نمایش موارد بر اساس برچسب: کارگردان

سی و یک نما - جیم جارموش در صنعت سینما زمانی شروع به کار کرد که فیلم‌های مستقل در حال رونق گرفتن بودند و تبدیل به سمبل سینمای مستقل معاصر آمریکا شد. او در این زمینه نسبتاً خوش شانس بود، تا اینکه در سال ۱۹۸۴ فیلم کلاسیک کم هزینه‌اش "عجیب‌تر از بهشت" را ساخت.

او از آن زمان تاکنون موفق به اکران ۱۳ فیلم بلند شده است که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به «پترسن»، «گل‌های پژمرده»، «فقط عاشقان زنده می‌مانند»، «مغلوب قانون» و «گوست داگ: سلوک سامورایی» اشاره کرد.

منتشرشده در سینمای جهان

سی و یک نما - شورای پروانه نمایش فیلم‌های سینمایی با صدور پروانه نمایش ۳ فیلم موافقت کرد.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - سال گذشته، آلخاندرو خودوروفسکی در شبکه‌های اجتماعی درباره پروژه بالقوه جدیدی که روی آن کار می‌کند صحبت کرده بود.

منتشرشده در سینمای جهان

سی و یک نما - مراسم تشییع و تدفین پیکر زنده یاد کیومرث پوراحمد کارگردان شناخته شده سینمای ایران صبح امروز جمعه ۱۸ فروردین ماه در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) برگزار شد.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - خاکسپاری کیومرث پوراحمد انگار فرق داشت. هم باشکوه بود و هم تفکربرانگیز. هر چه بود احترام بود و سوک اما امید بخش و قدرشناسانه. انگار آمده بودیم با هم آشتی کنیم. چه خوب که هنوز زنده‌ایم در مصیبت‌ها کنار هم.

گر چه بودند آنهایی که می‌خواستند این مراسم دلی را هم سیاسی کنند اما قصه، قصه‌ی مجید بود و غم بود و شوک و درد مشترک. اگر سیاست هم بود اما گوشه‌ای نشسته بود.

زندانیان سیاسی آزاد شده آمده بودند، مثل جعفر پناهی و محمد رسول‌اف. بازداشت شده‌های آزاد شده هم بودند مثل کتایون ریاحی. چهره‌های کم پیدا بودند مثل طنازطباطبایی و سروش صحت، اصولگرایان دو آتیشه هم بودند مثل حبیب احمد زاده. رفیق و همکارهای قدیمی بودند مثل مرضیه برومند مدیر عامل فعلی خانه سینما، احمد امینی یا همایون اسعدیان. بازیگران بودند و بازیگرانی که با قصه‌های او بیشتر شناخته شدند هم صاحب عزا بودن مثل جهانبخش سلطانی و بهزاد خداویسی. حتی محمدعلی زم هم بود. پدر روح الله زم که اعدام شد.

ممنوع‌الکارها بودند، ممنوع‌التصویرها هم بودند. ممنوع‌الخروج‌ها آمده بودند، راستی! ستاره‌ی "شب یلدا" شاهکار پوراحمد هم بود، محمدرضا فروتن را می‌گویم. آنها که درونشان از همه زیباتر است هم بودند و مهمتر از همه.....

مردم بودند و اینبار نیامده بودند تا با سلبریتی‌ها عکس بگیرند. صاحب عزا بودند در کنار خانواده‌ی پرشمار و عزادار کیومرث پوراحمد. دنبال برادر بزرگش می‌گشتم. همانکه قبل از او در کار فیلمسازی بود. ندیدمش. آنها که از اصفهان سلام بی بی را به پسرش می‌رساندند. مادر از راه دور هم فرزتدش را تنها نمی‌گذارد.

البته که مردم نمی‌توانستند چندان داخل جمع شوند و امکانش نبود.

حتی دلواپسان هم بودند...

حوصله‌تان سر نرود از بودند و بودند گفتن‌های من.

بگذارید اسامی بعضی‌ها را بگوییم تا ببینید که چه دورهمی تلخ و باشکوهی بود این وداع. شاید تلنگری که هنوز هم می‌شود از کنار هم بی‌اعتنا نگذشت. ما هنوز هم قدردانی و با هم بودن را بلدیم.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - هرگز باور نمی‌کردیم که هفت سال پس از انتشار این مطلب به بهانه حضور کیومرث پوراحمد در برنامه خندوانه، درست در همان تاریخ، وی به زندگی‌اش پایان دهد. در قاب نگاه قرار دادن و گفتن از خصوصیات او در آن زمان برایمان از این جهت با اهمیت است که زنده بود، نفس می‌کشید و امید داشت، وگرنه که این دو روز همه دارند از او می‌گویند و برای او می‌نویسند، حتما پربارتر، با محتوای بیشتر و حتما زیباتر و جذاب‌تر.

