شنبه, 02 تیر 1397 04:30

به بهانه مستند « توران خانم» / روزگاری که کودک بودیم...

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
به بهانه مستند « توران خانم» / روزگاری که کودک بودیم... به بهانه مستند « توران خانم» / روزگاری که کودک بودیم...

*مستند "توران خانم" به شخصیت منحصر به فرد توران میرهادی و کار بزرگش در زمینه تعلیم و تربیت نوین و شورای کتاب کودک و فرهنگنامه کودکان و نوجوانان می پردازد که در ادامه مستندهای کارستان با موضوع کارآفرینی به همت رخشان بنی اعتماد و مجتبی میرتهماسب ساخته شده و در قالب اکران اینترنتی در سایت هاشور برای زمان کوتاهی در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

فیلم با تصویری از بالا رفتن توران میرهادی 85 ساله از پله‌های ساختمان شورای کتاب آغاز می‌شود که یکدفعه در میانه راه می‌ایستد و به پوستری با عنوان "روزگاری که کودک بودیم" نگاه می‌کند و با آن لحن شیرین و مادرانه‌اش می‌گوید که "چه قشنگه" و این صحنه را می‌توان چکیده زندگی زنی دانست که در تمام عمرش جهان را با دیدی کودکانه نگریسته است تا آن را برای بچه‌ها به جای بهتری بدل بسازد و همین عشق و اشتیاق اوست که نمی‌گذارد با وجود پیری و دردها و بیماری‌هایش لحظه‌ای از حرکت بایستد و کاری نکند. انگار در تمام این سالها که برای کودکان کار کرده، به منبع لایزال انرژی آ‌نها وصل شده که خستگی به آن چهره نازنینش راه ندارد و هر کسی که توران خانم را دیده، او را با آن لبخند دلنشینش به یاد می‌آورد.

او در جایی از فیلم می‌گوید که مادرش به او یاد داد تا غم بزرگ را به کار بزرگ تبدیل کند و او از ماجراهای تلخ زندگیش، قدرت بی‌پایانی می‌گیرد تا برای تحقق رؤیاهای بزرگ بجنگد و به قول پسرش با کارش هاله شکست‌ناپذیری دور خودش ایجاد می‌کند تا چیزهای منفی را نبیند و دلسرد نشود و به هیئت زن رویین تنی درمی‌آید که هیچ رنج و درد و خلأئی نمی‌تواند او را از پا بیندازد.

در انتهای فیلم دوربین به تنهایی از پله‌ها بالا می‌رود و وارد ساختمان می‌شود و در آنجا می‌چرخد و بعد صدای نفس‌های توران خانم روی تصویر محو می‌آید که پله‌ها را برای بالا رفتن می‌شمارد و این مسیر دشواری که هر روز پشت سر می‌گذارد، به ما به ازایی از سخت‌کوشی و مقاومت او در طول زندگی‌اش درمی‌آید و مفهوم تبدیل خواستن به توانستن را بازتولید می‌کند. در تیتراژ پایانی عکس‌های توران خانم را می‌بینیم که از پیری می‌آغازد و جوانی را پشت سر می‌گذارد و به کودکی‌اش می‌رسد و با عکس بچگی زنی تمام می‌شود که تمام عمرش را "به عشق کودکان این سرزمین" کار کرده است، همان جمله همیشگی‌اش که در آغاز کتاب‌هایش می‌نویسد.

توران میرهادی در میان حرفهایش آرزو می‌کند که "بچه‌ها، سرزمینشان و بزرگانشان را بشناسند" و حالا به همت رخشان بنی اعتماد و مجتبی میرتهماسب، آرزوی او در حال تحقق است و ما توران میرهادی و زنان و مردان بزرگی را می‌شناسیم که اهمیت و ارزش آنها فقط در کارهای مهمشان نیست، بلکه در الهام بخشی شان برای همه ماست که در روزگار دویدن‌ها و نرسیدن‌ها به سر می‌بریم و محتاج امیدی هستیم که آنها به ما می‌بخشند و از این جهت می‌توان بنی اعتماد و میرتهماسب و همراهانشان را نیز در تداوم راه همان بزرگانی دانست که با کارشان، کاری کرده‌اند کارستان.

پی نوشت: تا فرصت هست، مستند "توران خانم" را ببینید. حیف است تماشایش را از دست بدهید

*نزهت بادی /نویسنده و منتقد سینما

منبع: هنر آنلاین

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید