کلوزآپ / عباس کیارستمی / ۱۹۹۰
صحنهای که مخلمباف و سبزیان سوار موتور سیکلت شدهاند.
مرد کلاهبردار در نهایت با کسی که هویت او را جعل کرده روبرو میشود و آنها به اتفاق همدیگر به دیدار خانوادهی فریبخورده میروند.
طلای سرخ / جعفر پناهی / ۲۰۰۳
قهرمان در داخل استخر خانۀ میلیونر شیرجه میزند.
پیک موتوری که همیشه بعد از تحویل پیتزا آنجا را ترک میکرد، این بار پیشنهاد را میپذیرد.
هوش مصنوعی / استیون اسپیلبرگ / ۲۰۰۱
آخرین روزهایی که رُبات قهرمان با مادرش سپری میکند.
انسانیت با یک انسانوارۀ تغییر شکل یافته که در یک روز دلپذیر با مادر شبیهسازیشدهاش سپری میکند و بعد با او به رختخواب میرود به پایان خود میرسد.
همسران جاهل / اریک فون اشتروهایم / ۱۹۲۲
اپیزودی با افسر بیدست.
اشتروهایم از کمدی به حرمان از مرگ، حرکت میکند، زمانی که او یک شخصیت فرعی را به یاد میآورد.
استاکر / آندری تارکوفسکی / ۱۹۷۹
معجزه در آخرین نما.
بعد از تمام امیدهای از دست رفته، لحظۀ شهود تجلی مییابد.
تانگوی شیطان / بلا تار /۱۹۹۴
دکتر مست میشود.
در یک پلان سکانس برجسته، که عملاً هیچ اتفاقی نمیافتد، ما شاهد اثر مشروب هستیم و این که این مشروب چه کار میتواند بکند.
مرد پلنگ نما / ژاک تورنر / ۱۹۴۳
ترزا شبانه در خانهای واقع در یک شهر مرزی مکزیکی قدم میزند.
این صحنه یکی از ترسناکترین صحنهها در آثار وال لیوتن است.
به پیانسیت شلیک کنید / فرانسوا تروفو / ۱۹۶۰
مرگ ناگهانی مادر گنگستر.
تروفو ثابت میکند که شما میتوانید هر کاری در فیلم انجام دهید.
خداحافظ، اژدهای مقیم / تسای مینگ – لیانگ / ۲۰۰۳
صحنهی از یک آمفی تئاتر خالی در اواخر فیلم.
استاد مینیمالیست نشان میدهد که چه کاری با یک آمفی تئاتر خالی میشود انجام داد.
ردپای گربه / ویلیام ولمن / ۱۹۵۵
رابرت میچم برای اینکه زنده بماند، صفحهای از یک کتاب شعر را میسوزاند؛ عنوان شعر ایناست: “از این میترسم که متوقف شوم.”
تنها فیلم هنری جان وین در مقام تهیهکننده که ناگهان به سوی ادبیات تغییر مسیر میدهد.
به نقل از سینما چشم (ترجمه مهدی جمشیدی)