سی و یک نما - پس از بیست و چهار ساعت سکوت مسئولین سینمایی و رایزنی ها در مورد نحوه برخورد با مرگ بازیگری که در حقیقت نسل نویی از موج نو سینمای ایران محسوب میشود، بالاخره تصمیم گرفته شد تا پیکر سعید کنگرانی مستقیما به بهشت زهرا منتقل شده و مراسمی هم در قطعه هنرمندان و زمان خاکسپاری داشته باشد.
ریحانه محمودی(سی و یک نما ) -صحبت از سعید کنگرانی است.سعید کنگرانی؛ بازیگرتوانا و خوش چهره آخرین سال های قبل از انقلاب که او را آلن دلون آینده ایران می دانستند، چه از نظر زیبایی چهره و چه حضور در فیلم های خوب و ماندگار سینما.کسی که کارش را با بهترین کارگردان ها شروع کرده بود و حالا هم مخاطب خاص و هم مخاطب عام سینما پذیرای نقش آفرینی های او بودند اما تقدیر برای او چنین نشد و به قول خودش بازیگری او را بدبخت کرد .حال خوشحالیم که برای از او گفتن بهانههای خوبی پیدا کرده ایم.
نمایش دوبارهی فیلم کم نظیر" دایره مینا" با بازی او و به کارگردانی" داریوش مهرجویی"، فیلمی که در زمان خود به مسئلهی خون فروشی و خونهای آلوده پرداخته بود؛ در جشنوارهی سلامت و حضورش پس از چهارده سال در یک سریال شبکه نمایش خانگی به نام رقص روی شیشه به کارگردانی مهدی گلستانه. در این مطلب به مرور زندگی هنری سعید کنگرانی، یکی از ستارههای خاص پیش از انقلاب میپردازیم. ستارهای که حضور در فیلمی به کارگردانی پرویز صیاد، در مسیر هنری زندگی اش را تغییر داد
فصل اول
سعید کنگرانی در نوجوانی حضوری کوتاه در رضا موتوری ساختهی مسعود کیمیایی در سال ۱۳۴۹ داشت و با فیلم دایره مینا به صورت رسمی وارد سینما شد. پسر بسیار جوانی که در کنار زنده یاد "فروزان" ظاهر شده بود و شاید توجه چندانی هم به او نشد، اما پس از آن در کنار علی نصیریان و بازی در فیلم "سرایدار" توجه موج نوع سینمای ایران را بیشتر جلب کرد.تا اینکه برای نقش مهم و اصلی سریال دایی جان ناپلئون اثر ناصر تقوایی برگزیده شد؛ و در داستانی جذاب از ایرج پزشک زاد و تحت نظارت کارگردانی به بزرگی ناصر تقوایی درخشید. سریالی که هنوز هم میتوان آن را به عنوان یکی از ماندگارترین سریالهای تاریخ تلویزیون از آن نام برد. شانسی که سعید کنگرانی در آن زمان داشت، همبازی شدن باپارتنرهای فوقالعادهای چون، پرویز فنی زاده، پرویز صیاد، غلامحسین نقشینه، محمد علی کشاورز و... بود که به مکتب خوبی برای آموختن حقیقی هنر بازیگری، در او تبدیل شد.
فصل دوم
سال ۵۵ سال خوبِ سعید کنگرانی بود؛ هم به واسطهی نقش آفرینیاش در فیلم سرایدار که به نوعی نقطه عطفی در بازیگری او بود و هم برای بازی در سریال دایی جان ناپلئون. درخشش سعید کنگرانی در دایی جان پالئون به خصوص با توجه به چهرهی زیبایی که داشت برای او بستری را فراهم آورد تا بتواند در آینده از چهرههای اول سینمای ایران باشد، اما انتخاب بعدی او انتخابی نبود که بتواند در زمان آغاز اعتراضها و حرکتهای انقلاب اسلامی برای او کارساز باشد. فیلم در امتداد شب با تمام انتقادهایی که میتوان بر آن دانست فیلم خوش ساختی بود که موفقیت در گیشه را نیز از آن خود کرد. فیلمی که با وجود فروش خوبش، از خط قرمزهای بسیاری در سینما عبور کرده بود که شاید به مذاق مردمی که در آن زمان به واسطه آغاز حرکتهای انقلابی روحیات متفاوتی پیدا کرده بودند، خوش نیامد. بازی در مقابل فائقه آتشین کار سادهای نبود و علیرغم درخشش سعید کنگرانی و فروش قابل توجه فیلم، بخت و اقبال او پس از آن خوب نفروخت.
