شیار 143 (نرگس آبیار)، عصبانی نیستم (رضا درمیشیان) ، قصه ها (رخشان بنی اعتماد) و ماهی و گربه (شهرام مکری) فیلم هائی هستند که گر چه در موردشان گمانه زنی هائی شده اما هنوز شرط اولیه یعنی اکران به موقع را برای حضور در اسکار ندارند و چند روزی بیشتر هم تا پایان فرصت اکرانشان باقی نمانده تا پیش فرضی برای معرفی یکی از این فیلم ها به اسکارباشد.
در میان فیلم های دیگری که به این بهانه بررسی می شوند ،چ (ابراهیم حاتمی کیا) و امروز (رضا میرکریمی) به نظر میرسد شانس بیشتری برای معرفی داشته باشند که در پیش بینی ها میرکریمی از حاتمی کیا پیشی گرفته است و صحبت ها چنین است که امروز شانس اول معرفی به اسکار را دارد چرا که به نظر نمی رسد فیلم چ بتواند توجه اسکار را به خود جلب کند زیرا بیشتر خوش ساخت و تکنیکی است تا قصه پرداز و قصه حرف اول را در جلب توجه این رقابت مهم میزند.
اما چیزی که امسال هم مثل سال گذشته در پس زمینه ذهن همه سینماگران،منتقدان و مردم آشنا با سینمای روز دنیا وجود دارد و حتا سینماگران خارجی آشنا با سینمای ما اذعان دارند این است که فیلمی که بتواند شانس زیادی برای جلب توجه اسکار داشته باشد ، در سینمای امسال ایران نیست تا بتوان امید چندانی به آن داشت..
لازم است اشاره کنم، اگر نخواهیم اسکار را یک اتفاق کاملا سیاسی بدانیم و با دید مثبت تری به این ارزشگذاری ها بنگریم ، به غیراز حساسیت های ناشی ازدغدغه های سیاسی که لزوما وجود دارد ،یکی ازپارامتر هائی که می تواند توجه هیئت انتخاب کننده نامزدها را بخصوص در بخشی فاصله دارتر و با گویش و فضائی نا آشنا تر جلب کند ، حس هم ذات پنداری است که هیئت پر تعداد نظاره گر و تعیین کننده می توانند با فیلم داشته باشند و این هم ذات پنداری یا از طریق احساس و درام می تواند باشد و یا درد مشترک همه ی جوامع و یا شناخت لازم و حتا اجمالی و گرفتن ارتباط با فیلم که مسلما فضا ، قصه ، بازی و ساخت جایگاه مهمتری در آن دارند تا تکنیک فنون و کشور افغانستان هم با سبقه ی کم سینمائی اما با همین دور اندیشی فیلم "چند متر مکعب عشق" را کاملا هوشمندانه به عنوان نماینده کشورش راهی اسکار می کند . (فیلمی بسیار خوب که سازندگانش گر چه ریشه ای افغان دارند اما هر چه یادگرفتند را در ایران آموختند و ایران بستری بوده تا بتوانند توانائی هایشان را متبلور کنند و در اینجا فیلم بسازند.)
اخبار و اتفاقات در افغانستان و دغدغه های دو دهه اخیرو مهاجرت ها و جنگ ها و مظلومیت مردمش به نوعی همه ی دنیا را تحت تاثیر قرار داده که یک دهه اخیر آمریکا بیشتر از هر جامعه ی دیگری به این کنش ها و واکنش ها نزدیک شده است و به همین دلیل این فیلم می تواند نگاه ها را بیشتر به خود جلب کند و می تواند تاثیر زیادی روی نظرها داشته باشد چرا که سینمای غیر هالیوودی در اولین گام با درام پیش می رود و این در انتخاب های چند دوره ی اخیر هم به خوبی مشهود است.ضمن اینکه چند متر مکعب عشق که داستان عشق یک پسر ایرانی ویک دختر مهاجر افغانی را روایت می کند به قوه هم فیلم آبرومندی است و یک سر و گردن بالاتر از فیلم هائی که امسال در ایران اکران شده اند.از طرف دیگر به نظر می رسد بیشترین شانس در اسکار2015 برای همسایه دیگر ما ترکیه با فیلم تحسین شده "خواب زمستانی" باشد.
به هر حال با چند علامت سوال در چندین ماه اخیر و به خصوص بعد از جشنواره فیلم فجر منتظر تصمیم نهائی پس از لابی های متعدد و سلیقه ها و کشمکش ها هستیم که حالا فقط دوهفته باقی مانده تا پاسخ چالش ها را برای معرفی فیلم انتخابی ایران و ارسال آن به آکادمی اسکار بدانیم و امیدواریم که این انتخاب خیلی شگفتزده مان نکند.ضمن اینکه برای فیلم ایرانی – افغانستانی "چند متر مکعب عشق" ساخته ی جمشید و نوید محمودی به عنوان نماینده کشور همسایه مان هم آرزوی موفقیت می کنیم.