سی و یک نما - آیا مایکل مان بخت و اقبال سینمایی خود را از دست داده است؟ کسانی که فیلم جدید مایکل مان با نام «فراری» را دیدهاند چندان نظر خوشی به آن ندارند.
سی و یک نما - مدتی است که خبری از کاترین بیگلو نشنیدهایم. شش سال از اکران آخرین فیلم کاترین بیگلو، «دیترویت» میگذرد. به نظر میرسد این فیلمساز برنده اسکار در حال حاضر فیلمبرداری پروژه بعدی خود را آغاز کرده است، پروژهای با عنوان "قاچاقچی" (Smuggler).
سی و یک نما - در آخرین روز اردیبهشتماه، پیکر رضا حداد کارگردان تئاتر که دو روز قبل براثر ایست قلبی از دنیا رفت، در میان اندوه و ماتم و اشکهای خانواده و دوستانش در محوطه اصلی خانه هنرمندان برگزار شد.
سی و یک نما - جیم جارموش در صنعت سینما زمانی شروع به کار کرد که فیلمهای مستقل در حال رونق گرفتن بودند و تبدیل به سمبل سینمای مستقل معاصر آمریکا شد. او در این زمینه نسبتاً خوش شانس بود، تا اینکه در سال ۱۹۸۴ فیلم کلاسیک کم هزینهاش "عجیبتر از بهشت" را ساخت.
او از آن زمان تاکنون موفق به اکران ۱۳ فیلم بلند شده است که از جمله مهمترین آنها میتوان به «پترسن»، «گلهای پژمرده»، «فقط عاشقان زنده میمانند»، «مغلوب قانون» و «گوست داگ: سلوک سامورایی» اشاره کرد.
سی و یک نما - سال گذشته، آلخاندرو خودوروفسکی در شبکههای اجتماعی درباره پروژه بالقوه جدیدی که روی آن کار میکند صحبت کرده بود.
سی و یک نما - مراسم تشییع و تدفین پیکر زنده یاد کیومرث پوراحمد کارگردان شناخته شده سینمای ایران صبح امروز جمعه ۱۸ فروردین ماه در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) برگزار شد.
سی و یک نما - خاکسپاری کیومرث پوراحمد انگار فرق داشت. هم باشکوه بود و هم تفکربرانگیز. هر چه بود احترام بود و سوک اما امید بخش و قدرشناسانه. انگار آمده بودیم با هم آشتی کنیم. چه خوب که هنوز زندهایم در مصیبتها کنار هم.
گر چه بودند آنهایی که میخواستند این مراسم دلی را هم سیاسی کنند اما قصه، قصهی مجید بود و غم بود و شوک و درد مشترک. اگر سیاست هم بود اما گوشهای نشسته بود.
زندانیان سیاسی آزاد شده آمده بودند، مثل جعفر پناهی و محمد رسولاف. بازداشت شدههای آزاد شده هم بودند مثل کتایون ریاحی. چهرههای کم پیدا بودند مثل طنازطباطبایی و سروش صحت، اصولگرایان دو آتیشه هم بودند مثل حبیب احمد زاده. رفیق و همکارهای قدیمی بودند مثل مرضیه برومند مدیر عامل فعلی خانه سینما، احمد امینی یا همایون اسعدیان. بازیگران بودند و بازیگرانی که با قصههای او بیشتر شناخته شدند هم صاحب عزا بودن مثل جهانبخش سلطانی و بهزاد خداویسی. حتی محمدعلی زم هم بود. پدر روح الله زم که اعدام شد.
ممنوعالکارها بودند، ممنوعالتصویرها هم بودند. ممنوعالخروجها آمده بودند، راستی! ستارهی "شب یلدا" شاهکار پوراحمد هم بود، محمدرضا فروتن را میگویم. آنها که درونشان از همه زیباتر است هم بودند و مهمتر از همه.....
مردم بودند و اینبار نیامده بودند تا با سلبریتیها عکس بگیرند. صاحب عزا بودند در کنار خانوادهی پرشمار و عزادار کیومرث پوراحمد. دنبال برادر بزرگش میگشتم. همانکه قبل از او در کار فیلمسازی بود. ندیدمش. آنها که از اصفهان سلام بی بی را به پسرش میرساندند. مادر از راه دور هم فرزتدش را تنها نمیگذارد.
البته که مردم نمیتوانستند چندان داخل جمع شوند و امکانش نبود.
حتی دلواپسان هم بودند...
حوصلهتان سر نرود از بودند و بودند گفتنهای من.
بگذارید اسامی بعضیها را بگوییم تا ببینید که چه دورهمی تلخ و باشکوهی بود این وداع. شاید تلنگری که هنوز هم میشود از کنار هم بیاعتنا نگذشت. ما هنوز هم قدردانی و با هم بودن را بلدیم.
سی و یک نما - هرگز باور نمیکردیم که هفت سال پس از انتشار این مطلب به بهانه حضور کیومرث پوراحمد در برنامه خندوانه، درست در همان تاریخ، وی به زندگیاش پایان دهد. در قاب نگاه قرار دادن و گفتن از خصوصیات او در آن زمان برایمان از این جهت با اهمیت است که زنده بود، نفس میکشید و امید داشت، وگرنه که این دو روز همه دارند از او میگویند و برای او مینویسند، حتما پربارتر، با محتوای بیشتر و حتما زیباتر و جذابتر.
اما لطفا بخوانید. در روزگاری بخوانید که دیگر کیومرث پوراحمد در بین ما نیست و نازآفرین کاظمی هم با تمام توانمندیهایش در بازیگری و نویسندگی از ایران مهاجرت کرده است. خندوانهای هم نیست و ما تمام خاطراتی که با خندوانه داشتیم را میخواهیم انکار کنیم.
دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۵:
یکی از بهترین شبهای خندوانه با حضور کیومرث پور احمد/ دیشب خندوانه "شب یلدائی" بود