فصل سوم
در همان زمان شوی پرطرفداری در آمریکا پخش میشد که دنی و مری آزموند آن را اجرا میکردند. در ایران نیز به تقلید از آن برنامهای ساخته شد با اجرای سعید کنگرانی و شهره صولتی که با اقبال چندانی مواجه نشد و در برخورد با وقوع انقلاب اسلامی تقریباً تمام شانسهای سعید کنگرانی برای اوج گرفتن از بین رفت.
فصل چهارم
آخرین حضور پیش از انقلاب او در فیلمی به نام پرواز از قفس بود که در آن، همراه فرزانه داوری جلوی دوربین رفت و به رغم فروش خوبش در گیشه، با وقوع انقلاب اسلامی فیلم از روی پرده پایین کشیده شد. فیلم، داستان عاشقانهی معمول و مرسومی را به تصویر میکشید و بد نیست که در این مطلب به فرزانه داوری هم اشارهای داشته باشیم که اگر میماند یا میشد که بماند، قطعاً از ستارههای اول زن سینمای ایران میشد. فرزانه داوری را ایرج قادری به سینما معرفی کرد که نقش کوتاهی در موسرخه و نقش اول فیلم برادرکشی را ایفا کرد و بعد از بازی در پرواز از قفس و انقلاب اسلامی از ایران خارج شد و شاید جالب باشد که بدانید او در همان جوانی صاحب دختری شد که بعدها با امین حیایی ازداوج کرد و دارا حیایی که امروز بازی خوب او در فیلم شعله ور را شاهد هستیم؛ در واقع نوهی فرزانه داوری است.
فصل پنجم
فصل خون در سال ۵۹ و گرداب در سال ۶۱ آخرین حضورهای او در سینما پیش از غیبت طولانیاش بود. بازیگری که زمانی روی جلد تمام مجلات دلبری میکرد ولی در حرفهاش گزیدهکار بود و سختگیر. بازیگری که دیگر نمیدیدمش.
فصل ششم
شاید بتوان از اشتباهات کاری سعید کنگرانی بعد از ترک ایران، به حضور در برنامههایی که در شأن اون نبود اشاره کرد؛ بازی در آیتمهای کوتاه کمدیای که اساساً با فضای او قرابتی نداشت.
فصل هفتم
سعید کنگرانی بعد از بازگشت به ایران، اجازهی حضور در سینما را پیدا کرد. او بازیگر بی حاشیهای بود و از تصمیمهای خوب و شایانی که مدیریت سازمان سینمایی در آن سالها داشت میتوان به همین تصمیم اشاره کرد. آن هم در زمانی که بسیاری از بازیگرانی که قبل از انقلاب فیلمهای "آنچنانی" تری بازی کرده بودند، پس از انقلاب نیز فعالیت داشتند.
فصل هشتم
یقیناً نام زنده یاد علی معلم به قدری بزرگ بود که سعید کنگرانی آسوده خاطر خود را به او بسپارد تا در فیلم ازدواج به سبک ایرانی بازی کند. فیلم کمدی خوش ساخت و پرفروشی که بخش قابل توجهی از فروشش را مدیون حضور او بود اما نتوانست به عنوان تضمین پرقدرتی برای ادامهی فعالیتش در سینمای پس از انقلاب محسوب شود. شاید به همین دلیل، ۱۴ سال از فعالیتهای هنری فاصله گرفت تا امروز خبر حضور او را در یک سریال شبکه نمایش خانگی به نام رقص روی شیشه به کارگردانی مهدی گلستانه بشنویم.
امیدواریم کاراکتری که او در این سریال بازی میکند به مدل بازیگری و امضای خاصش نزدیک باشد و این بازگشت، تبدیل به همان بازگشت توانمند و درخشان به عرصهی سینما و سریال، برای این ستارهی خوب سینمای ایران شود
پی نوشت : با تشکر از خانم هما گویا که مرا در جمع آوری بخشی از اطلاعات در این یادداشت یاری کردند
سی و یک نما- کتابهای داستانی نه تنها برای لذت و سرگرمی و کسب آگاهی خوانده میشوند، بلکه گاه منبع الهام سینماگران و خلق ماندگارترین فیلمها در تاریخ سینما هستند. در ایران نیز .فیلم ها و سریال های ماندگاری از لابه لای کتاب ها در تصویر جان گرفتند. چند سال قبل ، باشگاه خبرنگاران جوان در این رابطه گزارش کاملی ارائه کرده بود که بی مناسبت نیست در ایام نمایشگاه کتاب ، این فیلم ها و سریال های اقتباسی را دوباره با هم مرور می کنیم
کتابهای زیادی هستند که نه تنها خوانده شدهاند بلکه الهامبخش فیلمهایی در تاریخ سینمای ایران بودهاند. آثار داستانی بخصوص در سینمای روشنفکری ایران کمک بزرگی بودهاند. البته گاهی اقتباسهای سینمایی فیلمهای موفقی از آب درنیامدهاند و گاهی هم فیلم با اعتراضِ نویسنده روبهرو شده است.
در ادامه مروری داریم بر برخی اقتباسهای سینمایی از آثار ادبی و داستانهایی که دستمایه ساخت فیلم قرار گرفتهاند.
بخش اول: کتابها و داستانهای ایرانی
شب قوزی
شب قوزی ساخته فرخ غفاری است و از داستان «خیاط، احدب، یهودی، مباشر و نصرانی» از شب بیست و چهارم «هزار و یک شب» اقتباس و نگاشته شده و بخشی از فضای سیاه دهه 40 جامعه ایران را به نمایش میگذارد. این فیلم اگرچه در اکران عمومی، با اقبال چندانی روبهرو نشد ولی در جشنوارههای کن، کارلویواری و بروکسل مورد تحسین قرار گرفت.
گاو
شاید بتوان فیلم «گاو» را یکی از مهمترین اقتباسهای تاریخ سینمای ایران خواند. این فیلم در سال ۱۳۴۸به کارگردانی داریوش مهرجویی و بر اساس داستان «عزاداران بیل» غلامحسین ساعدی ساخته شده و در جشنوارههای بینالمللی به نمایش درآمده است. ساعدی درباره ساخت این فیلم حساسیتهای زیادی نشان داده، او سر صحنهها حاضر میشده و در جریان ساخت فیلم قرار داشته است، اما به دلیل برخی محدودیتها در زمان ساخت فیلم و به دلیل فشارها برخی بخشها حذف میشود.
تنگسیر
تنگسیر نخستین رمان صادق چوبک است و ماجرای رمان در تنگسیر، دواس و بوشهر میگذرد. «زایر محمد» قهرمان این داستان، از شخصیتهای ماندگار ادبیات ایران است. امیر نادری در سال 1352 بر اساس این فیلم، فیلمی به همین نام ساخت که در آن چهرههایی چون بهروز وثوقی، پرویز فنیزاده، جعفر والی و عنایت بخشی بازی میکنند.
چکمه
فیلم «چکمه» در سال 1371 به کارگردانی محمدعلی طالبی ساخته شد، این فیلم که بازیگری خردسال داشت و در فضای جنوب تهران روایت میشد با اقتباس از داستان کوتاه «چکمه» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی جلوی دوربین رفت.
آرامش در حضور دیگران
آرامش در حضور دیگران ساخته ناصر تقوایی در سال 1351 است. این فیلم بر اساس داستانی به همین نام از غلامحسین ساعدی روی پرده رفت. فیلم داستان سرهنگی است که بعد از مرگ زنش دوباره ازدواج میکند.
