سی و یک نما – گریستن یک بازیگر خوب تنها به سرازیر شدن اشک خلاصه نمیشود و چه بسا گریههای ماندگاری که اشکی هم ندارند. گریههایی که با چهره و میمیک صورت یک شخصیت، اوج اندوه او را به مخاطب انتقال میدهد. در ادامه ده گریهی ماندگار از بازیگران بزرگ هالیوود را ببینید.
سی و یک نما – لوکاس دونت در دومین تجربه کارگردانیاش به سراغ داستان دلخراشی از دوستی دو نوجوان پسر ۱۳ ساله رفته و صمیمیت و دوری این دو نوجوان را بهتصویر کشیده است.
سی و یک نما - در سالهای اول بعد از انقلاب، شب میلاد حضرت مسیح (ع) و یا شب سال نو میلادی دو فیلم و انیمیشن روی آنتن میرفت. یکی برای بچهها و دیگری برای همه. انیمیشن "سرود کریسمس" کمپانی والت دیسنی و فیلم "آهنگ برنادت" که مردم با اشتیاق دوباره و دوباره میدیدند و با آن اشک میریختند. فرقی هم نمیکرد که مسلمان باشند یا مسیحی و یا از ادیان الهی دیگر.
این بدعت چند سالی تکرار شد اما بعدا به هر دلیل، دیگر خبری از آهنگ برنادت نامزد ۸ جایزه اسکار و برنده ۴ اسکاراز جمله بهترین بازیگر زن برای "جنیفر جونز" در نقش برنادت سوبیرو نشد و این فیلم باارزش روی کنداکتور تلویزیون به بهانه سال نو میلادی نرفت، حتی در شبکه نمایش و این تغییر سال جهانی با بهانهی میلاد حضرت مسیح کم کم هیچ سهمی در رسانه ملی نداشت، بخصوص امسال و هرگز فیلمهایی چون" باراباس" یا "خرقه" نیز از تلویزیون پخش نشد.
سی و یک نما - این وسوسه که بازیکنان و قهرمانان ورزشی مقابل دوربین سینما بروند و در فیلمی بازی کنند همیشه وجود داشته است و انگیزه ی خوبی برای فیلمسازان بوده تا فیلمی پر فروش بسازند حتی اگر بازیکن، چندان استعدادی در بازیگری نداشته باشد. از طرفی هم بازیگری همیشه جذاب است حتی برای یک قهرمان ورزشی و یک فوتبالیست هم بی تمایل از محک زدن خود در قاب تصویر نبوده و نیست.
سی و یک نما – در ۱۳ سالی که جیمز کامرون اولین «آواتار» را ساخت همیشه تماشاگران منتظر بودند که او در دنبالههای فیلم چه چیزی برای گفتن دارد. بسیاری از خود میپرسیدند کامرون در ادامهی فیلم ۲۰۰۹ خود که توانست رکورد گیشه را بشکند، چه چیز اضافهای درباره ناوی به ما خواهد گفت. اما کامرون همیشه تماشاگرانش را شگفت زده کرده است. و اینبار با دومین قسمت فرنچایز آواتار با نام «آواتار: راه آب» برگشته تا پاندورا را به کاوش در فضاهای زیر سطح اقیانوس ببرد. بهنظر میرسد این دنباله آواتار بهتر از نسخه اصلی ساخته شده و پر از خلاقیتهای خیرهکننده است. از ناوی ۹ فوتی گرفته تا طیف گستردهای از اکوسیستمهای نمایش داده شده. کامرون موفق شده تماشاگرانش را با تجربههای جدیدی همراه کند و از بیشتر بلاکباسترهای امروزی پیشی بگیرد. حتی میتوان «آواتار: راه آب» را با دیگر فیلمهای جیمز کامرون مقایسه و به برتری آن اذهان کرد.
سی و یک نما - در سال ۱۹۵۲، میتزی و برت فابلمن (با بازی پل دانو و میشل ویلیامز) بیرون از سینما ایستادهاند و سعی میکنند دلهرههای پسر ۷ سالهشان سمی (با بازی ماتئو زوریون فرانسیس-دیفورد) را از دیدن یک فیلم در اولین مواجهاش با سینما آرام کنند. برت خم میشود و تکنیک ۲۴ فریم در ثانیه و مفهوم "تداوم دید" سینما را برای پسرش توضیح میدهد. اما مادر سمی نگاهی متفاوت به سینما دارد. میتزی میگوید: «فیلمها رویا هستند». پسرش پاسخ میدهد: "اما رویاها ترسناک هستند." مادرش به او یادآوری میکند: "نه همه رویاها."
سی و یک نما - بازپرس، پلیس میانسالی است که از بیماری "بیخوابی" رنج میبرد. زندگی مسالمتآمیزی با همسرش دارد و در حرفهاش موفق است اما حس پوچی از او فردی افسرده ساخته که آرزو میکند تا ساعتی بخوابد.
سی و یک نما - وقتی دادستان در اواخر فیلم نسبتا طولانی "آرژانتین، ۱۹۸۵" دفاعیه بلندش را در دادگاه میخواند، هیچ بخش از نوشتهی او تاثیرگذارتر از جملهی کوتاه پایانیش با فعلی مستتر نیست:
" دوباره؛ هرگز".
سی و یک نما - ژان دیلمان، شماره ۲۳ کهدو کومرس، ۱۰۸۰ بروکسل شانتال آکرمن، با این واقعیت سر ناسازگاری دارد که در ساختار مردسالارانه غالبِ اکثر فیلمها، سینما به ندرت زندگی حوصلهبر و ایستای یک زن خانهدار معمولی را به تصویر کشیده است. شاهکار آکرمن که در سال ۱۹۷۵ منتشر شد، بدیلی برای این ساختار ارائه میدهد که در آن سنگینی و اضطراب فضاهای خانگی در قامت قهرمان زن به نمایش در آمده است.
سی و یک نما - دیشب نتایج جدیدترین نظرسنجی مجله «سایت اند ساوند» برای انتخاب بهترین فیلمهای تاریخ اعلام شد که بر اساس آن (در فهرست فیلمهای منتخب منتقدان)، فیلم «ژان دیلمان، شماره ۲۳ کهدوکومرس، ۱۰۸۰ بروکسل» (شانتال آکرمن، ۱۹۷۵) به عنوان بهترین فیلم تاریخ سینما برگزیده شده است.