خانهای که روزگاری ابهت خاصی داشت و به خاطر سبک معماری ویژه و همینطور مالک صاحبنامش، فیلمها و سریالهای فاخری چون سلطان صاحبقران (علی حاتمی)، عروسی خوبان (محسن مخملباف)، گراند سینما (حسن هدایت)، دلشدگان (علی حاتمی)، دیوانهای از قفس پرید (احمدرضا معتمدی)، افسانه آه (تهمینه میلانی) و شهرزاد (حسن فتحی) در آن فیلمبرداری شد، حالا به لطف مالک کنونیاش آنقدر مخروبه شده که پیمان قاسمخانی، کارگردان فیلم سینمایی «خوب، بد، جلف» سکانسهای مربوط به خانه حسام تبهکار را در آن میسازد که نمای خارجی آن خارج از شهر است ولی نمای داخلی به قلب بافت تاریخی تهران و خانه مستوفیالممالک پرت میشود. در این فیلم خانه حسن مستوفیالممالک که شش بار نخستوزیر و ۱۵ بار وزیر بود و به عنوان یکی از بزرگترین، خوشنامترین و کارآمدترین سیاستمداران دوره قاجار شناخته میشود، محلی برای زندگی اراذل و اوباش و آشپزخانهای برای تولید شیشه و روانگردانهای صنعتی میشود.
اما به راستی چه اتفاقی میافتد که چنین خانهای با معماری بینظیر، لوکیشن چنین فیلمی میشود؟ آیا کارگردانان امروز بدون دانستن پیشینه تاریخی خانهها و مالکان آنها فقط دنبال لوکیشنهایی هستند که فیلمشان در آن ساخته شود و اصلا به ارزش معنوی و مادی آن خانه توجه نمیکنند؟ چرا اغلب خانههای قدیمی و فاخر ایران در واقعیت هم محلی شدهاند برای زندگی معتادان تا جایی که شهرداریها در شهرهایی چون تهران، شیراز، قزوین و اهواز بافت تاریخی را خراب میکنند تا در ظاهر معتادان را از آن محلات دور کنند. حالا این تصور به سینمای ایران نیز راهیافته تا جایی که در بسیاری از فیلمها وقتی میخواهند خانه معتاد یا تبهکاری را نشان دهند به سراغ خانههای تاریخی میروند و آرامآرام هنرهفتم به مخاطبان القا میکند که خانههای تاریخی و قدیمی محل زندگی افراد متشخص نیست و این اراذل و اوباش هستند که در آنها زندگی میکنند. بعد از مدتی وقتی مردم و مسئولان به این باور برسند که در این خانهها دیگر نمیشود زندگی کرد، به نگهداری از آنها بیتوجه شده و ترجیح میدهند این خانهها را خراب و نوسازی کنند.
با این حال حساب خانه مستوفیالممالک در گذر مستوفی چهارراه گلوبندک تهران جداست. این خانه که در فهرست آثار ملی کشور نیز به ثبت رسیده، در دهه 60 با ترغیب سیدمحمد غرضی، وزیر پست و تلگراف و تلفن از بازماندگان مستوفیالممالک خریداری شد تا در آن موزه پست راهاندازی شود. اما پس از گذشت سالها هنوز این امر محقق نشده است. حالا شرکت پست که مالک امروز آن است این خانه را به گروههای فیلمبرداری اجاره میدهد بدون آنکه کمیتهای برای بررسی فیلمنامه داشته باشند تا بدانند آیا موضوع فیلم با چنین خانهای هماهنگی دارد یا خیر؟ شاید هم مهم نیست. مهم اجارهبهایی است که گرفته میشود و حتی برای خود بنا نیز هزینه نمیشود چراکه وضعیت کنونی این ساختمان اصلا خوب نیست. سقفها طبله کرده، گچبریها ریخته و درها را موریانه زده. این شرکت حتی اجازه نمیدهد بازدیدکنندگان و علاقهمندان از این خانه دیدن کنند. نه مرمت و بهسازی در کار است نه بازدید و مروری. خانه مستوفیالممالک نیاز به مرمت فوری دارد که اگر رخ ندهد معلوم نیست چند زمستان دیگر میتواند در برابر برف و باران تاب آورد و فرو نریزد.
مرجان حاجی رحیمی
روزنامه فرهیختگان