سی و یک نما - به مناسبت روز پدر، ده فیلم ماندگار سینمای ایران که در آنها به جایگاه پدر اشاره شده و نمایش ویژهای از پدر داشتهاند را لیست کردهایم، ببینید.
سی و یک نما - توهین به زنان بازیگر میانسال با کلام گستاخانه ابوالقاسم طالبی در برنامه هفت شروع شد و متاسفانه در روزهای اخیر، بی ادبانهتر گسترش پیدا کرده است که اینگونه گستاخی در کلام، هیچ نسبتی با نقد و یا واکنش به یک اتفاق که میبایست دلیل آن واکاوی شود ندارد.
توهین اخیر به بیحجابی خانمها کتایون ریاحی، گلاب آدینه و فاطمه معتمدآریا در مراسم خاکسپاری زندهیاد کیومرث پوراحمد و پیرزن و از کار افتاده خطاب کردن آنها در حقیقت توهین به جایگاه زنان میانسال و توانمندیهای آنهاست که به غایت در جامعه فعال هستند و صرفا اهالی هنر را شامل نمیشوند. ما میبینیم که حتی در بین اعضای منتصب به دولت کنونی و نگرشهای اصولگرایانه و سیاسیون از هر طیفی نیز، زنان میانسال فعالند.
در ادامه به بازیگران بزرگی چون مریل استریپ که نسلی جلوتر را شامل میشوند اما همچنان در مراسمی چون اسکار رقیب سرسختی به حساب میآیند اشارهای نمیکنیم و صرفا سلبریتیهایی را مثال میزنیم که در دهه پنجم و اوایل دههی ششم، درخشان فعالیت میکنند و تنها چیزی که در آنها محک نمیخورد، سنشان است.
ضمن اینکه اکثر آنها در سالهای اخیر یا نامزد جوایزی نظیر گلدن گلوب و اسکار و یا برندهی آن بودهاند.
سی و یک نما - مراسم تشییع و تدفین پیکر زنده یاد کیومرث پوراحمد کارگردان شناخته شده سینمای ایران صبح امروز جمعه ۱۸ فروردین ماه در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) برگزار شد.
سی و یک نما - خاکسپاری کیومرث پوراحمد انگار فرق داشت. هم باشکوه بود و هم تفکربرانگیز. هر چه بود احترام بود و سوک اما امید بخش و قدرشناسانه. انگار آمده بودیم با هم آشتی کنیم. چه خوب که هنوز زندهایم در مصیبتها کنار هم.
گر چه بودند آنهایی که میخواستند این مراسم دلی را هم سیاسی کنند اما قصه، قصهی مجید بود و غم بود و شوک و درد مشترک. اگر سیاست هم بود اما گوشهای نشسته بود.
زندانیان سیاسی آزاد شده آمده بودند، مثل جعفر پناهی و محمد رسولاف. بازداشت شدههای آزاد شده هم بودند مثل کتایون ریاحی. چهرههای کم پیدا بودند مثل طنازطباطبایی و سروش صحت، اصولگرایان دو آتیشه هم بودند مثل حبیب احمد زاده. رفیق و همکارهای قدیمی بودند مثل مرضیه برومند مدیر عامل فعلی خانه سینما، احمد امینی یا همایون اسعدیان. بازیگران بودند و بازیگرانی که با قصههای او بیشتر شناخته شدند هم صاحب عزا بودن مثل جهانبخش سلطانی و بهزاد خداویسی. حتی محمدعلی زم هم بود. پدر روح الله زم که اعدام شد.
ممنوعالکارها بودند، ممنوعالتصویرها هم بودند. ممنوعالخروجها آمده بودند، راستی! ستارهی "شب یلدا" شاهکار پوراحمد هم بود، محمدرضا فروتن را میگویم. آنها که درونشان از همه زیباتر است هم بودند و مهمتر از همه.....
