متن نامه به اين شرح است:
دوستان و همراهان عزیز.
دیدن فهرست بلند اسامی شما باعث دلگرمی و امیدواریست. نبود پدرم حفره ای بزرگ و ناگهانی در زندگی بسیاری از ما ایجاد کرده است. طیف پیامها و تسلیتهایی که من و بهمن در این مدت دریافت کردهایم گواه بر آن است که این "ما" فراتر از یک قشر، سن، مخاطب، دولت، و یا ملیت خاص است، نشانگر این است که چگونه در تمامی این سالها پدرم - چه در زندگی شخصی و چه در مراودات اجتماعی - ورای خطکشیها و سیاستها ایستاده بوده است. چه قبل از انقلاب، چه در دوران هیجانزده انقلاب، و چه بعد از آن، چه در سالهای خاکستری جنگ و چه در دوران رنگها، حرفش همیشه زندگی بود و بس. او درختی بود که ریشهاش در این خاک بود، میوهاش برای همگان، و سایهاش بر سر هر کسی که خوش داشت لحظهای بیاساید، به دور از جنجال و هیاهو. در تمامی این سالها، چه در داخل و چه در خارج، چه در عموم و چه در خلوت، از درگیریهای صنفی و سیاسی پرهیز کرد و تمرکزش بر کارش بود. شاید همین خصوصیتش بود که او را متعلق به همه کرد.
وضعیت بوجود آمده درباره روند درمان او وضعیت سادهای نیست. تقاضای پیگیری روش درمان و اطلاع رسانی در روال تشخیص پزشکی و فرآیند درمان او تبدیل به مسئلهای بسیار بزرگتر و عمیقتر و با ابعاد ملی شده است. صحبتها، موضعگیریها، و پیامها نشان میدهد که مشکل فراگیرتر از این پرونده خاص بوده و هست. متاسفانه برخوردهای احساسی و صنفی پیچیدگیهای غیرضروریای را به پرونده اضافه کرده است. به جای تمرکز بر روی اصل مشکل و استقاده از این فرصت برای حل بنیادی یک مساله جدی، اظهار نظرهای بدون اطلاع و بعضا مغرضانه باعث برخاستن گرد و غباری شده است که چنانچه شما هم اشاره کردهاید، به چشم همه ما میرود. ولی این گرد و غبار به شکلهای گوناگون در سالهای کاری پدرم هم وجود داشت. او همیشه سرش را بالا گرفت و ورای گرد و غبار ایستاد، و در نهایت تغییر و تاثیر عمیقتر و بزرگتری را رقم زد.
ما همچنان امیدواریم حکمیت این پرونده، چنان که شایسته هر پروندهای است، به دور از این هیجانات و تحساسات روند درست خود را طی کرده و به نتیجه صحیح برسد. من و بهمن هم با بردباری و منطق و احترام، و البته با جدیت و دقت، منتظر روشن شدن نتیجه پرونده هستیم. بردباری و احترامی که به هیج وجه نباید با فراموشی، بیتفاوتی، یا بیعملی اشتباه گرفته شود. پیگیری و حضور شما در کنار ما نه تنها باعث دلگرمیست، بلکه امیدمان را برای به رسیدن به نتیجه درست بیشتر میکند. نتیجهای که امیدواریم فراتر از تنبیه یک پزشک یا یک تیم یا یک بیمارستان باشد. نتیجه صحیح، از دید من، نهادینه شدن فرهنگ پاسخگویی و مسئولیتپذیری است. فقدان فرهنگیای که متاسفانه فقط محدود به جامعه پزشکان نمیشود.
پدرم، حتی در دشوارترین دورهها، ستایشگر زندگی بود. من بر این باورم که باید به جای عزاداری رفتنش، زندگی پر ثمر و با افتخار او را پاس بدارم، و امید دارم که من هم بتوانم مانند او سرم را بالای گرد و غبار بگیرم. برای این کار همراهی و همدلی همه شما کمکی بزرگ و حضور شما ضروری است. من و بهمن از همه شما ممنون و سپاسگزاریم.