفت که خیلی شیرین بازی کرده است.

مزدک رستمی  در نقش نیما برادر یکتا مطمئنا یکی از بهترین بازیگران سریال هشت و نیم دقیقه است که در هر سکانسی که حضور دارد به آن حس و حال خاصی می دهد. این بازیگر پیش از این با کارگردانان بزرگی چون کمال تبریزی و ابراهیم حاتمی کیا کار کرده است

واما بهرنگ علوی...

بهرنگ علوی از بازیگرانی است که بعد از درخشش در فیلم سینمائی "دربند" انتخاب ها و حضورش را دنبال کردم.پس از اینکه نامزد سیمرغ بلورین شد منتظر بودم تا مثل خیلی از استعداد های خوب این دهه اخیر اولین گام پس از دیده شدن را پرستیژ روشنفکرانه بداند. دنبال نقش اول باشد وحضور در رسانه ملی را سبک بشمارد اما چنین نبود.

حضور موفق او در نمایش "زبان اصلی" و فیلم "مرگ ماهی"، همچنین انتخاب نقش های کوتاه اما تاثیر گذار مثل "لانتوری"و...نشان داد که می خواهد بازیگر باشد تا بازیکن.

بهرنگ علوی در نقش فرزین شخصیتی است که نه سیاه است و نه خاکستری.شخصیتی که با اودر عین بلاتکلیفی ارتباط می گیریم.چون قرار است در حقیقت خود او هم با خودش بلاتکلیف باشد و این شخصیت را چه خوب درآورده است.آدمی شکننده که به چهره اش ماسک قدرت و توانمندی زده تا جائی که مخاطب می داند او حتی ممکن است یک طراح برای مرگ دو نفر باشد اما از او بیزار نیست.

photo_2016-11-05_15-02-57.jpg

شخصیت های دیگر داستان مثل همسر بیمار کارمند بایگانی بیمارستان (با گریم بسیار خوب و به دور از اگزجره)، کامبیز (پدرام گودرزی)پسر مرد طلبکار و حتی طاهای خردسال از دیگر نقاط قوت بازی در "هشت و نیم دقیقه" است.

و اما داستان هشت و نیم دقیقه برای شما که می خواهید از این به بعد سریال را دنبال کنید

یکتا (شبنم قلی خانی) دختر شهرستانی و تحصیلکرده توجه تاجیک صاحب کارخانه ای را که در آن کار می کند جلب کرده و البته توجه پسر بزرگ او را. او حالا عروس و معتمد پدر شوهر است و فرزندی خردسال به نام طاها دارد. پسر دیگر خانواده هم با فروغ (آشا محرابی) دختر شریک سابق پدر در همین کارخانه ازدواج کرده و فرزین برادر فروغ نیز تا چند سال پیش در همین جا کار می کرده که یکتا از زد و بندهای او باخبر شده و او با سرافکندگی و بی آبروئی از کارخانه اخراج شده است ومنتظر فرصتی است برای انتقام.ضمن اینکه یکتا را مسبب مرگ پدرش نیز می داند.

تاجیک (سیامک اطلسی) و پسر بزرگش(پژمان بازغی)در یک حادثه مشکوک به سختی مصدوم می شوند و در بیمارستان میمیرند و فرزین (بهرنگ علوی)ترتیبی می دهد تا زمان فوت پسر هشت و نیم دقیقه زودتر از پدر ثبت شود تا یکتا از ارث محروم شود

فرزین به یلدا ( الهه حصاری)خواهر یکتا ابراز عشق می کند تا او را هم در نقشه ی انتقامش قرار دهد و از طرفی فروغ که مدت هاست در حسرت فرزند است باردار شده اما در کشمکشی که با یکتا دارد جنینش را از دست می دهد و دیگر نمی تواند بچه دار شود و این اتفاق دشمنی ها را عمیق تر می کند و فرزین تصمیم می گیرد تا .....

و اما نکته آخر ضعفی که نمی توان از آن گذشت و طراحی صحنه و لباس سریال "هشت و نیم دقیقه"

مخاطب تلویزیون ، مخاطب عام است و گاه بیشتر از مخاطب خاص نیاز به لذت بصری دارد. چیزی که از نگاه سریال سازهای ترک اصلا پنهان نیست و یقینا در این زمینه بسیار موفق هستند. یکی از اولین راه های مقابله با جذابیت سریال های ترک در بین مخاطب عام پرداختن درست به این مقوله است. چیزی که موجب می شود تا بازیگر هم با حس بهتری هنرنمائی کند و در این سریال به نظر می رسد هیچ فکری در این ارتباط نشده است.

هشت و نیم دقیقه را هرشب ساعت نه و سی دقیقه می توانید...از شیکه دو سیما دنبال کنید.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید