مسعود جعفری جوزانی در مراسم تشییع پیکر «علی معلم» گفت: او میگفت سینما کلمه نیست، تصویر است؛ برای همین مجله «دنیای تصویر» را در آورد.
به گزارش سی و یک نما، مراسم تشییع پیکر «علی معلم» منتقد، کارشناس و تهیهکننده شناخته شده سینمای ایران دقایقی است که با حضور جمعی از هنرمندان در ساختمان شماره 2 خانه سینما برگزار شد.
در این مراسم جمشید مشایخی، داریوش فرهنگ، رضا ناجی، همایون اسعدیان، فرشته طائرپور، مسعود جعفری جوزانی، علیرضا تابش و ... حضور داشتند.
جواد طوسی در این مراسم گفت: علی معلم استقلال عمل خودش را داشت، او یک عاشق بینظیر در مورد سینمای سرزمین خودش بود و میتوانست یک مشاور خوب باشد. علی معلم بر پایه یک رفاقت جشنی را برگزار میکرد و به حافظ تعلق خاطر زیادی داشت.
وی گفت: او به یک انزوا و غر زدنهایی در خلوت رسید. معلم بیشتر باید در بازیهای فرهنگی حضور پیدا میکرد.
* دلیل راهاندازی مجله «دنیای تصویر»
جعفر جوزانی هم گفت: علی معلم یکی از بزرگترین سپهسالارهای سینمای ایران بود. احساس علی این بود که همه باید فیلم بسازند، او میگفت برای سینما باید بسترسازی کرد. او میگفت سینما کلمه نیست، تصویر است. برای همین مجله «دنیای تصویر» را در آورد.
وی افزود: علی مشعل این مسیر را روشن کرد. او احساس میکرد باید جشنواره مردمی توسط مردم برگزار شود تا تقدیر کند از تولیدکنندگان و کسانی که دیده نمیشوند.
او برای هدف استراتژی داشت و راه را برای سینماگرها باز میکرد. با هزینه خود به دیگر کشورها میرفت و برای سینمای ایران رایزنی میکرد. علی دورترها و افقها را میدید. با کسی تعارف نداشت و برخی از قلمش میترسیدند. او جمع را میفهمید و خوب رهبری میکرد.
جعفری جوزانی افزود: نمیخواستم این رفتن را باور کنم. چرا تو باید بری اگر بحث رفتن باشد ما باید می رفتیم. چرا تو با ان همه نترس بودن. من یکی از عشاق علی هستم. ما نتوانستیم کاری که او کرد را انجام بدهیم. علی تاثیرگذارترین فرد سینمایی و اهل قلم بود که میشناختمش.
* معلم در آرزوی ساختن «کوروش» از دنیا رفت
سعید راد بازیگر سینما هم اظهار داشت: شاید بیش از 6 بار با علی معلم به بهشت زهرا(س) رفتیم، حیف که زود نوبت خودش رسید. او رفیق بود، دوست بود و عشق خرج میکرد و برای خرج کردن آن با سخاوت دستهایش در جیبش بود و به این منظور «جشن حافظ» را راه انداخت. چرا هیچ وقت یادمان نیفتاد از این دوست قدردانی کنیم؟
وی افزود: می خواهم باور کنم خبر مرگش شایعه است. او در آرزوی ساختن فیلم سینمایی «کوروش» از دنیا رفت.
در ادامه مراسم ابوالحسن داودی پشت تریبون قرار گرفت و طی سخنانی گفت: من جاهای مختلف صحبت کردم و تنها جایی که صحبت نکردم مراسم ختم یک دوست بوده و نمیدانم چرا حرفزدنم نمیآید؟ فکر میکنم دیگر دیر شده است و برای اولین بار چیزی نوشتم که حرفی است با خدا، تا لطفی کند و این شر را از سینمای ایران بر دارد.
وی درباره علی معلم گفت: بیش از سی سال بود که همدیگر را میشناختیم، وجه مشترک ما شهرستانی بودن ما است. او عشق نثار خانوادهاش میکرد و من باور نخواهم کرد که او مرده است.
سپس سیروس الوند دیگر کارگردان سینمای ایران بعد از خواندن اشعاری عنوان کرد: در این سال و بد و نحس و بخیل، همه ما داغداریم. برخی تنگنظران خوشحالند، همانهایی که سر جشن حافظ او را به دادگاه کشاندند. ولی بدانند این ستارهها دنبالهدارند، مانند عباس کیارستمی.
وی افزود: علی در جوانهای زیادی تکثیر خواهد شد و امیدوارم همچنان جشن حافظ برگزار شود و ما حس کنیم علی زنده است.
در ادامه مراسم، پیکر زندهیاد علی معلم در کمال ناباوری حاضران برای تشییع وارد خانه سینما شد.
* معلم اهل مجیزگویی نبود
کامران ملکی که وظیفه اجرای مراسم را برعهده داشت، گفت: امیدوارم بتوانیم به راهنماییهای علی معلم عمل کنیم.
جهانگیر الماسی نیز دیگر سینماگری بود که طی سخنانی گفت: من باور نمیکنم و نمیدانم چه بگویم. خدا این فرد نازنین را بیامرزد و به بازماندگانش عزت بدهد.
وی افزود: علی معلم را از دهه 60 وقتی جوان بود میشناختم. با هم در مورد معرفت حرف میزدیم که البته او دانشجو بود.
الماسی در ادامه بخشهایی از کتابی را که مورد نظر علی معلم بود و مضمونش به عشق اشاره داشت، قرائت و عنوان کرد: همه حرف علی این بود که از رسالت به رهانیدن برسد. کاری که به عنوان سینماگر انجام داد همین بود. درود بر کسانی چون علی، یاعلی.
در ادمه علیرضا رییسان گفت: آخرین مراسم یادبودی که حرف زدم هفت سال پیش برای زندهیاد سیفالله داد بود. بعد از هفت سال آمدم؛ امروز برای من تکلیف کردند که بیایم، ای کاش جای ما عوض شده بود.
وی گفت: با علی رفاقت دلی داشتم. او زمانی که مجلهاش را بستند تنها ماند. وقتی به جریان فرهنگ نگاه میکنید برخی اول و یا آخر راه هستند، اما علی خود راه بود! او مجیز نمیگفت و کرنش نمیکرد و بر سر حرفش باقی میماند.
رییسان ادامه داد: او هیچ وقت ناملایمتها را در قضاوت خود اثر نمیداد. همسر علی برایش یار و همراه بود. ایمان دارم روح علی تبدیل به یک وضعیت بهتری شده است.
هیوا مسیح نویسنده و منتقد گفت: از علی معلم گفتن توان بزرگی میخواهد اما میتوانم بگویم در پس سالها دوستی مردی را شناختم که به آنچه میگفت ایمان داشت. خداوند هر صد سال مردی بزرگ و زنی بزرگ به بشریت هدیه میدهد این انسان خاص قرار است با رنج های خود بار رنج های تاریخی مردم را به دوش بکشد، او برای سینمای ایران چنین بود.
وی افزود: شانههای فرهنگ ما زخمی شده است. او گذشته از توصیف شاعرانه من، نهنگی بود که اقیانوس میخواست اگرچه در حوضچه زیست و کارهای بزرگی کرد. سال 95 سال بد و سیاه دست از سر این سرزمین بردار! مردان بزرگ پس از مرگ تازه آغاز میشوند، علی معلم از امروز آغاز شد.
* معلم روزنامهنگاری مؤلف بود
حسین انتظامی معاون مطبوعاتی نیز که در این مراسم حاضر شده بود، عنوان کرد: علی معلم دو وجه داشت؛ بخشی در سینما و بخشی در مطبوعات بود. او با مجله نامداری که به سختی آن را حفظ کرد، توانست کار بزرگی کند، او یک روزنامهنگار مؤلف بود که با سختی آن را حفظ کرد.
امید معلم فرزند علی معلم گفت: پدرم اگر اینجا بود میگفت احترام همه را نگهدار! به من همیسه در مجالس میگفت دم در بایست، اگر کسی را نشناختند بیاحترامی نشود. شماها از راههای دور آمدید، ممنونم. خودم قدر پدرم را ندانستم او سنی نداشت. خطاب به دوستانی که خوشحالند میگویم، مسیر پدرم را ادامه خواهم داد. او همیشه از من این را میخواست.
آذر معماریان همسر زنده یاد علی معلم هم طی سخنانی گفت: سلام به شماهایی که علی به عشق شما سالها کار کرد. از همه شما ممنونم. ممنونم از کسانی که در این دو روز که روح من نبود، کنار من بودند. من از ۱۹سالگی با این مرد زیستهام. ای کاش دوربین فیلمبرداری بود زندگی او را به تصویر میکشید. او همه داشتههای خود را زیر خاک برد. انقدر که باید از داشته هایش استفاده میشد، نشد! من از این ناراحت هستم. او عاشق کشورش بود. او شبها تا صبح مطالعه و کار میکرد تا شاید کاری اثر بخش برای هنر هفتم کند.
منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما در بخش پایانی این مراسم گفت: زمانی که به منزل علی معلم رفتم جوانانی را دیدم به نام امید معلم و ایمان معلم. بدون ایمان و امید راه به جایی نخواهیم برد، چقدر این نامها معنا بخش زندگی هستند.
وی افزود: علی معلم عاشق زیستن بود او سپیدمو و سپیدپوش و سپیددل بود. او برای من تنها یک سینماگر نبود، او از عالم نظر سخن میگفت و تسلط خوبی به حوزه کاریاش داشت او تازه آغاز شده و نرفته است، آن هم با وجود خانوادهاش. سینمای ایران مسیری است برای آیندهای پر از امید.
جمشید مشایخی سپس شعری خواند و گفت: علی زنده است اما باز به شما تسلیت میگویم. در پایان پیکر علی معلم بر دوش خانواده، سینماگران و دوستدارانش تشییع شد.