درخت گلابی
فیلم «درخت گلابی» بر اساس داستانی از گلی ترقی ساخته شده است. این فیلم که بر اساس داستان «جایی دیگر» ساخته شده با کارگردانی داریوش مهرجویی در سال 1376 روی پرده رفت.
آتش بدون دود
رمان «آتش بدون دود» نوشته نادر ابراهیمی است و بر اساس آن سریالی به همین نام در سال 1354 ساخته و از تلویزیون پخش شد.
بوف کور
«بوف کور» رمانی مطرح و بحثبرانگیز از صادق هدایت است. این کتاب تا کنون منشأ خلق کتابهایی زیادی بوده که تلاش کردهاند این رمان را تفسیر کنند، همچنین فیلمهایی بر اساس آن ساخته شده؛ رائول روئیز، سینماگر شیلیایی مقیم فرانسه، فیلمی را با نام «بوف کور» با برداشت آزاد از این رمان ساخت، همچنین داریوش مهرجویی الگوی خود را برای ساخت «هامون»، «بوف کور» میداند. «هامون» فیلمی اجتماعی و سوررئالیستی است که در سال 1368 ساخته شده و با بازی خسرو شکیبایی و بیتا فرهی روی پرده رفته است.
علاوه بر این بزرگمهر رفیعا بر اساس «بوف کور» فیلمی ساخته که در واقع پایاننامه اوست و در یکی از کشورهای آمریکای لاتین فیلمبرداری شده است.
کیومرث درمبخش هم فیلم «بوف کور» را در سال 1354 ساخته است. در این فیلم پرویز فنیزاده نقش پیرمرد خنزرپنزری را بازی میکند.
احمد الستی هم بر اساس این رمان در فرانسه فیلمی ساخته است.
«داش آکل»
«داش آکل» فیلمی است که بر اساس داستان «داش آکل» از کتاب «سه قطره خون» نوشته صادق هدایت با کارگردانی مسعود کیمیایی در سال ۱۳۵۰ساخته شده است.
«خمره»
«خمره» به کارگردانی ابراهیم فروزش و بازیگری بهزاد خداویسی بر اساس کتابی از هوشنگ مرادی کرمانی به نام «داستان آن خمره» ساخته شده است.
«خاک»
مسعود کیمیایی فیلم «خاک» را براساس داستان «آوسنه باباسبحان» نوشته محمود دولتآبادی ساخت. این فیلم در شهریور ۱۳۵۲اکران شد و متعاقب آن دولتآبادی در یادداشتی به آنچه تغییر نظرگاه داستان خود مینامید، اعتراض کرد.
بخشی از نامه اعتراضی دولتآبادی به این شرح است: «باباسبحان یک داستان سرزمینی و محدود به مسائل درونی است. مبنای واقعی و گرایش به واقعیت دارد و از جنبههای کنایی (سمبلیک) برکنار است. همچنانکه نویسنده باباسبحان هم برکنار است. من کار کیمیایی را در فن و تکنیک و خلق بعضی صحنهها ستایش میکنم، اما آگاهانه یا ناآگاهانه کیمیایی در ارائه داستان به صورت فیلم زاویهای جدا از از زاویه دید من انتخاب کرده است و من خود را با نظرگاه او در تضاد میبینم. من متاسفم! نه برای خودم، زیرا تاب شنیدن زخم زبان این و آن را دارم. حتی برای کیمیایی هم متأسف نیستم، چون او باز هم یک فیلم پرفروش ساخته است... من تنها برای «آوسنهی باباسبحان» متأسفم. دلم میخواست از یک داستان ملی فیلمی چنین ساخته شود. چنین نیز میپنداشتم، اما نشد و باباسبحانها به تاراج رفتند. یک بار در زمین و یک بار در فیلم!»