اما لطفا بخوانید. در روزگاری بخوانید که دیگر کیومرث پوراحمد در بین ما نیست و نازآفرین کاظمی هم با تمام توانمندی‌هایش در بازیگری و نویسندگی از ایران مهاجرت کرده است. خندوانه‌ای هم نیست و ما تمام خاطراتی که با خندوانه داشتیم را می‌خواهیم انکار کنیم.

دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۵:

یکی از بهترین شب‌های خندوانه با حضور کیومرث پور احمد/ دیشب خندوانه "شب یلدائی" بود

منتشرشده در تلویزیون

سی و یک نما - پس از اعلام خبر درگذشت کیومرث پوراحمد، کارگردان پیشکسوت و برجسته‌ی سینمای ایران، دادستان گیلان در مورد علت مرگ وی اعلام کرد: "به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شدند و با بررسی‌های اولیه نظر بر خودکشی این کارگردان سینما داشتند که واکاوی جزئیات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است.'

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما- می‌گویند خودکشی کرده، از افسردگی. مگه میشه؟! باورش سخته خودکشی با موهای سپید و این همه سرد و گرم چشیدن!! شوک شدیم. همین چند وقت پیش، سر حال داشت از خواسته‌ی مردم دفاع می‌کرد. همین چند وقت پیش، رسانه‌ها بندش کرده بودند و نقدش می‌کردند و آزارش می‌دادند. همین چند وقت پیش، مرتب به او سرکوفت می‌زدیم که دوران‌ات تمام شده مربی و دیگر بلد نیستی کار خوب بسازی.

همین چند وقت پیش....

اما داشت دوباره سریال می‌ساخت. هنوز آن قامت بلندش، چندان خم نشده بود و هنوز هم وقتی می‌ایستاد دو وجب از همه بلندتر بود اما رفت!!

پسر بی بی رفت. راوی تصویرهای خاطره‌ساز "قصه های مجید" رفت. خالق "خواهران غریب" رفت اما غریب نبود، بود؟ با "اتوبوس شب" رفت؟ نه انگاری که شبرو نبود‌، دم صبح رفت. دنبال کدام "سرنخ" رفت اینطور بی خبر، نمی‌دانم!

اما شاید رویمان نشود با نقدهای این دو سه سال اخیر، راحت مُرده پرستی کنیم و به سوگ بنشینیم. اما او رفت. با آن لهجه‌ی شیرین اصفهانی و با آن همه خاطره که از او داریم، رفت. قبل از "شب یلدا" رفت، چند روز بعد از سال نو. او رفت، شاید "به خاطر هانیه" رفت.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - کوئنتین تارانتینو در آستانه ساخت دهمین پروژه سینمایی خود است که به گفته‌اش، آخرین فیلم بلند او خواهد بود. اسم فیلم «منتقد فیلم» و در حال و هوای اواخر دهه ۱۹۷۰ در لس آنجلس با مرکزیت یک زن تاثیرگذار روایت می‌شود.

منتشرشده در سینمای جهان

سی و یک نما - در کارنامه‌ی هر کارگردان صاحب نام ایرانی معمولا دو اثر هست که مخاطبین و حتی منتقدین سینما در برتری آن دو نسبت به هم در تردید هستند که گاه شاهین دو کفه ترازوی سلیقه‌ها و نظرها را در مماس با یکدیگر قرار می‌دهد. البته یقینا به این معنا نیست که این دو فیلم بهترین ساخته‌ی آن فیلمساز محسوب می‌شوند بلکه نگاهی نزدیکتر به هم دارند و بیشتر با هم مقایسه می‌شوند و یا بیشتر در خاطره‌ها مانده‌اند.

در ادامه دو فیلم از چند فیلمساز صاحب سبک ایرانی را می‌بینیم که بیشتر از فیلم‌های دیگر آنها، با هم رقابت می‌کنند و امتیاز گرفتند.

منتشرشده در سینمای ایران
صفحه7 از23