سی و یک نما - ۲ فیلم به جمع فیلمهای راه یافته به بخش مسابقه سینمای ایران سی و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران اضافه شدند.
سی و یک نما - فیلم جنگی «چیزهایی که با خود بردند» با بازی شماری از بازیگران مشهور از جمله تام هاردی نامزد اسکار بازیگر «مد مکس»، تای شرایدن بازیگر «ماد»، استیون جیمز نامزد گلدن گلوب بازیگر «اگر خیابان بیل میتوانست حرف بزند»، بیل اسکارزگرد بازیگر «آن»، پیت دیوید سن، اشتون سندرز بازیگر «مهتاب»، مارتین سنسمایر، مویسس آریاس و انگس کلود ساخته میشود.
سی و یک نما - فیلم درام و کمدی «بچه کاراگاه» اولین تجربه کارگردانی و نویسندگی ایون مورگان است که به تازگی اکران و عرضه شده است.
سی و یک نما - امکان ثبتنام اعضای ۲ انجمن صنفی کارگردانان و تهیهکنندگان سینمای مستند روی وبسایت چهاردهمین جشنواره «سینماحقیقت»، به منظور استفاده از برنامههای کارگاهی و نمایشی فراهم شد.
سی و یک نما - بازیگرانی که نقش مأمور 007 را در مجموعه فیلم های جیمز باند بازی کرده اند، شان کانری را به خاطر جذابیت، بازی های درخشان و بازی گلف به یاد می آوردند.
سی و یک نما - دستم به نردهی کنار پله ها بود و آروم تو پله ها میچرخیدم تابه خونهی عبد برسم. چقدر این پلهها عجیب بودن... پلهها جاییه برای فکر کردن و متمرکز شدن روی کاری که میخوای انجام بدی و بعضی وقتا هیچ وقت تموم نمیشن و پلههای جادویی خونهى عبد هم همیشه همین بود. کش میاومدن و ری میکردن و هرچی تلاش میکردی ازشون زودتر عبور کنی، دو تا دو تا، هی بچه میکردن و زیاد میشدن. پلهها جون دارن و میفهمن و به هم حسودی میکنن. بعضی وقتا هم قدشون رو همچین میکشن بالا تا نتونی بری روی بعدی، یه جنگ با کسی که ازشون بالا میره دارن و یه جنگ داخلی بین خودشون و همیشه منتظرن که بخوری زمین یا روشون سکته کنی و قلبت وایسه. و پله برقیها هم که بدترن؟ اونها خیلی موذی و بی سروصدا پشت هم حرکت میکنن و عین گله ی گرگها با هم شکار میکنن. فقط کافیه که حواست پرت شه و نوک پات بره لای یکیشون، اونوقت همه با هم متحد میشن و میکشنت اون لا و عین چرخ گوشت چرخت میکنن و تا مامور پلهبرقی سر برسه، هزار تیکه شدی و محو. پلهها هم بیسروصدا به کارشون ادامه میدن. از پلهها بدم میاد.
سی و یک نما - شان کانری بازیگر مشهور سینمایی جهان و اولین بازیگر نقش جیمز باند و برنده جایزه اسکار در درگذشت.
سی و یک نما - بزرگداشت بابک کریمی برای یک عمر فعالیت سینمایی در جشنواره «مدفیلم» ایتالیا برگزار میشود.
ناصر یاخچی بیگلو/ سی و یک نما - «ویلارد» با بازی «بیل اسکارگارد» (Bill Skarsgard) از جنگ باز می گردد و «شارلوت» (هیلی بنت _ Haley Bennett) را به همسری می گیرد و در تپه ای نزدیک شهر «ناکم استیف» خانه ای اجاره می کنند. آنها «آروین» (پسرشان) را دارند و قرار است زندگی آرامی را سپری کنند. البته این شروع داستانهای تودرتویی است که «آنتونیو کامپوس» می خواهد برایمان بگوید. داستان آدمهایی عجیب با دیدگاه ها و کارهایی عجیبتر. داستانهایی که دایره وار در دو شهر می چرخند و به هم گره می خورند. خود فیلم نیز اذعان دارد که ارتباط این اتفاقات، پایه و اساس قصه اش هستند و این ارتباط ایجاد شده کمک می کند تا تعلیق و همزادپنداری در فیلم بیشتر شود. داستان ها از مرگ دلخراش سربازی بر روی صلیب آغاز می شود که مقابل چشمان «ویلارد» اتفاق افتاده و بعدها این اتفاق به زندگی خودش کشیده می شود و بعدها زندگی پسرش را تحت تاثیر قرار می دهد. پسری که قهرمان زندگی اش همین پدر است. بعد از آن هم مرگها و قتل ها در پی هم می آیند.