«قصههای مجید»
«قصههای مجید» کتابی از هوشنگ مرادی کرمانی است که بر اساس آن کیومرث پوراحمد، مجموعهای تلویزیونی برای کودکان و نوجوانان ساخت. این سریال به سریالی محبوب و خاطرهانگیز تبدیل شد و کتاب «قصههای مجید» هم بارها تجدید چاپ شده است.
«دایی جان ناپلئون»
«دایی جان ناپلئون» کتابی طنز از ایرج پزشکزاد است که آن را در سال 1349 نوشت و ناصر تقوایی بر اساس آن در سال 1355، یک مجموعه تلویزیونی به همین نام ساخت.
«حسن کچل»
«حسن کچل» اولین فیلم سینمایی علی حاتمی است که آن را در سال ۱۳۴۸کارگردانی کرده، داستان این فیلم نزدیکی زیادی با داستان «دختر روس در شب سهشنبه» از کتاب «هفت پیکر نظامی گنجوی» دارد. این فیلم در حال و هوای ایران قدیم ساخته شده و آهنگین (موزیکال) است.
روز واقعه
«روز واقعه» ساخته شهرام اسدی و «مرگ یزدگرد» بهرام بیضایی هم بر اساس روایتهای تاریخی ساخته شدهاند.
«شوهر آهوخانم»
«شوهر آهوخانم» عنوان رمانی از علیمحمد افغانی و از مشهورترین رمانهای ایرانی است. داوود ملاپور بر اساس این کتاب، فیلمی ساخته است.
«ساحره»
«ساحره» فیلمی از داوود میرباقری است که در سال 1376 آن را ساخته، این فیلم بر اساس داستان کوتاه «عروسک پشت پرده» صادق هدایت ساخته شده است. در این فیلم ویشکا آسایش ایفای نقش میکند.
«گرداب»
«گرداب» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی حسن هدایت ساخته سال ۱۳۸۳است. این فیلم اقتباسی از یکی از داستانهای کوتاه صادق هدایت به همین نام است.
«دایره مینا»
«دایره مینا» فیلم سینمایی ساختهشده در ۱۳۵۳به کارگردانی داریوش مهرجویی است. فیلم به مدت سه سال توقیف بود و سرانجام در ۱۳۵۶پروانه نمایش گرفت و در جشنواره پاریس، برلین و سپس ایران به نمایش درآمد.
این فیلم بعد از «گاو» دومین کار مشترک مهرجویی و غلامحسین ساعدی است. فیلمنامه «دایره مینا» از داستان «آشغالدونی» از مجموعه داستانهای «گور و گهواره» اقتباس شده است.
شوهر آهوخانم
غلامحسین ساعدی در بازنویسی و حتی هنگام ساخت فیلم با مهرجویی و گروه همکاری میکرد. انتظامی (بازیگر نقش سامری) در اینباره میگوید: «به هر حال در کار با مهرجویی و بحث درباره چندوچون شخصیت سامری و ویژگیهای اخلاقی و رفتاری او، روال مانند همیشه بود؛ منتها اینبار دکتر ساعدی هم بود. همیشه با دکتر ساعدی صحبت میکردم و از او هم کمک میگرفتم.»
مهمان مامان
«مهمان مامان» یک فیلم کمدی - خانوادگی است که داریوش مهرجویی آن را در سال 1383 کارگردانی کرد. این فیلم بر اساس کتابی از هوشنگ مرادی کرمانی ساخته شده است.
شیار 143
«شیار 143» ساخته نرگس آبیار است که او آن را بر اساس رمانی با عنوان «اختر و روزهای تلواسه» در سال 1392 ساخت و برگزیده بهترین فیلم از نگاه تماشاگران در جشنواره فیلم فجر شد. در این فیلم که درباره دفاع مقدس است، مریلا زارعی نقشآفرینی میکند.
«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»
«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» فیلمی به کارگردانی بهروز افخمی است که در سال 1392 سیمرغ بهترین فیلم را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. این فیلم بر اساس رمانی به همین نام از مرجان شیرمحمدی ساخته شده است.
