به گزارش سی و یک نما، متن این پیغام ویدیویی را در ادامه میخوانید:
سلام، من احمد کیارستمی هستم، قرار بود در فستیوال حضور داشته باشم و حضورا با شما صحبت کنم. اما متاسفانه روزهای آخر مشکلاتی پیش آمد که نتوانستم بیایم. اما بدانید که دلم با شماست و دوست داشتم با شما باشم.
به جای حضورم، پیغام ویدیویی برای شما میفرستم. اول میخواهم تشکر کنم از دوستان. بیشتر از همه از آقای میرکریمی و آقای صمدیان برای تمام زحماتی که برای این بخش از جشنواره کشیدند.
حتما میدانید از سال گذشته که این اتفاق افتاد، مراسمهای متعددی در جاهای مختلف دنیا برای پدر برگزار شده است. بیشتر از 230 مراسم که بخشی از آن متعلق به فستیوالهاست که میتوانم به جرات بگویم در تمام فستیوالهای سینمایی در دنیا مراسم بزرگداشتی برای پدر برگزار کردند.
اما غیر از آن، بزرگداشتهایی هم در جاهای مختلف از کانون نویسندگان آمریکا تا مراسمهای کوچک که به همان اندازه ارزشمند است، برگزار شد. مثل شب شعر کوچکی که در یک شهر دور افتاده در کشور هند برگزار شد یا مراسم شعرخوانی که در شهر ونیز انجام شد. در کنار این مراسمها نمایشگاه عکسی از عکسهای پدرم در جاهای مختلف به نمایش درآمد که در این زمینه سیف الله صمدیان زحمت کشید و بخشی از آن را انجام داد. غیر از همه اینها برنامهای که خودم از همه اینها بیشتر دوستش داشتم بزرگداشتی بود که در آن درخت کاریهایی به یاد پدرم در شهرهای مختلف و در دانشگاههای مختلف انجام دادند.
میدانم در مراسم امسال تعداد کسانی که راجع به سینمای پدرم میدانند زیادند. از من احتمالا خیلی بیشتر و بهتر میدانند. من فقط میخواهم خاطرهای را تعریف کنم که ده سال پیش در فستیوال مراکش که بزرگداشتی برای پدرم گرفته بودند، اتفاق افتاد.
پدر یک ورکشاپ ده روزه داشت، در حاشیه این جشنواره، من هم آنجا بودم، آقای صمدیان هم آنجا بود. در آن مراسم مارتین اسکورسیزی هم که در آن شهر بود برای مراسم آمده بود. نصف روز آمد سر ورکشاپ؛ آن روز که قرار بود بیاید یکسری آدم با بی سیم می آمدند و میرفتند و خیلی شکل جدیای داشت، قبل از اینکه اسکورسیزی بیاید، من از بابا پرسیدم که چرا تو که سر کلاس می آیی تا این اندازه مراسم ندارد و تا این اندازه اتفاق دورش نمیافتد ولی اسکورسیزی که میاید اینطور میشود. پدر گفت: تو فیلمهای اسکورسیزی را دیدی؟ عظیماند و حضورش هم همینطور است. فیلمهایش مثل خودش هستند. اما فیلمهای من را هم دیدی خیلی ساده درست مثل خودم هستند. چیزی که مهم است، این است که هر کسی مثل خودش باشد.
پدر میگفت من اگر فیلمهای اسکورسیزی را بخواهم بسازم احتمالا نمیتوانم و اسکورسیزی اگر بخواهد فیلمهای من را بسازد احتمالا نمیتواند. پدر میگفت ما هر دو موفق هستیم به این دلیل که هر کدام به مدل خودمان وفادار بودیم و برای من شخصا این مهمترین درسی است که شاید بتوانم از پدر بگیرم.
چند خبر هم برای شما دوستداران پدر دارم . فیلم "۲۴ فریم" که آخرین فیلم پدر است را امیدوارم ببینید و بفهمید که چه میگویم. این فیلم چیزی بین سینما، شعر و عکاسی است که آخرین مراحل ساختش را انجام میدهم. پست پروداکشن آن را با چند نفر از دوستان انجام میدهیم و قرار بر این است که در فستیوال کن، در ماه آینده رونمایی شود. بعد از آن در موزهها نشان داده خواهد شد، چون فیلمی موزهای است.
غیر از آن بسیار خوشحالم چرا که بعد از ماهها صحبت، بالاخره قرار شد پخش بین المللی فیلمهای قدیمی پدرم که در کانون ساخته شدهاند، به شرکت ام.کا.دو واگذار شود و در خارج از کشور فیلمها بازسازی و با کیفیت خوب پخش شوند که من خودم از این خبر بسیار خوشحالم.
علاوه بر اینها مشغول آرشیو کردن کارهای پدر هستم، یکسری پروژههای جدید با ایدههایی که داریم نیز در حال انجام است. برای مجموعه این کارها بنیادی درست شده، به نام بنیاد کیارستمی، که الان روزهای اولیه خود را پشت سر میگذارد. هنوز در حال فرم گیری است و "تام لاری" عضو هیئت مدیره بنیاد خواهد بود. امیدوارم که به زودی اخبار بیشتری داشته باشیم.