درسال 1972 ، «برادر خورشید ، خواهر ماه» را ساخت که علی رغم خلق صحنه های زیبا و جذاب و بازیهای خوب بازیگران جوان آن ، از جهت تجاری ، ناموفق بود . کارنامه هنری او بسیار متنوع و متعدد است و این فیلم ، از گونه فیلم های دینی و معناگرای اوست که جلوه ای از مسیحیت آرمانی را که مبلّغ بازگشت به پیام بشارت عیسی مسیح و پیروی از تعالیم کلیسا و با بررسی دوران زندگی "فرانسیس" است ، از ابتدای زمان تحوّل معنوی و استحاله از جوانی متموّل از طبقه اشرافیت ، به فردی فقیر که پیام ساده زیستی و محبت عیسی را درک کرده و به یکباره و با دوری جستن از تمامی مظاهر مادی و تعلقات دنیوی ، به جستجو برای یافتن خداوند در طبیعت پرداخته و پیروانی نیز از تمامی طبقات و گروه های اجتماعی می یابد و سرانجام ، این پیشرفت تدریجی روح فرانسیس ، در واقعه کوه «ورنا» ، یعنی وقتی که برای یک دَم ، جسم او کاملاً مطیع ادراکات و اشتیاقات معنوی روح گردید ، به معراج می رود . شعار و آرمان او از آن جهت که حقیقتی زیبا و انسانی در خود نهفته دارد و پیام تمامی ادیان الهی است ، باعث محبوبیت خاص او نزد همگان (بخصوص مسیحیان کاتولیک) شده است .
زفیره لی در این فیلم ، هر چند درامی تاریخی را به نمایش گذاشته است ، اما تمرکز او بیشتر به دقت در زندگی معنوی و حالات روحی و عرفانی فرانسیس قرارمی گیرد . به عبارتی دیگر، او دیدگاهی خاص از زندگی فرانچسکو را بررسی می کند .
"برادر خورشید، خواهر ماه" گرچه محصول دهه هفتاد است ، اما پیام و درون مایه آن بی انتهاست و قطعا مربوط به زمان و مکان خاصی نیست؛، چرا که به سادگی ، راه و روشِ یافتن و ارتباط برقرار کردن با خالق کائنات را نشان داده و عشق به خدا ، صلح ، محبت ، انسانیت و دوستی را ترویج می کند ، و انسان ها را به گذشتن از خود ، تشویق کرده، در راه رسیدن به شادی و آزادی (که آرزوی همه انسان هاست) رهنمون می سازد.
تِم فیلم، گرچه پیامش مذهبی است و ممکن است به زعم برخی ، فیلمی کسل کننده و طولانی به نظر آید ، اما به هر طریق ، فیلمی قابل توجه ، زیبا و آموزنده است .
روند آرام و پیش رونده فیلم که به دور از هر نوع شتاب زدگی ، به نشان دادن اوضاع تیره و تار قرون وسطی و زندگی مردم به طور کلی و گذرا و به طور اخص ، زندگی فرانسیس قدّیس از مرحله قبل از تحول تا تحول کامل و نهایی ، از کسی که زندگی راحت و آرام خود را در طلب اتحادی روحانی با پروردگار و در جستجوی سرنوشت خویش و شریک شدن آن با دیگران ، رها کرد و به طبیعت پناه برد ، دقیقا نشان دهنده سیر آرام تحول درونی او از وادی شک و تردیدهای مداوم به دنیای یقین و ایمان واقعی است و این استحاله ، از زمانی آغاز شد که او یک روز از بستر خود (که می تواند نمادی از غفلت و خواب زدگی آن زمان او باشد) ، با صدای یک پرنده کوچک بیدار شد و نور آفتاب را از بالکن خانه دنبال کرد و به سمت پشت بام کشیده شد تا پرنده را بگیرد و این ، سرآغاز بیداری او و ورود ناگهانی اش به یک زندگی جدید است و پس از آن بود که توسط کلر ، همسایه جوان و زیبایش - که بعد ، به فرقه او پیوست - مطلع شد که روستاییان او را دیوانه خطاب می کنند؛ چرا که او عاشق گل ها ، تعقیب پروانه ها و آواز خواندن مثل پرنده ها شده بود ، و این در حالی بود که زمانی که به جنگ می رفت ، همه او را فردی عاقل و باهوش می پنداشتند و دقیقا در همین جاست که تناقض دنیای درونی او با جهان واقعیات تلخ قرون وسطی ، به شدت نمایان می شود .
زفیره لی و همکاران فیلم نامه نویسش ، فیلم نامه را بر اساس داستان واقعی "فرانسیس آسیی" ، به صورت داستانی در آوردند . هر چند که این فیلم ، مخالفان و موافقان زیادی دارد و به شدت مورد نقد قرار گرفته است ، اما از زیبایی و جذابیت تصاویر و تأثیر عاطفی ای که موسیقی بسیار زیبای «داناوان» و گروهش که با استفاده از ملودی های ایتالیایی ساخته بود و در سراسر فیلم و حتی پس از آن بر مخاطب ، تأثیر خاص خود را گذاشته است ، بدون تحسین نمی توان گذشت .
