از اشاره به "بوی بد " خانوادهی فقیر که نماد جامعهی فرودست هستند و بویی شبیه آدمهایی دارند که در مترو رفت و آمد میکنند و تا بارانی که هوا را برای خانوادههای ثروتمند تلطیف میکند و فردای یک شب بارانی همه چیز برای یک گاردن پارتی و باربیکیو و کباب و ....آماده است؛ در حالی که میتواند موجب شود تا کثافت از توالت خانهی خانوادههای فقیر بیرون بزند و همه ی زندگی آنها را به کثافت بکشد و مردم فقیر شب بارانی را تاصبح در خیابان بخوابند.
این فیلم انگار یک واکاوی و چالش نظام حاکم بر دهکدهی جهانی است که کم کم قشر متوسط دارد در آن حذف میشود و از نظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، به دنیای صفر و یک در قرن بیست و یکم نزدیک و نزدیکتر میشود.
"خانواده " در " انگل" به شخصیتهای کارتونی بیشتر شباهت دارند. پولدارها احمق و منفعلند و فقیرها با هوش و مبتکر که انگار درک شخصیتشان مثل خوراک نودل با گوشت و سس بادام زمینی سرخ شده با عسل که ظرف ۸ دقیقه آماده میشود سهل الوصول است.
فیلم همه چیز را رو بازی میکند و اتفاق ها به طور مضحکی ساده رخ میدهند. مثل باز کردن در به روی خدمتکار اخراج شده، توسط خانوادهی تقلبی که در نبود صاحب خانه قرار است یک شب رویایی را مثل اربابهایشان جشن بگیرند و یا راز چهار سالهای که این زن خدمتکار به راحتی با مسببین بدبختیهای اخیرش به اشتراک میگذارد. حتی سنگی که قرار است نمادی از زندگی اجتماعی قشری از جامعه باشند که دور افتادهاند.
اینکه دقیقاً تعداد افراد خانوادهی انگل، به تعداد افرادی است که در خانواده ثروتمند مشغول به کار هستند و به راحتی و ابلهانه جایگزین میشوند و اینکه این آدمهای بی در و پیکر هر کدام در نقشی که میخواهند با تقلب به خانواده پولدار تحمیل کنند مهارت فوق العاده دارند، مادر خانواده بهترین کدبانو و آشپز از آب درمیآید، پدر خانواده یک راننده فوق العاده است و دختر و پسر که هیچ یک تحصیلات آکادمیک ندارند معلمهایی حرفهای و بی نظیرند که هیچکدام در این کمدی بسیار سیاه باورپذیر نیستند
اما چرا انقدر فیلم خوب است؟ برای اینکه حرفی برای گفتن دارد و اینکه حرفش را درست میزند. یعنی همان حرف اصلی که مد نظر سازنده است و این نگاهی فراتر از تصور است.
همین هم موجب می شود که با دیدن یک فیلم با تایم طولانیِ دو ساعت و چند دقیقه، حتی حاضر نباشیم یک سکانس را از دست بدهیم. فیلمی خوش ساخت با بازیهای روان که بیشتر از قصه، حرف و بیشتر از حرف، اعتراض دارد.
مردی تن پرور و بیکار که در زیرزمین خانهای متعفن که آدمهای مست، شبانه پشت پنجرهاش ادرار میکنند با همسر و دختر و پسر جوانش زندگی میکند. آنها بیکار و درماندهاند تا جایی که مونتاژ کردن جعبهی پیتزا تنها درآمدشان است و استفاده از وای فای همسایه ها تنها دلخوشیشان.وای فای همسایه که فقط از بالای توالت آنتن می دهد.
اما در این اوضاع یک اتفاق موجب می شود تا بخت به «کی وو» (پسر خانواده) رو کند و یک دوست به او پیشنهاد میدهد تا برای دختر یک خانواده ی پولدار کلاس تدریس خصوصی داشته باشد...
پسر با یک مدرک دانشگاهی قلابی که خواهر باهوشش ساخته است به خانهی اشرافی خانوادهی «پارک» میرود.
خانوادهی پارک شامل پدر ، همسر ساده و منفعلش، دختری نوجوان و سر به هوا و پسر بچهی نامتعادلی است که به نظر میرسد از نظر روانی مشکل دارد.
«کی وو» پس از جلب اعتماد کارفرمای خود، با دسیسه تک تک اعضای خانوادهاش را بدون اینکه معلوم شود با هم نسبتی دارند، وارد زندگی صاحبکار خود میکند تا جایگزین زن خدمتکار، راننده و معلم نقاشی پسر بچه شوند ولی ماجرا به همین سادگی پیش نمی رود و رنگ خون می گیرد...
انگل (انگلیسی: Parasite) فیلمی به کارگردانی "بونگ جون-هو" محصول سال ۲۰۱۹ با بازی سونگ کانگ ، هو، لی سون-کیون، چو یئو جئونگ و چوی ووشیک است. این فیلم در بخش اصلی جشنواره کن ۲۰۱۹ حضور داشت و برنده نخل طلای جشنواره شد.