یاد یک برنامه تلویزیونی می افتم که خانم مجری با فردی که بیماری لاعلاجی داشت گفتگو می کرد . فرد بیمار از حس و حال و امید ها و نگرانی هایش می گفت و خانم مجری مرتب تکرار می کرد:
"می فهمم چی می گید" و هم من و هم فرد بیمار از این گفته ی او لجمون در می آمد . واقعا او از کجا می دونست که بیماری که مرگ رو با خودش همسایه می بینه چه حسی داره !؟
یاد فیلم "هر شب تنهائی" می افتم با بازی لیلا حاتمی.زنی که فکر می کرد بارداره و می خواست خودش را برای ناب ترین لحظات زندگی یعنی مادر شدن آماده کنه اما فهمید که بیماری سختی داره و قرار نیست آینده ای داشته باشه.
یاد فیلمی با بازی "سوزان هیوارد" فقید می افتم که سالها پیش دیدم و نامش رو هم به خاطر ندارم . زنی که فهمید به زودی می میرد و تصمیم گرفت زندگیش را تا هست وقف دیگران کند وبه همین دلیل نگاه تازه ای به زندگی پیدا کرد
یاد فیلم "قصه عشق " میفتم و دختری(الی مک گرا) که همه ی دغدغه اش از مرگ زود هنگامش تحمل این اتفاق برای همسر و پدرش است.
و یاد فیلم بسیار خوب "قرنطینه" منوچهر هادی می افتم که اولین فیلم او بود و بهترین فیلم او تا امروز.
بعد از آن " یکی می خواد باهات حرف بزنه" رو ساخت و حالا هم فیلم "زندگی جای دیگری است" او روی پرده سینماست و بهانه ی من برای این یادداشت.
"زندگی جای دیگری است " باز هم مثل دو فیلم قبلی منوچهر هادی با موضوع بیماری و مرگ دست و پنجه نرم می کند و این بار با حس و حالی دیگر اما نه خیلی دور از فیلم قبلی او یکی می خواد...
زندگی جای دیگری است این بار نه بازیگری چون "رضا عطاران " دارد و نه "شهاب حسینی" . این بار بازیگر اصلی فیلم "حامد بهداد" بازیگر عاصی است که مثل ماهی از دست کارگردان لیز می خورد . بازیگری که این روزها برای مطرح ماندن باید در نقش هائی ظاهر شود که بتواند خونسردی خود را حفظ کند و زندگی جای دیگری است برای او فرصت مناسبی بود تا حامد بهداد متفاوتی را ببینیم که به خوبی از پس نقش یر آمده و حتی بیشتر از فیلم "آرایش غلیظ" استحقاق تشویق دارد.
در کنار او "یکتا ناصر" که به حق یکی از بهترین بازیگران زن ایرانی است هم پا به پای حامد بهداد فیلم را به گونه ای پیش می برد که فراموش می کنیم نام "نیکی کریمی" و حضورش قبل از او آمده است .
زندگی جای دیگری است قصه ی مردی است که به واسطه شغلش از واقعیتی به نام مرگ خیلی دور نیست اما حالا خودش را در مواجهه با این واقعیت می بیند.
او حالا نگاه دیگری به گذشته و حال و آینده ای که شاید در آن نقشی نداشته باشد پیدا کرده است . نگاهی به همسر سابقش که حالا زن مرد دیگری است، به این مرد دیگر که در زندان است و به زن جدیدش که باردار است .
این قصه بستر خیلی خوبیست برای یک درام پر کشش که متاسفانه به دلیل سر در گمی از یک طرف و کندی ریتم از طرف دیگر به منزل مقصود نرسیده است و بزرگترین اشکال این فیلمنامه می تواند در چند نویسنده بودن آن باشد چرا که من به این باورم ، شاید حضور نویسندگان متعدد در سریالها جواب بدهد چرا که سریال نیاز به شاخ و برگ و قصه بیشتر دارد اما معمولا به یک فیلم سینمائی ضربه میزند و خرده داستان ها موجب شلوغی بی دلیل فیلم شده و شخصیت های اصلی را به بیراهه می ببرد و چند سلیقگی هم در آن مشهود میشود. (البته اینکه فیلمنامه ای نوشته و توسط شخص دیگری نهایی شود مبحث کاملا جداگانه ایست).
اتفاقی که در فیلم "زندگی جای دیگری است " کاملا به چشم می خورد و موجب می شود تا مخاطب آنقدر که لازم است از فیلم راضی نباشد.
زندگی جای دیگری است با بازی : حامد بهداد ، نیکی کریمی ، یکتا ناصر و پارسا پیروزفر
