من در تاریخ دهم مهرماه از سمت مدیریت عامل خانه سینما استعفا دادم. اما چرا آمدم و چرا رفتم؟ آمدم تا هیئت مدیره را در عبور از بحرانهای سختی که پشت سر گذاشته و همچنان درگیر پیامدهایش بود، یاری کنم. آمدم آغوش باز کنم و خانواده سینما به ویژه جوانها را از افتادن به دامی که از هرسو برایشان گسترده شده به سلامت به در ببرم و نگذارم بیش از این از روح و روانشان هزینه بدهند. آمدم تا هرآنچه احترام و اعتبار دارم به کار ببندم و از مدیران و مسئولین فرهنگی بخواهم از لجبازی و عناد و بیمهری و رفتارهای تند و اهانتآمیز با هنرمندان مخصوصا با خانمهای بازیگر دست بردارند و به آنان هشدار بدهم؛ راهی که پیش گرفتهاند جز عمیقتر شدن شکافها و نابودی سینما حاصلی ندارد.
اما متاسفانه گوش شنوایی نبود، یا بود و تصمیمگیرندگان اصلی کسان دیگری بودند. آمدم تا با پرهیز از گرفتار شدن در چرخه روزمرگی و برآوردن خواستههای ابتدایی و کوتاه مدت برخی از اعضا، مطالبات اصلی و بنیادین صنوف سینمایی را پیش ببرم و برنامههای کلان هیئت مدیره را که در اولویت خواستههای صنوف هم بود، دنبال و اجرا کنم، اما حاشیهها و حوادث و رویدادهای غمانگیز پیدرپی و جریانات و اختلاف نظرهای درونی خانه سینما منجر به توقف اجرای برخی از برنامههای کلان هیئت مدیره و محول شدن آن به آیندهای نامعلوم شد.
ناتوانی من در درک پیچیدگیها و تناقضهای درونی خانه سینما که در لغو رویداد سالانه موسوم به جشن سینما خود را نشان داد و همچنین خودداری سازمان سینمایی از پرداختهای به موقع تکلیفی به دلایل مختلف مزید بر علت شد و احساس کردم بودن من دیگر نه تنها ثمر ندارد بلکه ممکن است به این نهاد صنفی با ارزش و یگانه آسیب وارد کند، بنابراین استعفای خودم را تقدیم کردم و قول دادم تا تاریخ بیستم آبان همچنان خانه سینما را اداره کنم و به قولم عمل کردم. برای خانه و خانواده پرافتخار سینما آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم و همچنان در خدمت مردم و فرهنگ و هنر این سرزمین هستم.
مرضیه برومند