دوشنبه, 31 شهریور 1393 15:06

23 فیلم بزرگ مورد علاقه راجر ایبرت و جن سیسکل

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(4 رای‌ها)
23 فیلم بزرگ مورد علاقه راجر ایبرت و جن سیسکل 23 فیلم بزرگ مورد علاقه راجر ایبرت و جن سیسکل 23 فیلم بزرگ مورد علاقه راجر ایبرت و جن سیسکل

سی و یک نما- راجر جوزف ایبرت متولد 18 جون 1942 در اورابانای در ایلینوی آمریکا، یکی از معروفترین و معتبرترین منتقدان حال حاضر هنر هفتم است. از 15سالگی نویسنده ورزشی بوده و دانش‌آموخته دانشگاه کیپ‌تاون وایلینوی است. او عضو حزب دموکرات است و اغلب برای روزنامه شیکاگو سان تایمز قلم می‌زند و تاکنون 15 کتاب به رشته تحریر درآورده است. ایبرت دارای مدرک دکترای افتخاری از دانشگاه کلرادو است و در دانشگاه شیکاگو مدرس فیلم است. سرگرمی‌هایش پیاده‌روی، خواندن مجلات، سفر و کیهان‌شناسی است. در 26 سالگی از جنگ ویتنام به علت چاقی برگردانده شد، وزن او 206 پوند بود.

او با جن سیسکل از سال 1993 در رادیو-تلویزیون هالیوود، همکاری داشته است. همسرش جاز ایبرت، یک وکیل است. در خانه‌اش یک سینمای کوچک، مجسمه الیور هاردی و مجموعه‌ای از شخصیتهای کارتونی، عروسکها و قهرمانان خیالی دارد.

راجر ایبرت اولین منتقد فیلم است که در سال 2003 برنده جایزه معتبر پولیتزر شد. بعد از او استفان هانتر به این عنوان نائل شد. نشریه فوربز از او به عنوان یکی از متفکران برتر آمریکا نام برده است. آقای ایبرت در سال ۲۰۰۲ به سرطان تیروئید مبتلا شد و در پی عمل جراحی، فک پایین و توانایی سخن گفتنش را از دست داد.و با وجود مشکلات زیادی که از لحاظ جسمانی چه در خوردن، صحبت کردن، نوشیدن و راه رفتن داشت، به دیدن فیلم و نقد آنها با علاقه فراوان ادامه می‌داد و در سال، بیش از 274 نقد و بالغ بر 26 مقاله برای فیلمهای بزرگ می‌نوشت! او همه‌ساله مراسم اسکار و کن را هم کاملاً بررسی می‌کرد و از سایت IMDB خیلی استفاده می‌کرد

راجر ایبرت چهارم  آوريل 2013 در هفتاد سالگی درگذشت.

پدرخوانده 1972

The-Godfather-1972.jpg

این اثر باشکوه و عظیم، بر مبنای رمانی پُر آوازه از پوزو، یک شبه کوپولای جوان و مستعد را به گران‌ترین، پول‌سازترین و مطرح‌ترین کارگردان دهه 1970 تبدیل می‌کند. خود فیلم نیز از هر جهت به یک اثر حماسی - چه در موضوع و چه در ساختار - شبیه است و به آسانی می‌توان آن را نمونه‌ای و جریان‌ساز دانست. موسیقی درخشان روتا به این اثر برجسته، جلوه‌ای خاص بخشیده و فیلم‌برداری ویلیس بی‌نظیر است. بازی‌های تمام بازیگران نیز مثال‌زدنی است و صحنه غُسل تعمید که طی آن با تدوین، موازی (کار ویلیام رنولدز، پیتر زینر، مارک لاب و مورای سولومون) تماشاگر، نظاره‌گر خونریزی‌های «مایکل» است، ازیااد نرفتنی است (با دو دنباله ساخته خود کوپولا در سال‌های 1974 و 1990 ادامه می‌یابد و دو قسمت اول آن برای تلویزیون تدوین مجدد می‌شود).

