سه شنبه, 15 مرداد 1404 13:16

۱۳مرداد روزِ "دائی جان ناپلئون" در تقویم خاطرات ما / ۱۳ مردادِ امسال و خِرما پزون و بی برقی

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
۱۳مرداد روزِ "دائی جان ناپلئون" در تقویم خاطرات ما / ۱۳ مردادِ امسال و خِرما پزون و بی برقی ۱۳مرداد روزِ "دائی جان ناپلئون" در تقویم خاطرات ما / ۱۳ مردادِ امسال و خِرما پزون و بی برقی

سی و یک نما- وقتی ایرج پزشک‌زاد فقید، شاهکارِ "دائی جان ناپلئون" را از زبان سعید شروع کرد، با همان اعجاز کلام در اولین پاراگراف نه تنها کتاب و بعدا این سریال ناصر تقوایی را به یک تاریخ در ابتدا و انتها پیوند داد بلکه این تاریخ را هم مالِ خود کرد.

من يک روز گرم تابستان، دقيقا يک سيزده مرداد، حدود ساعت سه و ربع کم بعد از ظهر عاشق شدم»

اما مطمئنم وقتی این جملات شروع و پایانی را می‌نوشت هیچ تصوری از ۱۳‌مرداد امسال نداشت.

آب بود که سعید چند مشت به صورت بزند، برق بود که لااقل پنکه‌ی سقفی بچرخد و پنکه دستی برقصد. آن روزها ایرج پزشکزاد میتوانست با قلم و کاغذ قصه‌اش را ثبت کند و قصه‌ها به تایپ و قصه‌گویی‌ها به آنتن و موبایل و اینترنت و لب تاب محتاج نبود.

آنتن و اینترنتی که با برق آنچنان رفیق شده مثل جانی در دو بدن . حالا و در این روزای دقیقا نیمه‌ی تابستان، در این ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ مرداد، گرما که گرما نیست، خُرما پزونه. به خدا که اگر سعید بود هم حالِ عاشقیت نداشت.

خواستم یادی کنم و ادای دینی به دائی‌جان ناپلئون و زنده یاد ایرج پزشکزاد و ناصر تقوایی بزرگ و سعید کنگرانی فقید.
کوتاه است، از شما چه پنهان که برق و آنتن و اینترنت نداریم اما خدا را شکر آب هست.

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید