در صحنهای که تامسون، گزارشگر، درصدد حل معمای واژهای است که کین در زمان مرگ به زبان آورده است. او میگوید: "شاید غنچه رز چیزی است که او نتوانست به دست بیاورد، یا شاید هم چیزی است که از دست داد. به هر حال این موضوع، هیچ چیزی را روشن نمیکند."
این نماد شاید نتواند هیچ چیزی را روشن کند، اما در زندگی چیزهای زیادی هستند که قابل توضیح نیستند، پس این واژه نمادین تسکین دهنده است. تسکینی برای همه چیزهایی است که ما نمیدانیم. همشهری کین سرشار از این تناقضهای بازیگوشانه است. لایه سطحی فیلم به اندازه هر فیلمی جذاب است. اما ژرفای فیلم از سطح فهم فراتر می رود. همشهری کین از یک فیلم فراتر است؛ این فیلم به سان مجموعهای از تمام درسهای سینمای ناطق است.
خالق این اثر ماندگار اورسن ولز نویسنده، بازیگر، کارگردان و ژورنالیست بود که در چنین روزی به دنیا آمد. درست صد و شش سال پیش.
اورسن ولز اعجوبه تئاتر و رادیو، از کمپانی تولید و پخش فیلم آر. کی. او. ریدیو پیکچرز برای ساخت فیلم دلخواهش، آزادی عمل گرفت. هرمان منکیویچ فیلمنامه نویس با تجربه، با او در نوشتن فیلمنامه ای که در ابتدا آمریکایی خوانده می شد همکاری کرد. الهام بخش فیلمنامه، زندگی شخصی بود به نام ویلیام راندولف هرست که از روزنامه ها، ایستگاه های رادیویی، مجلات، خدمات خبری امپراطوری به راه انداخت و برای خودش بنای پرزرق و برق سن سایمیون را بر پا کرد.
اورسن ولز در بیست و پنج سالگی قدم به هالیوود گذاشت. اندوختهای از دانش حرفهای مربوط به صدا و دیالوگ با خود همراه داشت. در سالن مرکوری روی هوا، او اشکالی از صدا را آزمایش کرد که از آنچه معمولا در فیلمها شنیده میشدند نرمتر و مفهومتر بودند.
ولز زمانی که شاهکار «همشهری کین» را خلق کرد فقط ۲۵ سال داشت و این شانس را پیدا کرد که بتواند اعتماد جورج شافر مدیر یک کمپانی بزرگ فیلمسازی را بهدستآورد و نخستین فیلم بلند خود را بسازد. این فیلم در ۱۹۴۱ ساخته شد و تاکنون بهعنوان یکی از (تا مدتها بهترین فیلم تاریخ سینما) بهترین فیلمهای سینما از آن یاد میشود.
همشهری کین با نگاهی متفاوت برای روایت داستان در هالیوود توسط ولز بازنویسی شد. این فیلم پر از ابتکارات تازه در تصویربرداری و صدابرداری بود. حتی گریم ولز که بهطور متقاعدکنندهای سنش را چندین دهه بیشتر نشان میداد، انقلابی محسوب میشد. ولز در نقش «چارلز فاسترکین» تهیهکنندگی و کارگردانی فیلم را نیز به عهده داشت. این فیلم کلاسیک برای نه جایزه اسکار نامزد شدهبود که چهار تا از آنها که به ولز ارتباط داشت عبارتند از: بهترین بازیگر، بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم. اما فیلم تنها برنده یک جایزه اسکار برای بهترین فیلمنامه شد.
وی یکی از اولین کارگردانهایی بود که برای خلق تصویری تاثیرگزار در یکی از فیلمهایش از سکانس-پلان وام گرفت.