روزنامه فرانسوی لیبراسیون روز سهشنبه خبر درگذشت شانتال آکرمان کارگردان، فیلمنامهنویس، بازیگر و نظریهپرداز صاحبنام بلژیکی را منتشر کرد. او 65 ساله بود.
آکرمان بیش از همه برای فیلم "ژان دیلمان، شماره 23 که دو کومرس، بروکسل دهه طلایی 80" (Jeanne Dielman, 23 Quai du Commerce, 1080 Bruxelles,) تولید 1975 شهرت داشت. او در این فیلم در مدت 201 دقیقه سه روز از زندگی ژان بیوه چهل و چند ساله بلژیکی و پسر نوجوانش را در مدت زمان واقعی در یک آپارتمان به تصویر میکشد.
دوران کاری آکرمان حدود 50 سال طول کشید و او در این مدت بیش از 40 فیلم ساخت.
اولین فیلم آکرمان یک فیلم کوتاه 16 میلیمتری به نام "شهرم را منفجر میکنم" بود که آن را در 1968 در 18 سالگی ساخت. او در این فیلم سیاه و سفید 13 دقیقهای آشپزخانه خود را نابود و بعد با گاز آن را منفجر میکند.
آکرمان متولد ششم ژوئن 1950 در خانوادهای یهودی و لهستانیتبار در بلژیک بود. مادرش ناتالیا از بازماندگان آشویتس بود. آکرمان در آخرین فیلم خود "No Home Movie" که به تازگی در جشنواره فیلم لوکارنو به نمایش درآمد، حرفهای طولانی بین خودش و مادر بیمارش را که در 2014 درگذشت، ثبت کرده است. این فیلم هنگام نمایش در جشنواره لوکارنو هو شد که برای آکرمان بسیار سنگین بود. دوستانش میگویند او در سالهای اخیر حال و روز خوبی نداشت و به لحاظ احساسی دچار فروپاشی شده بود.
آکرمان ابتدا میخواست نویسنده شود، اما پس از دیدن فیلم "پیرو خله" ساخته ژان-لوک گدار در 15 سالگی تغییر عقیده داد و تصمیم گرفت فیلمساز شود. رویکرد غیرمتعارف و ساختارشکنانه گدار برای آکرمان هیجانانگیز بود و او این رویکرد را از نخستین فیلم کوتاهش تا پایان عمر حفظ کرد.
آکرمان بعد از انصراف از تحصیل در مدرسه سینمایی در 21 سالگی به نیویورک مهاجرت کرد و در آنجا با آثار سینمای تجربی و زیرزمینی نیویورک از جمله کارهای استن بریکیج، جوناس مکاس، مایکل اسنو، ایوون راینر و اندی وارهول آشنا شد و تحت تأثیر آنها قرار گرفت. او "ژان دیلمن" را در 25 سالگی ساخت.
"خبرهایی از خانه" (1977)، "یک شب کامل" (1982)، "از شرق" (1993)، "کاناپهای در نیویورک" (1996) با بازی ویلیام هرت و ژولیت بینوش و "اسیر" (2000) از دیگر فیلمهای اوست.
عناصر اضطراب و بیگانگی بر آثار آکرمان سایه انداختهاند. او چه در مقالات سینمایی خود و چه در آثار مستندش از روایات خطی و توضیح مستقیم رها بود و ترجیح میداد چیزهای اساسی ناگفته بماند.
منتقدان و علاقهمندان سینما در سراسر دنیا همواره تجربیات جسورانه آکرمان در قالب فیلمهای داستانی و غیرداستانی را مورد تحسین قرار میدادند.
کارگردانهایی چون گاس ون سنت، تاد هینز، سالی پاتر و میشائل هانکه از آکرمان به عنوان یک منبع الهام مهم یاد کردهاند.
جی. هوبرمن منتقد فیلم سابق ویلیج وویس آکرمان را با گدار و راینر ورنر فاسبیندر کارگردان آلمانی مقایسه کرد و گفت او به جرات مهمترین فیلمساز اروپایی نسل خودش است.
هرچند نام آکرمان تا حد زیادی با پروژه "ژان دیلمان" - که شاید یکی از سه یا چهار نمونه از مهمترین روایات فمینیستی در عرصه تصویر باشد – گره خورده است، اما همهفنحریف بودن او باعث شد بیش از هر چیز دیگر مورد احترام باشد.
آکرمان در 1991 یکی از داوران چهل و یکمین جشنواره فیلم برلین بود.