گاو خشمگین 1979

Raging-Bull.jpg

نقطه اوج رابطه چندین ساله اسکورسیزی، شریدر و دنیرو. سبک بصری به غایت پیچیده اسکورسیزی که ترکیبی از حرکت‌های دوربین افقی و عمودی است به همراه حاشیه صوتی صدای گاو، در صحنه‌های مشت‌زنی، بسیار تکان‌دهنده و بدیع است. انتخاب فیلم‌برداری سیاه و سفید برای تشدید احساس نوستالژیک نسبت به دهه 1940 و شاید هم برای اثبات جمله آغازین جیک لاموتا در کتاب خاطراتش «با مرور خاطراتم احساس می‌کنم دارم یک فیلم سیاه و سفید می‌بینم» است. دنیرو برای ایفای نقش «لاموتا»ی بازنشسته وزنش را بیش از بیست کیلو افزایش داد تا این آموزه استانیسلاوسکی را که «بازیگر برای رسیدن به روح نقش حتی باید از جسمش هم بگذرد» اثبات کند. با همان درون مایه مورد علاقه اسکورسیزی درباره آدم‌های حاشیه‌ای و نه چندان جذاب. مارتین حاصل دو سال و نیم تحقیق درباره زندگی و شخصیت جیک لاموتا را در اختیار شریدر قرار می‌دهد. تلما شونمیکرِ تدوین‌گر، در کنار دنیرو، ستاره فیلم است.

رویاهای هوپ 1994

Hoop-Dreams.jpg

داستان فیلم مستندی درباره دو پسر اهل شیکاگو است که تلاش می کنند در راه رسیدن به لیگ حرفه ای بازیکن تیم بسکتبال کالج شوند. با دیدنش به راههای جدید برای دنیای اطرافمان فکر می‌کنیم و زندگی را لمس می‌کنیم.

رفقای خوب 1990

Goodfellas-1990.jpg

مطالعه ای عميق و قابل تامل در باره زندگی گانگسترها و فرهنگ آنها. اسکورسيزی با دقت تمام جزئيات زندگی گانگسترها و روابط درونی آنها را ترسيم می کند. گانگسترهای اين فيلم بيش از هر فيلم ديگری در اين ژانر، واقعی و باورپذير تصوير شده اند.

با اينکه رفقای خوب تجليلی از زندگی گانگسترهاست و اين زندگی را جذاب، خواستنی و غبطه برانگيز تصوير می‌کند اما رويکرد اسکورسيزی در مواجهه با ژانر، در تضاد با رويکرد حماسی و رمانتيک کاپولا در فيلم پدرخوانده قرار دارد.

فارگو 1996

Fargo-1996.jpeg

بازگشت به شکل و قالب‌های اولیه که نشان‌دهندهٔ تسلط و توانائی کوئن‌ها در آمیزش ترس و طنز و رسیدن به گروتسکی شخصی است، در فارگو، از ̎سبک‌گرائی̎ و به بازی گرفتن قراردادهای ژانری تشنهٔ خون (ساختهٔ خود کوئن‌ها، ۱۹۸۴) خبری نیست ولی در عوض نوعی شکل ضد نمایشی و تعمداً بی‌روح انتخاب شده که به‌خوبی فضای سرد و مرگبار فیلم را بیان می‌کند. انتخاب مک‌دورمند برای ایفای نقش زنی باردار که عملاً از انجام هرگونه کنش فیزیکی ناتوان است، برای تشدید این حس غیرنمایشی فیلم بوده است.

فهرست شیندلر 1993

Schindlers-List.jpg

این اثر جنجال برانگیز اسپیلبرگ به رغم شباهت‌های تماتیک پراکنده‌ای با آثار قبلی (برخورد نزدیک از نوع سوم، ۱۹۷۷، امپراتوری خورشید، ۱۹۸۷ و حتی قسمت سوم ایندیانا جونز، ۱۹۸۴، که در آن هم قهرمانی بیزار از نازی‌ها میدان‌داری می‌کند)، در کارنامهٔ او اثری متمایز است. فهرست شیندلر بی‌شک فیلمی به غایت تأثیرگذار است و سبک بصری فیلم، سیاه و سفید و پرگرین شبیه فیلم‌های خبری با دوربین روی دست آشفته‌ای که جای تکنیک صیقل یافتهٔ فیلم‌های قبلی او را گرفته و سرانجام نوعی خودانگیختگی ناشی از عدم کاربرد فیلمنامهٔ مصور، در این میان سهم مؤثری دارد. در اینکه فیلم با تمام قوا احساس تماشاگر را به بازی می‌گیرد، شکی نیست ولی نکتهٔ ظریف و اساسی، همسانی پرمعنا و زیرکانه‌ای است که اسپیلبرگ میان خود و ̎شیندلر̎ به عنوان معرکه‌گردانانی در خدمت توده‌ها القا می‌کند.

جنس مناسب 1983

The-Right-Stuff-1983.jpg

احیاگر ژانر هوانوردی، با ادای دین‌های آشکار به شاهکارهای کلاسیک این ژانر از بال‌ها (ویلیام ولمن، 1927) گرفته تا فقط فرشتگان بال دارند (هوارد هاکس، 1939). اقتباسی هنرمندانه از رمان پُرفروش وولف که به مضمون اصلی آن یعنی کنکاش در «اسطوره مردانگی» وفادار می‌ماند. تصویری غمگنانه از آخرین کابوی‌های قرن که نمی‌خواهند به قراردادهای عصر تکنولوژی تن دهند؛ خلبانانی که با عشق و غریزه پرواز می‌کنند و تکنیک را حوزه این عشق می‌دانند.

کار درست را انجام بده 1989

Do-The-Right-Thing-1989.jpg

بدون شک پس از تماشای این فیلم که به خانواده‌هایش شش سیاه‌پوست کشته شده در درگیری‌های نیویورک تقدیم شده، می‌توان لی را به نژادپرستی متهم کرد! او چنان راه افراط را می‌پیماید که حتی به رسانه‌ای که خود با آن کار می‌کند نیز بی‌حرمتی روا می‌دارد: عکس‌های بزرگ‌ترین بازیگران سینما (رابرت دنیرو، آل پاچینو، فرانک سیناترا و...) که بر دیوار رستوران نصب شده‌اند به صرف نبودن عکس یک سیاه‌پوست در میان‌شان آتش زده می‌شوند و کارت پستالی از تنها عکس مشترک مارتین لوترکینگ و مالکوم ایکس، جایگزین همه آنها می‌شود! در حالی که لی خودش به صراحت جمله مالکوم ایکس مبنی بر اعمال خشونت را بر نصیحت صلح‌آمیز لوترکینگ ترجیح می‌دهد، دیگر لیلی بای مقایسه گفتار آن دو در پایان فیلم باقی نمی‌ماند. زیرا فیلم‌ساز پیشاپیش نظرش را تحمیل کرده است و این اعمال نظر مانع می‌شود که حتی بتوان با تیپ‌های متعدد فیلم احساس نزدیکی کرد.

نشویل 1975

Nashville-1975.jpg

نمونه‌ای موفق، پخته و سرشار از اعتقاد به نفس از سبک بداهه‌پردازانه آلتمن و نوعی موزیکال برای دهه هفتاد با این باور آشکار که یک جامعه متلّون و پُرتناقض را نمی‌توان در خلال داستانی واحد و منجسم (به‌معنای قرار دادی‌اش) به‌تصویر کشید. نشویل گوشه‌هائی از زندگی شخصیت‌ها را نشان می‌دهد، روی هیچ یک از قصه‌هایش تأکید نمی‌کند، برخوردهائی کوتاه و مقطعی میان آنان می‌سازد و هرگز نمی‌کوشد خودانگیختگی و آزادی عمل را فدای دست‌یابی به نتیجه‌گیری‌های روائی کاذب کند. کاریکاتوری عظیم و گزنده از زندگی آمریکائی که پایتخت موسیقی کانتری آمریکا را به‌عنوان سوژه برگزیده است. به اضافه انبوهی از بازیگران، آوازهای متعدد - که آلتمن می‌کوشد ناپختگی اجرا کنندگان‌شان را منتقل کند - ارجاعات به فرهنگ موسیقی کانتری و چهره‌های شاخص این عالم.

زد 1969

Z-1969.jpg

فیلم «زد» پیش از هر چیز به دلیل اینکه از یک ماجرای واقعی الهام گرفته، مورد توجه است. فیلمی که به یک دوره تاریخی می پردازد. و هر چند شاید امروزه به یک موضوع قدیمی و کهنه تبدیل شده باشد (موضوعی که متاثر از زمانه خودش است) اما به عنوان یک اثر سیاسی ناب که واقع گرایانه و شجاعانه عمل می کند، فیلمی باارزش و فوق العاده است.

کامب 1995

crumb.jpg

 

Crumb مستندی درباره تجارب و شخصیتهای خانواده کامب بویژه دو برادر رابرت کامب یعنی ماکسون و چارلز، همسر وی و فرزندانش میباشد.

شام من با آندره 1981

my-dinner-with-andre.jpg

درام تا اندازه ای بیش از حد ستایش شده ی "شام من با آندره" یک گفتگوی فیلم شده بین دو همکار تئاتری است و بسته به آنکه این گفتگو برای تماشاگران جالب باشد یا نه، فیلم می تواند جذاب و در عین حال خسته کننده باشد. به رغم آنکه لویی ممال از یک سبک بصری مینیمال بسیار مناسب برای ساخت فیلمش بهره برده است.

آمادئوس 1984

amadeus.jpg

اقتباس درخشان میلوش فورمن از نمایشنامه معروف پیتر شیفیر، یک روایت داستانی از آخرین روزهای زندگی آنتونیو سالی یری است. کارگردانی و موسیقی این فیلم عالی هستند آمادئوس فیلمی است که هر دوستدار موسیقی و هر دوستدار سینما و یا هر کسی که به زیبایی احترام می گذارد باید آن را ببیند.

یک حرکت نابجا 1992

One-False-Move-1992.jpg

این فیلم یک فیلم دورگه است: هم سینمای جاده ای است و هم فیلمی به سبک "ماجرای نیمروز" درباره قهرمانی که در آستانه درهم شکستن است. فیلم دلهره معمولی و همچنین کم هزینه را از طریق یک فیلمنامه پیچیده با مضمون نژاذی و یک رشته روابط سیاه و سفید به هم پیوند می زند. نژاد مختلط لیلا- فانتاسیا و دو عاشق سفبدپوستش (ری و هاوکینز) مشارکت ری در قتل به همراه پلوتو و تیم پلیسی کول و مک فیلی نمونه هایی از دو رگه ای بودن فیلم قلمداد می شوند.

آخرین تانگو در پاریس 1972

Last-Tango-in-Paris.jpg

در سال ۱۹۹۵ بر این فیلم نوشتم “براندو در صحنه ها به عنوان یک بازیگر حضور دارد و اشنایدر به عنوان یک شیء.” باز هم اشتباه می‌کردم. هر دو در صحنه ها به عنوان بازیگر حضور دارند اما من اشنایدر با به عنوان شیء ای می‌دیدم که مجذوب انفصال بین خام بودن ِ بلوغش و بدن شهوت انگیزش شده است. من ماهیت او را اینطور تعیین کرده بودم اما نه فیلم بر آن صحه میگذارد و نه براندو. آنچه که او رازهایش را مخفی مخفی می‌سازد، صمیمیت را رد می‌کند و وحشیانه با او رفتار می‌کند، در صحنه ای که او با جسد همسرش روبرو است توضیح داده شده است و احتمالا این کارها تجربه‌های شخصی او است از سکس.هنگامی که در سال ۱۹۷۵ با اشنایدر مصاحبه می‌کردم، به من گفت که همراه با براندو آن صحنه حمام را از روی بداهه اجرا کرده اند. صحنه ای که براندو مشغول اصلاح‌ پاهای او است در حالی که همزمان حرف هم می‌زنند. براندو همیشه دوست داشت که کاری را با دست‌هایش انجام دهد. به نوعی سرگرم شود. دیالوگ های آنها در این صحنه همانند یک گفتگوی کاملا واقعی است که در چنین مواقعی بر زبان جاری می‌شود. آنها حتی بعضی اوقات کلمات را اشتباه می‌گویند و همچنین مکث‌های کوتاه و انفصال هایی در این صحنه وجود دارد که بر بداهه بودن آن صحه میگذارد. مکالمه این صحنه به نظر می‌رسد که خودش در جستجوی پیدا کردن راه خودش است.در فیلمی که بر دو کاراکتر متمرکز شده اشت که غریب به نظر می‌رسند، برتولوچی و بازیگرانش به قسمی از رابطه جنسی دست می‌یابند که فیلم ها به ندرت به آن نزدیک می‌شوند. در اینجا بازی از روی بداهه مجاز است، در صحنه رو در رویی براندو با معشوقه زنش، پال سرفه می‌کند و در این لحظه ما حقیقتا حس می‌کینم که او سرفه می‌کند و این را می‌پذیریم. اما در دیگر فیلم ها بازیگران هیچ وقت سرفه نمی کنند مگر اینکه در فیلم نامه باشد.

مش 1970

d8b75c68-dd9e-47b8-a709-64d877112791.jpg

مش از همان ابتدا نشان می دهد چه در سر کارگردان است.با دیدن صحنه های حمل مجروحان جنگی و گوش دادن ترانه ای شاد با عنوان ((خودکشی درد ندارد))!همه چیز از هجوی بر جنگ خبر می دهد.مش نتنها افراد درگیر در جنگ را مورد انتقاد قرار می دهد بلکه آرمان هایی که باعث خلق جنگ شده اند را هم به سخره می گیرد.در اصل مشکل همین آرمان هایی هستند که نیستند.بسیاری از شخصیت هایی که در فیلم میبینیم اصلا به این آرمان ها پایبند نیستند و دیگران هم فقط آرمان گرا به نظر می رسند و در ادامه تشت رسوایی شان به زمین می افتد.