عنوان فیلم نیز بر اساس شعر : «سرود برادر خورشید» انتخاب شده است . شعری با این مضمون که اگر بخواهیم چهره خدا را ببینیم به سادگی باید به دنیای پیرامون و مردم آن ، نظر بیفکنیم ؛ چون خدا هرگز نسبت به ما دورتر از گل ها و پرندگان و ... نیست و همه موجودات زنده ، برادران و خواهران ما هستند .
از صحنه های به یاد ماندنی و درخشان فیلم
زمانی که فرانسیس ، از میان آن همه تمثال هایی و تشریفات فراوان کلیسای پاپ ، به آرامی و بدون اندک توجهی به اینها عبور می کند و به نزدیک پاپ می رسد ، پاپ ، پای فرانچسکو را می بوسد ، که این خود ، حاکی از مقام و موقعیت معنوی برتر او نسبت به پاپ و دیگر اطرافیان اوست.
یکی دیگر از عالی ترین میزانسن های فیلم در این جا رقم می خورد که پاپ ، بی اختیار ، دستان خود را بالا می برد و می گشاید و پشت دست او نشان مسیح دیده می شود که نشانِ به خود آمدن او و تغییر زاویه دیدش نسبت به فرانسیس و عقاید اوست .تاریخ هر تمدنی همواره عرصه نبرد و پیکار اساطیر ، قهرمانان ، و مبارزانی حامی مردم عادی ، عدالت طلب و صلح دوست ، در برابر ظالمان و گردنکشان ثروتمند و قدرتمند بوده است ، که غالبا این برخورد و کشمکش میان این دو قطب خیر و شر ، به صورت جنگ های خونین و مرگباری که نتیجه آن - علی رغم پیروزی یا شکست هر گروه - کشته شدن تعداد زیادی انسان بی گناه بود ، نمود پیدا می کرد . اما در این میان ، افرادی نیز حضور داشتند که بدون جنگ و خونریزی و تنها با شریک شدن تجربیات درونی و الهی خود با مردم عادی ، آنها را به صلح و دوستی و عشق و محبت دعوت می کردند و در این میان ، اختیار و آزادی را نیز از ایشان سلب نمی نموده اند . از آن جا که فرهنگ و تمدّن هر جامعه ای و بالأخص هر دین و مذهبی ، از طریق اسوه های دین و اخلاق آن جامعه ، همواره ماندگار و پا بر جا مانده اند ، زندگی یکی از محبوب ترین و معروف ترین عارفان قرن دوازدهم مسیحیت ایتالیا را از زاویه دید و نگاه فرانکو زِفیره لی ، کارگردان شهیر ایتالیایی ، در فیلم «برادر خورشید ، خواهر ماه» ، بررسی می کنیم .
مشخصات فیلم
نام : برادر خورشید ، خواهر ماه(Brother Sun, Sister Moon)
کارگردان : فرانکو زفیره لی
فیلم نامه نویسان : لینا ورتمولور ، سوسو . سی . دامیکو ، کنت راث ، فرانکو زفیره لی
تهیه کننده : لوسیانو پروجی
فیلمبردار : اِنیو گوارنیری
آهنگساز : داناوان
بازیگران : گراهام فاکنر (فرانسیکو) ، جودی بوکر (کلر) ، آلک گینس (پاپ اینونست سوم) ، لِیگ لاوسن (برناردو) ، کِنِت گرانهام (پائولو) ، مایکل فیست ( سیلورستو) ، نیکولاس ویلات (جیو کندو) ، والنتینا کورتِس (مادر فرانسیس) ، لی مونتوگیو (پدر فرانسیس) ، جان تارپ (اسقف) و...
محصول : 1972 ایتالیا
فرانکو زفیرلی (به ایتالیایی: Franco Zeffirelli) (زاده ۱۲ فوریه ۱۹۲۳ – درگذشته ۱۵ ژوئن ۲۰۱۹) کارگردان و تهیهکننده سینما، طراح اپرا و سناتور سابق ایتالیایی بود. از جمله فیلمهای زفیرلی میتوان به «رومئو و ژولیت»، «رام کردن زن سرکش»، «چای با موسولینی» و همچنین مجموعه تلویزیونی «عیسای ناصری» اشاره کرد.
زفیرلی برای فیلم رومئو ژولیت (۱۹۶۸ میلادی) نامزد دریافت جایزه اسکار برای بهترین کارگردانی و نامزد اسکار بهترین طراحی هنری بودهاست. این فیلم موفقترین اقتباس سینمایی از نمایشنامههای ویلیام شکسپیر است. از دیگر آثار زفیرلی میتوان به فیلم (رام کردن زن سرکش (۱۹۶۷با حضور الیزابت تیلور و ریچارد برتون در نقشهای اصلی و مجموعه تلویزیونی عیسی ناصری اشاره کرد.
فیلم چای با موسولینی (۱۹۹۹ میلادی) زفیرلی، به نوعی یک زندگینامه شخصی دربارهٔ دوران جوانی او در سالهای ظهورفاشیسم در ایتالیاست.وی همجنسگرا بود و همسر و فرزندی نداشت
زفیرلی صبح روز شنبه در ۹۶ سالگی در شهر رم درگذشت.
*این مطلب گردآوری شده است