مردم بودند و اینبار نیامده بودند تا با سلبریتیها عکس بگیرند. صاحب عزا بودند در کنار خانوادهی پرشمار و عزادار کیومرث پوراحمد. دنبال برادر بزرگش میگشتم. همانکه قبل از او در کار فیلمسازی بود. ندیدمش. آنها که از اصفهان سلام بی بی را به پسرش میرساندند. مادر از راه دور هم فرزتدش را تنها نمیگذارد.
البته که مردم نمیتوانستند چندان داخل جمع شوند و امکانش نبود.
حتی دلواپسان هم بودند...
حوصلهتان سر نرود از بودند و بودند گفتنهای من.
بگذارید اسامی بعضیها را بگوییم تا ببینید که چه دورهمی تلخ و باشکوهی بود این وداع. شاید تلنگری که هنوز هم میشود از کنار هم بیاعتنا نگذشت. ما هنوز هم قدردانی و با هم بودن را بلدیم.
سی و یک نما - هرگز باور نمیکردیم که هفت سال پس از انتشار این مطلب به بهانه حضور کیومرث پوراحمد در برنامه خندوانه، درست در همان تاریخ، وی به زندگیاش پایان دهد. در قاب نگاه قرار دادن و گفتن از خصوصیات او در آن زمان برایمان از این جهت با اهمیت است که زنده بود، نفس میکشید و امید داشت، وگرنه که این دو روز همه دارند از او میگویند و برای او مینویسند، حتما پربارتر، با محتوای بیشتر و حتما زیباتر و جذابتر.
اما لطفا بخوانید. در روزگاری بخوانید که دیگر کیومرث پوراحمد در بین ما نیست و نازآفرین کاظمی هم با تمام توانمندیهایش در بازیگری و نویسندگی از ایران مهاجرت کرده است. خندوانهای هم نیست و ما تمام خاطراتی که با خندوانه داشتیم را میخواهیم انکار کنیم.
دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۹۵:
یکی از بهترین شبهای خندوانه با حضور کیومرث پور احمد/ دیشب خندوانه "شب یلدائی" بود
سی و یک نما - پس از اعلام خبر درگذشت کیومرث پوراحمد، کارگردان پیشکسوت و برجستهی سینمای ایران، دادستان گیلان در مورد علت مرگ وی اعلام کرد: "به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شدند و با بررسیهای اولیه نظر بر خودکشی این کارگردان سینما داشتند که واکاوی جزئیات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است.'
سی و یک نما- میگویند خودکشی کرده، از افسردگی. مگه میشه؟! باورش سخته خودکشی با موهای سپید و این همه سرد و گرم چشیدن!! شوک شدیم. همین چند وقت پیش، سر حال داشت از خواستهی مردم دفاع میکرد. همین چند وقت پیش، رسانهها بندش کرده بودند و نقدش میکردند و آزارش میدادند. همین چند وقت پیش، مرتب به او سرکوفت میزدیم که دورانات تمام شده مربی و دیگر بلد نیستی کار خوب بسازی.
همین چند وقت پیش....
اما داشت دوباره سریال میساخت. هنوز آن قامت بلندش، چندان خم نشده بود و هنوز هم وقتی میایستاد دو وجب از همه بلندتر بود اما رفت!!
پسر بی بی رفت. راوی تصویرهای خاطرهساز "قصه های مجید" رفت. خالق "خواهران غریب" رفت اما غریب نبود، بود؟ با "اتوبوس شب" رفت؟ نه انگاری که شبرو نبود، دم صبح رفت. دنبال کدام "سرنخ" رفت اینطور بی خبر، نمیدانم!
اما شاید رویمان نشود با نقدهای این دو سه سال اخیر، راحت مُرده پرستی کنیم و به سوگ بنشینیم. اما او رفت. با آن لهجهی شیرین اصفهانی و با آن همه خاطره که از او داریم، رفت. قبل از "شب یلدا" رفت، چند روز بعد از سال نو. او رفت، شاید "به خاطر هانیه" رفت.
سی و یک نما - کارگردان "قصههای مجید" ساعاتی پس از اعلام اسامی فیلمهای راه یافته به سودای سیمرغ چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر، در پست اینستاگرام، حضور در جشنواره را تحریم کرد.