«گاوخونی»
«گاوخونی» رمان کوتاهی از جعفر مدرس صادقی است که در ۱۳۶۰نوشته شده است. بهروز افخمی بر اساس این رمان فیلم «گاوخونی» را در سال ۱۳۸۱کارگردانی کرد.
***
بخش دوم" کتابها و داستانهای خارجی که دستمایه فیلم های ایرانی شدند
پستچی
«پستچی» فیلم سینمایی ایرانی است که در سال 1351 به کارگردانی داریوش مهرجویی ساخته شده است. در این فیلم که بر اساس نمایشنامهای از گئورگ بوخنر به نام «وویزک» ساخته شده است، علی نصیریان، عزتالله انتظامی و ایرج راد نقشآفرینی کردهاند.
سوپراستار
سوپراستار که در سال 1387 با کارگردانی تهمینه میلانی و بازی شهاب حسینی روی پرده رفت، اقتباسی است از رمان «آگوستوس» اثر «هرمان هسه».
پله آخر
دوبلینیها مجموعهای از داستانهای کوتاه از جیمز جویس است که در سال ۱۹۱۴میلادی منتشر شد. داستان «مردگان» از این مجموعه زمینه برداشت علی مصفا برای ساخت فیلم «پله آخر» بوده است.
این فیلم در سال 90 و با بازی لیلا حاتمی و علی مصفا ساخته شد. مصفا برای ساخت این فیلم نگاهی هم به رمان «مرگ ایوان ایلیچ» لئو تولستوی داشته است.
ناخدا خورشید
ناخدا خورشید فیلمی جنایی است به کارگردانی ناصر تقوایی که در سال ۱۳۶۵با برداشت آزادی از داستان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی ساخته شده است.
تقوایی در این فیلم به خوبی توانسته فضای داستان را تغییر دهد و عناصری از جنوب ایران را به فیلم راه بدهد و فیلمی با داستانی از یک نویسنده آمریکایی و ا عناصر بومی بسازد. او حتی ماجرای قتل حسنعلی منصور را به این داستان وارد میکند.
اینجا بدون من
اینجا بدون من که در سال 89 با کارگردانی بهرام توکلی ساخته شد اقتباسی است از نمایشنامه «باغ وحش شیشهای» تنسی ویلیامز. این فیلم با بازی فاطمه معتمدآریا، صابر ابر و نگار جواهریان روی پرده رفت.
پری
پری فیلمی از داریوش مهرجویی است که در سال 1373 ساخته شده است. مهرجویی این فیلم را بر اساس داستان «فرانی و زویی» جی.دی. سالینجر ساخته است.
او معتقد است که این فیلم برداشتی آزاد از این داستان است.
عروسک فرنگی
عروسک فرنگی که ساخته فرهاد صباست و در سال 1385 روی پرده رفته، بر اساس داستانی از آلبادسس پدس ساخته شده است.
سارا
سارا فیلمی است به کارگردانی داریوش مهرجویی که در سال ۱۳۷۱بر اساس نمایشنامهای از هنریک ایبسن نوشته شده است. «سارا» با بازی نیکی کریمی در کنار فیلمهای «بانو»، «پری» و «لیلا»، از مهمترین فیلمهای مهرجویی درباره زنان است.
خوهران غریب
خواهران غریب نام فیلمی از کیومرث پوراحمد است که بر اساس کتابی از اریش کستنر با همین نام در سال 74 ساخته شده است. در این فیلم خسرو شکیبایی و افسانه بایگان ایفای نقش کردهاند.
شبهای روشن
شبهای روشن داستان کوتاهی از فیودور داستایوفسکی است که در سال 1848 نوشته شده است. بر اساس این داستان لوکینو ویسکونتی فیلمی با نام «شبهای سفید» در ایتالیا ساخته است، همچنین در ایران فرزاد مؤتمن فیلمی به نام «شبهای روشن» و با بازی مهدی احمدی و هانیه توسلی در سال 1381 ساخته است.
غزل
«غزل» در سال 1355 با کارگردانی مسعود کیمیایی و بر اساس داستان کوتاه «مزاحم» از خورخه لوئیس بورخس ساخته شده است.
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان