رخشان بنیاعتماد، بهمن فرمانآرا، کیانوش عیاری، جعفر پناهی، منوچهر شاهسواری، همایون اسعدیان، منیژه حکمت، داریوش فرهنگ، مرضیه برومند، طناز طباطبایی، رضا درمیشیان، حبیب احمدزاده، علی قائم مقامی، جهانبخش سلطانی، محمدرضا غفاری، کوروش سلیمانی، مسعود فروتن، حبیب اسماعیلی، محمد شیری، بهزاد خداویسی، مینا وحید، احمد امینی، فرهاد توحیدی، محمد کارت، کتایون ریاحی، فردین خلعتبری، سروش صحت، علیرضا معتمدی، احمدرضا درویش، محمدعلی زم، محمد رسولاف، مهدی جعفری، سیروس الوند، محمدرضا فروتن، پژمان بازغی، حسام نواب صفوی، امیر آقایی، حسن پورشیرازی، مسعود کرامتی، محمد کارت، شهرام مکری، گلاب آدینه، صابر ابر، رضا فیاضی، آزیتا حاجیان، ایرج نوذری، محمد خزائی و جمعی از مردم هم در جریان تشییع و بدرقه او حضور پیدا کردند.
مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما، اولین سخنران این مراسم بود:
وقتی آخرین روزهای سال تلخ گذشته قبول کردم همراه خانه سینما باشم میدانستم، مسئولیت پرچالشی دارم و فکر میکردم بهار شروعی خوب باشد ولی فکر نمیکردم اینطور کمر من و خانه سینما بشکند.
میدانم که همه در این دو روز و در آینده درباره شخصیت هنری پوراحمد خواهند نوشت، اما مجموعه «قصههای مجید» او را نمیتوانم کنار بگذارم، او مستقیم به قلب داستان زد در حالی که من به عنوان کسی که برای بچهها کار کردهام به فانتزی پناه بردم.
امیدوارم این اتفاق باعث شود همه به خودمان بیاییم و اختلافهای درونی سینما را وسیله نابودی نکنیم بلکه برای ساختن و امید کار کنیم و به نفع مردم, امید بیافرینیم.
حضور جهانبخش سلطانی اشک همه را درآورد گرچه که دنبال "مجید" میگشتند. مهدی باقربیگی که حالا مرد میانسالی شده و نمیدانم هنوز در شورای شهر اصفهان هست یا خیر.
جهانبخش سلطانی بازیگر نقش ناظم را در سریال «قصههای مجید» بازی میکرد. او از خاطرهاش در این سریال و آن قسمتی که مجید انشایی درباره مردهشور نوشت گفت. همان قسمتی که از نظر من شاهکاری در قصههای مجید بود.
کیانوش عیاری گفت که رفتن کیومرث بسیار ناباورانه است و من در اوج تعجبم. نمیتوانم افسردگیاش را باور کنم چون در همان حال و احوال که از زمین و زمان گله میکرد از من پرسید که آیا طرحی برای او دارم و با وجود تفاوت نوع کارمان، میخواستم چیزی بنویسم که از شیوه او تخطی نکند.
شاید حرفهای حبیب احمدزاده بیشتر از همه توجهها را جلب کرد. او وصیتنامهی پوراحمد را خوانده بود. اشاره به تختی برایم جالب بود و کاملا با گفتههایش علیرغم تفاوت در طرزفکرمان موافقم. ما که میدانستیم تختی خودکشی کرد، فرزندش هم میدانست، فردین هم میدانست. جمشید مشایخی هم میدانست. آنهایی که میخواستند مرگ تختی را سیاسی کنند که رفقای شما بودند.
احمدزاده گفت: بلایی که سر خانواده تختی آوردیم سر خانواده پوراحمد نیاوریم.
پوراحمد آدم دل بود و آدم دل، با سیاست کاری ندارد. خندهام میگیرد که کسی او را به جناحی ربط بدهد. او نه دل به بلاهت داخلی میداد و نه به خباثت خارجی. دلیل رفاقت منِ جبههای با او نیز به این دلیل بود که پوراحمد یک ایرانی تمام عیار بود و میگویم که باید یک ایرانی باشد تا بعد سر مدیریتش دعوا کنیم.
او به هر بهانهای این نوع پایان را انتخاب کرد ولی بلایی را که سر خانواده تختی آوردیم سر خانواده پوراحمد نیاوریم. این خانواده باید زندگی کند. من وصیتنامه او را خواندهام و هیچمسئله سیاسی ندارد. اگر واقعاً کیومرث را برای کارهای خوبش دوست دارید از فضای مجازی برای نابود کردن هم استفاده نکنید.
محمدمهدی عسگرپور رییس هیات مدیره خانه سینما و مدیرعامل خانه هنرمندان با اشاره به صحبتهای حبیب احمدزاده درباره حرفها و شایعاتی که درباره علت مرگ پوراحمد در فضای مجازی منتشر میشود، گفت: باید خویشتندار باشیم و در عین حال از هنرمندان به خصوص پیشکسوتان مراقبت کنیم. البته تا میگوییم مراقبت، برخی سانسور را برداشت میکنند یا مراقبتهای مالی اما نقش ما در این زمینه بسیار مهمتر است.
مهرانه ربی از روزهای آخر زندگی همسرش گفت، حرفهایش آهسته میگویم که نشنود اما به دلم ننشست: کیومرث مرا کشت و پرونده مرا بست. ما همیشه با هم بودیم. چیزی که برایم عجیب است، این است که او اصلاً چنین شخصیتی نداشت و من این اتفاق را باور نمیکنم. تازگیها یاد گرفته بود دست مرا میبوسید و میگفت باید شکرگزار باشم؛ نمیدانم چرا این کار را میکرد. قرار بود یک هفتهای برود و برگردد، من هم نمیتوانستم بروم.
پسر و دختری (فکر میکنم فرزندانی که پیش از این دربارهی آنها نشنیده بودم) به نمایندگی از خانواده صحبت کردند.
مهرداد پوراحمد گفت: کیومرث پوراحمد پروندهای است که همیشه باز است و فارغ از تمام حاشیهها میخواهم که به ما کمک کنید تا این دوران را سپری کنیم.
راستی، مراسم را کوروش سلیمانی اجرا کرد. آرام و با وقار و بیهیچ نشانی از خودنمایی.
هما گویا