مش فضایی هجو آمیز و در عین حال واقعی دارد.فیلم با تمام اغراق هایش باز هم آنقدر واقعی جلوه می کند که به فیلمی صرفا برای خندیدن تبدیل نشود.کار فیلمساز در این مورد عالی است.

مهرورزی 1983

Terms-Of-Endearment_1983.jpg

حرکت از کمدی به سوی ملودرام اشک‌انگیز در این ساخته بروکس، کهنه کار دنیای تلویزیون بسیار ماهرانه و غافلگیر کننده صورت می‌گیرد (بروکس نویسنده فیلم‌نامه و یکی از تهیه کنندگان فیلم هم بوده) مهرورزی با اقبال عمومی بسیاری روبه‌رو شد و بروکس را به ادامه کار در سینما دلگرم کرد، در حالی که آشکارا عناصر رایج در مجموعه‌های تلویزیونی را به خدمت قدرت مشاهده استثنائی بروکس و ذوق و افرش در شخصیت‌پردازی و گفت‌وگونویسی در می‌آورد.

زانوی کلیر 1971

claires-knee_592x299.jpg

“جروم” آخرین تعطیلات مجردی خود را در رودخانه آنسی می گذراند جایی که با “آرورا” دوستی قدیمی و نویسنده ای ایتالیایی برخورد می کند. او با دختر نوجوان صاحب زمین “لاورا” آشنا می شود اما عاشق خواهر ناتنی او “کلیر” می شود و…

مهاجران 1971 و سرزمین جدید 1972

The-Emigrants-1971.jpg

مهاجران بر مبنای چهار رمان موبرگ اثری حماسی و پُرهزینه است. تروئل همکار فیلم‌نامه‌نویس، فیلم‌بردار و تدوین‌گر فیلم هم بوده است. کار نورپردازی خوب و ترکیب‌بندی‌های تصویری زیبائی دارد اما ریتمش کند می‌نماید. البته تروئل قصد داشته که کار را بیش از حد نمایشی نکند و گفته خودش شیوه‌ای مستندگونه پیش بگیرد. او برخلاف برگمان پس زمینه تآتری ندارد و بدین حیث بازیگران را در کارشان آزاد گذاشته است.

رنگ ارغوانی 1985 

The-Color-Purple.jpg

اقتباس اسپیلبرگ از رمان ستایش شده واکر، مخالفت کسانی را برانگیخت که پرداخت شبه فانتزی او از معصومیت سرکوب شده را مغایر با جدیت و حساسیت داستان ستم‌های نژادی و حتی جنسی می‌دانستند. اما در واقع اسپیلبرگ در حیطه‌ای ناآشنا به‌طرز غافلگیر کننده‌ای به موفقیت رسیده است. قالب اصلی داستان، نامه‌هائی که «سلی» به خدا می‌نویسد و جابه‌جا به آن اشاره می‌شود و تصویر آن از دشواری‌های زندگی زنی سیاه تعدیل شده‌تر است، فیلم‌برداری زیبا و خوش آب و رنگ داویو، فضائی نامعمول برای فیلمی درباره سیاهان فراهم می‌آورد و موسیقی جونز پُر از ملودی‌ها و آوازهای سیاهان است. فیلم دو ستاره جدید، گُلدبرگ و وینفری را نیز معرفی کرد.

هانا و خواهرانش 1986

Hannah-and-Her-Sisters.jpg

اقتباس بسیار آزاد از سه خواهرِ آنتون چخوف و یکی از کامل‌ترین و پیراسته‌ترین فیلم‌های آلن، مرکب از قصه موازی جداگانه که هر از گاه با هم تلاقی می‌یابند. قالبی که به او آزادی عمل دل‌پذیری در بررسی شخصیت‌های مختلف و دیدگاه‌های ناهم‌گون نسبت به زندگی می‌دهد. آمیخته با شفقت و همدردی بی‌شائبه‌ای نسبت به شخصیت‌هائی که آرام‌آرام راه رضایت از رابطه‌ها و تحقق قابلیت‌های‌شان را می‌یابند و بر امیال، نگرانی‌ها و ترس‌های موقتی خود فائق می‌آیند

خانه بازی ها 1987

House_of_Games.jpg

روان پزشک موفقی به نام «مارگارت فورد» (کروز)، درگیر کلاهبرداری های مردی به نام «مایک» (مانتینا) و همکاران او می شود.

شوا 1985

Shoah.jpg

این مستند 9 ساعته به گفتگو با شاهدان عینی و بازماندگان واقعه ی هولوکاست می پردازد.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید